تحلیل شکست سپاهان برابر پرسپولیس؛ از چالش مانکن دروازه بان تا مهاجمان بی دقت طلایی پوشان
به گزارش برنا از اصفهان، سپاهان شب گذشته در هفته دوم لیگ برتر و در نقش جهان برابر پرسپولیس، شکستی را تجربه کرد که شاید برای بسیاری از هواداران باورش سخت باشد. آمار بازی نشان میدهد زردپوشان با ۶۲ درصد مالکیت توپ، ۲۶ شوت و ۴۶۶ پاس با دقت ۸۱ درصد، عملاً تیم برتر زمین بودند اما برنده کسی بود که بهتر از موقعیتها استفاده کرد.
پرسپولیس با تنها ۷ شوت و ۲ موقعیت جدی، تک گل علی علیپور را به تور چسباند و سه امتیاز را با خود به تهران برد. اما چرا با این اعداد و ارقام، تیم نویدکیا بازنده از زمین بیرون آمد؟
پاسخ روشن است، سپاهان مهاجم تمامکننده ندارد.
سه بازی اخیر سپاهان مقابل الدحیل، ملوان و پرسپولیس تنها سه گل برای این تیم به همراه داشته؛ گلهایی که همه توسط مدافعان زده شدهاند؛ محمد امین حزباوی، میلاد زکیپور و آریا یوسفی. این یعنی خط حمله سپاهان عملاً فلج است و از مهاجمانی که میلیاردها تومان خرجشان شده، هیچ خبری نیست. آرش رضاوند، کاوه رضایی و جواد آقاییپور نه شم گلزنی دارند و نه هواداران امیدی به آنها بستهاند.
مشکل اما فقط در خط حمله نیست. دیر تعویض کردنهای محرم نویدکیا، درست مثل دیر آوردن خارجی های تیم مثل سانچز، تیم را از ریتم انداخت. وقتی مربی برای تغییر جریان بازی تعلل میکند، نتیجه همین میشود که برتری عددی در آمار هیچ فایدهای در نتیجه نهایی ندارد. چراکه شاید اگر ایوان سانچز زودتر به میدان می آمد، نتیجه به شکل دیگری رقم می خورد.
از سوی دیگر، خط دروازه سپاهان به یک بحران جدی بدل شده است. سیدحسین حسینی در چند بازی اخیر چنان بیاعتمادبهنفس ظاهر شده که گویی حضورش در چارچوب به اجبار است نه انتخاب. در سه دیدار گذشته حتی یک واکنش مطمئن و نجاتبخش از او دیده نشده است. سپاهان نمیتواند با گلری که شخصیتِ بازنده دارد، مدعی قهرمانی شود. تیمی که برای قهرمانی بسته شده، به دروازهبانی نیاز دارد که پشتوانه روحی و فنی باشد، نه عاملی برای نگرانی دائمی.
روی گل علیپور نیز مجموعهای از اشتباهات فردی و ساختاری کنار هم قرار گرفت؛ از جا ماندن جواد آقاییپور و امید نورافکن گرفته تا تکل نصفه و نیمه هادی محمدی و در نهایت ضربه دقیق مهاجم پرسپولیس. در این میان عملکرد ضعیف آقاییپور بیش از بقیه به چشم آمد. بازیکنی که برای جذبش هزینهای سنگین صرف شد، اما نه توانایی بازی در پست وینگر را دارد و نه میتواند بهعنوان مهاجم نوک کارآمد باشد. او در این دیدار بارها بیاثر ظاهر شد و تنها نتیجه ملموس حضورش، افزایش نارضایتی و فشار روانی روی هواداران سپاهان بود.
در کنار همه اینها، نبود یک پلیمیکر واقعی هم زخم عمیق سپاهان است. تیمی که میخواهد مالکانه بازی کند، باید یک مغز متفکر در میانه میدان داشته باشد؛ کسی که ریتم را کنترل کند، توپ را بسازد و موقعیتها را طراحی کند. اما سپاهان در قلب خط میانی فقط دونده دارد و هیچکس نیست که قفل دفاع حریف را باز کند.
محرم نویدکیا بعد بازی گفت: «من ترجیح میدهم تیمم هجومی بازی کند و نه نتیجهگرا.» اما بهتر است بدانیم هجومی بودن بدون مهاجم تمامکننده، بدون پلیمیکر و با دروازهبانی که مطمئن نیست، تنها یک اسم زیباست روی کاغذ. در نهایت نتیجه روی زمین همان چیزی می شود که همه دیدیم: تیمی با آمار درخشان، اما با نتیجه بازنده.
انتهای پیام




