بازتاب صدای خاموش؛ دانشآموزان مناطق محروم لرستان در انتظار عدالت آموزشی
به گزارش خبرگزاری برنا لرستان ؛در حاشیهی کوهستانهای لرستان، کودکان بسیاری هر روز مسیرهای سخت و طولانی را طی میکنند تا به کلاس درسی برسند که گاه حتی سقف مناسبی ندارد. آنها نه تبلت دارند و نه اینترنت؛ نه کتابهای کمکدرسی رنگارنگ دارند و نه معلمهای خصوصی. اما یک چیز در وجودشان زنده است؛ امید.
دانشآموزان مناطق محروم لرستان، سالهاست که در سکوت آموزشی و بیتوجهی رسانهای زندگی میکنند. آنها نه در آمارهای رسمی دیده میشوند، نه در سیاستگذاریهای کلان آموزشی جایگاه مناسبی دارند. صدایشان آنقدر ضعیف شده که دیگر شنیده نمیشود. اما این سکوت نباید پایدار بماند.
رسالت آموزش در ایران، فراتر از کنکور و معدل و رتبه است. آموزش یعنی ساختن انسان؛ و این ساختن، از روستاهای دورافتاده و کلاسهای کوچک لرستان آغاز میشود. اگر دانشآموزی در خرمآباد یا پلدختر یا دلفان به دلیل نبود معلم یا ابزار آموزشی، از تحصیل باز بماند، این شکست، شکست تمام ماست.
امروز بیش از هر زمان، نیازمند آنیم که صدای دانشآموزان مناطق محروم را بازتاب دهیم؛ نه با شعار، که با عمل. با فرستادن معلمان متخصص، با فراهمکردن ابزارهای آموزشی، با توسعه زیرساختهای ارتباطی، و با قرار دادن "عدالت آموزشی" در صدر سیاستها.
صدایی که نباید خاموش بماند
ای کاش صدای این کودکان، تنها در زمان آزمونها و آمارها شنیده نشود. آنها آینده این سرزمیناند؛ حتی اگر کفشهایشان پاره باشد و دفترهایشان کهنه.
در مناطق کوهستانی و صعبالعبور استان لرستان، دانشآموزانی زندگی میکنند که سهمشان از عدالت آموزشی، تنها امید و تلاش است. مناطقی که در آنها مدارس با کمترین امکانات اداره میشوند و معلمان، با فداکاری و کمترین حمایت، مشغول تدریس هستند.
دسترسی به اینترنت در بسیاری از روستاهای لرستان یا ممکن نیست یا بسیار محدود است. نبود معلمان متخصص در برخی رشتهها، فقدان کتابهای کمکدرسی بهروز، نبود کلاسهای تقویتی و حتی فیزیکی بودن مسیرهای طولانی مدرسه، از مشکلات جدی دانشآموزان این مناطق است.
اما در این میان، معلمانی هستند که جهادگونه پای کار آمدهاند. افرادی مانند آقای قلیزاده در استان ایلام که طرحهای حمایتی و آموزشی برای مناطق محروم به راه انداخته و الگویی برای استانهای دیگر از جمله لرستان شدهاند. آنها نه منتظر بخشنامه ماندهاند و نه منتگذار حمایتهای رسمی شدهاند؛ بلکه خود آستین بالا زده و با تمام وجود، برای تغییر تلاش میکنند.
این قبیل حرکتهای جهادی میتواند چراغی باشد برای سایر فعالان حوزه آموزش. در لرستان، نیاز به چنین فعالیتهایی بیش از هر زمان احساس میشود. چراکه هر روز تأخیر در حمایت از این دانشآموزان، فرصتی از آینده کشور میکاهد.
صدای دانشآموزان مناطق محروم، باید به رسانهها، مسئولان و سیاستگذاران برسد. این صدا، مطالبه عدالت است. اگر ما امروز به آن پاسخ ندهیم، فردا با فریادی خاموششده روبهرو خواهیم شد.
در استان لرستان، یکی از مناطق پیشتاز در این طرح ملی، عملیات تخریب مدارس فرسوده آغاز شده و در برخی روستاها حتی کلنگ ساخت مدارس جدید به زمین زده شده است. در این میان، دانشآموزان خود روایتگر تغییراتاند.
دانشآموز دختری که مقابل بقایای مدرسه قدیمی ایستاده، با شور و شوق میگوید: «اینجا مدرسه ما بود. قدیمی بود، خرابش کردند. امروز کلنگاش را زدند. میخواهند یک مدرسه جدید بسازند.»
دانشآموز پسر دیگری نیز با نگاهی امیدوارانه به آینده میگوید: «اینجا مدرسه ما بود. خیلی خراب بود. میخواهند سریعتر درستش کنند.»
به نظر میرسد با شتابگرفتن این روند و همراهی دستگاههای اجرایی، رؤیای مدرسهای ایمن، نو و مجهز برای کودکان لرستانی، بیش از پیش دستیافتنی خواهد شد.
طرح ساخت و بازسازی مدارس سنگی، امروز به نهضتی فراگیر تبدیل شده است؛ نهضتی که نهادهای دولتی، بنیادهای خیریه، سازمانهای برنامهریزی و حتی مردم عادی در آن نقش دارند. از تخصیص بودجههای ملی گرفته تا مشارکت داوطلبانه فرهنگیان، همه حاکی از شکلگیری یک همافزایی ملی برای تحقق آرزوی کودکان مناطق محروم است.
برخی از این مدارس قرار است تا پایان امسال و تعدادی نیز در سال آینده تحویل داده شوند. اما آنچه اهمیت دارد، تداوم این مسیر و نگاه بلندمدت به عدالت آموزشی است؛ مسیری که آغازش با کلنگزنی در دل کوههای لرستان بود و مقصدش، کلاسهایی گرم، ایمن و پرامید برای فرزندان ایران.
علاوه بر طرح تخریب و بازسازی مدارس سنگی، استان لرستان در حوزه حذف مدارس کانکسی نیز گامهایی برداشته است.
بر اساس اعلام مسئولان، تعداد ۱۷۰ پروژه عمرانی جایگزین مدارس کانکسی هماکنون با پیشرفت فیزیکی حدود ۹۰ درصدی در مراحل پایانی ساخت قرار دارند و طبق برنامهریزیها، تا یک ماه آینده به بهرهبرداری خواهند رسید.
این پروژهها، بخشی از راهبرد کلان توسعه زیرساختهای آموزشی در استان لرستان محسوب میشوند که با هدف حذف کامل مدارس موقت، پرخطر و فاقد شرایط استاندارد طراحی شدهاند.
بهرهبرداری از این ۱۷۰ مدرسه، بهطور قابلتوجهی سهم مدارس ایمن و دائمی در مناطق روستایی و محروم استان را افزایش خواهد داد.
"مدارس کپری هنوز زندهاند؛ چرا کودکان لرستان باید در تبعیض تحصیل کنند؟"
"آینده پشت درهای بسته مدارس فرسوده"
لرستان؛ زیبایی جغرافیا، تلخی آموزشی
استان لرستان با طبیعتی زیبا و فرهنگی اصیل، یکی از مناطق دارای استعداد انسانی غنی در کشور است. اما این استان، سالهاست درگیر فقر مزمن زیرساختی در بخش آموزش است. در بسیاری از روستاها و نواحی کمبرخوردار، کلاسهای درس در کانکس، کپر یا اتاقهای فرسوده برگزار میشود. بخاری نفتی هنوز تهدیدی جدی است، و کمبود سرویس بهداشتی، میز و صندلی استاندارد و تجهیزات کمکآموزشی، آموزش را به امری سخت و طاقتفرسا بدل کرده است.
زخم کهنه مدارس ناایمن
طبق آمارهای غیررسمی، بیش از ۳۰٪ مدارس استان لرستان نیازمند بازسازی اساسی یا تخریب و نوسازی کامل هستند. در برخی مناطق دورافتاده، حتی مدرسهای به معنای واقعی وجود ندارد. کلاسها در اتاقهای استیجاری، چادرهای موقت یا فضاهای بلااستفاده شکل میگیرند.
این وضعیت نه تنها انگیزه تحصیل را کاهش میدهد، بلکه باعث ترک تحصیل در سنین پایین، خصوصاً میان دختران و دانشآموزان خانوادههای کمدرآمد شده است.
"از رنج تا رهایی؛ آموزش در لرستان قربانی ساختارهای فراموششده"
"سهضلعی نجات: دولت، خیرین، رسانهها"
وقتی قانون بر زمین میماند
اصل ۳۰ قانون اساسی به صراحت دولت را موظف به فراهم کردن آموزش رایگان برای همه افراد تا پایان دوره متوسطه میکند. اما وقتی دانشآموزی مسیر چند کیلومتری را پیاده طی میکند تا به مدرسهای برسد که حتی سقف آن چکه میکند، چگونه میتوان از تحقق قانون سخن گفت؟
نبود عدالت در توزیع امکانات آموزشی، تنها یک مشکل محلی نیست؛ یک بحران ملی است که با سکوت، عمیقتر خواهد شد.
خیرین مدرسهساز؛ جانبخشِ مناطق فراموششده
در سالهای اخیر، حضور مؤثر و خالصانهی خیرین مدرسهساز، نقطه امیدی در دل این تاریکی بوده است.
خیرینی که بدون انتظار تبلیغ و حمایتهای مادی، با تمام توان خود به ساخت مدرسه، تهیه تجهیزات، و حتی تأمین معلم داوطلب پرداختهاند.
بسیاری از مدارس ایمن امروز در لرستان، نتیجهی تلاش این خیرین بیادعاست؛ اما این تلاشها بهتنهایی کافی نیست. بدون برنامهریزی هدفمند و پشتیبانی نهادی، امکان پاسخگویی به حجم گسترده محرومیت وجود ندارد.
دولت؛ محرک یا مانع؟
دولت، با وجود اجرای طرحهای مختلف مانند "طرح آجر به آجر"، یا مشارکت در ساخت مدارس جدید، همچنان نیازمند تغییر نگاه راهبردی به آموزش در مناطق محروم است. تخصیص اعتبارات باید بر اساس محرومیت منطقهای باشد، نه تنها جمعیت یا اولویتهای سیاسی. سهم لرستان از بودجههای ملی آموزش باید بر مبنای عدالت آموزشی بازنگری شود.
رسانه؛ حلقه مفقوده یا بازوی توانمند عدالت؟
رسانهها نقش بیبدیلی در بازتاب محرومیتها دارند. در لرستان، رسانههای محلی و برخی خبرنگاران مستقل توانستهاند مواردی از تبعیض و کاستیها را آشکار سازند. اما این تلاشها باید همافزایی بیشتری با رسانههای ملی، سلبریتیها و فعالان مدنی پیدا کند.
رسانه فقط بازتابدهنده نیست؛ میتواند تسهیلگر مشارکت خیرین، مطالبهگر از مسئولان و عامل پیوند جامعه و دولت باشد.
آینده را از این کلاسها میسازیم
تحقق عدالت آموزشی تنها با شعار و مصوبه ممکن نمیشود. باید وارد عمل شد. اگر امروز دست دانشآموز لرستانی در سرمای کلاس کانکسی یخ بزند، فردا همین دست نمیتواند کشور را بسازد.
توسعه از مدارس آغاز میشود؛ از جایی که کودک یاد میگیرد امید چیست، رؤیا چیست، و چگونه باید ایستاد.
راهکارها در یک نگاه:
افزایش هدفمند اعتبارات عمرانی به مناطق محروم مانند لرستان
برنامهریزی هماهنگ وزارت آموزش و پرورش با خیرین مدرسهساز
ایجاد سازوکار شفاف برای شناسایی و رسیدگی به مدارس بحرانی
تسهیل دسترسی رسانهها به گزارشهای محلی و نظارت میدانی
اجرای عدالت آموزشی با اولویت در مناطق عشایری، مرزی و روستایی
گزارش ویاداشت :امیر محمود داودی نژاد




