چالش قانون کپیرایت در عصر هوش مصنوعی
هوش مصنوعی مولد به نویسندگان، ناشران و کاربران امکان میدهد متون، تصاویر و حتی کتابهای کامل تولید کنند. این تحول فناورانه علاوه بر ایجاد فرصتهای خلاقانه، سوالات حقوقی مهمی را نیز پیش آورده است که چه کسی نویسنده واقعی یک اثر است و آیا آثار تولیدشده با هوش مصنوعی قابلیت ثبت کپیرایت دارند؟
به گزارش برنا، در ایالات متحده، قانون کپیرایت و رویههای اخیر قوه قضائیه و دفتر کپیرایت تأکید کردهاند که «نویسندگی انسانی» شرط دریافت حق انحصاری است. دادگاهها در پروندههای اخیر، مانند دعوای Thaler v. Perlmutter، تصریح کردند آثار فاقد دخالت خلاقانه انسانی واجد حمایت کپیرایت نیستند. دفتر ثبت کپیرایت نیز دستورالعملهایی منتشر کرده که «کنترل خلاقانه انسانی» را معیار تشخیص میداند و صرفاً وارد کردن دستور متنی (prompt) به سیستم هوش مصنوعی را کافی نمیشمارد.
همزمان، مساله آموزش مدلهای هوش مصنوعی با استفاده از مجموعهای عظیم از آثار موجود، بسیاری از نویسندگان را نگران کرده است. این فرآیند معمولاً شامل کپیبرداری دیجیتال از آثار است و منجر به چندین دعوی قضایی شده است. برخی شرکتهای هوش مصنوعی و کارشناسان حقوقی معتقدند که استفاده از آثار برای آموزش مدلها در قالب «استفاده عادلانه» قرار میگیرد، اما تفسیر این اصل هنوز در پروندههای مختلف متفاوت است. برای مثال، دادگاههای فدرال در پروندههای Bartz v. Anthropic و Kadrey v. Meta Platforms تصمیمات متفاوتی درباره میزان استفاده و تأثیر بر بازار گرفتهاند و روشن است که هر پرونده بر اساس شرایط خاص خود تحلیل میشود.
در این فضای پیچیده، بازار نشر نیز واکنش نشان داده است. استارتاپ بریتانیایی Books By People با همکاری ناشران مستقل، گواهی «Organic Literature» یا «ادبیات ارگانیک» را معرفی کرده است. این گواهی کتابهایی را که «واقعاً انسانی» نوشته شدهاند مهر میزند و تنها استفاده محدود از هوش مصنوعی برای امور فرمتبندی یا ایدهپردازی مجاز است. هدف این ابتکار، دادن اطمینان به خوانندگان درباره منشأ انسانی آثار و ارتقای کیفیت محتوای ادبی است.
این اقدام در واکنش به سیل کتابهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی در بازارهای آنلاین صورت گرفته، جایی که کارشناسان هشدار میدهند نبود مقررات کافی میتواند منجر به انتشار اطلاعات نادرست و محتوای با کیفیت پایین شود. مدیرعامل انجمن ناشران بریتانیا، Dan Conway، این اقدامات داوطلبانه را مثبت ارزیابی کرده و خواستار فشار بیشتر به فروشگاههای آنلاین مانند آمازون برای مقابله با محتوای هوش مصنوعی با کیفیت پایین شده است.
ترکیب فشار حقوقی و ابتکارات بازار، آیندهای پیچیده و چندوجهی را پیش روی نشر قرار داده است. تا زمانی که دادگاهها پروندههای بیشتری درباره آثار تولیدشده با هوش مصنوعی بررسی کنند، راهکارهای قانونی و سیاستگذاری نهایی هنوز در هالهای از ابهام قرار دارند. در عین حال، ایجاد بازارهای مجوزدهی برای دادههای آموزشی هوش مصنوعی، از طریق قراردادهای مستقیم با مالکین آثار یا سازمانهای مدیریت جمعی، میتواند راهحلی عملی باشد، هرچند اجرای آن پرهزینه و پیچیده است.
این وضعیت همچنین پرسشهای اخلاقی و فرهنگی را به میان میآورد. بسیاری از ناشران و نویسندگان بر ارزش خلاقیت انسانی و اصالت آثار تأکید دارند و بر این باورند که برچسبگذاری آثار انسانی میتواند توجه مصرفکنندگان به کیفیت و محتوای واقعی را حفظ کند. از سوی دیگر، شرکتهای فناوری معتقدند هوش مصنوعی ابزارهایی مشابه دوربین یا قلم است که میتواند خلاقیت انسانی را تکمیل کند، نه جایگزین آن. این تقابل، هم به نوآوری و هم به نظارت نیاز دارد.
از منظر حقوقی، اگر یک خروجی هوش مصنوعی شباهت قابل توجهی به آثار موجود داشته باشد، کاربر و شرکت تولیدکننده ممکن است تحت مسئولیت نقض کپیرایت قرار گیرند. برای احراز تخلف، مالک اثر باید اثبات کند که هوش مصنوعی به اثر او دسترسی داشته و خروجی تولیدشده شباهت قابل توجهی با آن دارد. این امر در حال حاضر چالشبرانگیز است، زیرا کاربران هوش مصنوعی ممکن است از دسترسی مدل به آثار مورد نظر مطلع نباشند.
ترکیب فشارهای حقوقی، ابتکارات بازار و تلاشهای داوطلبانه، نشان میدهد که مسیر آینده نشر در عصر هوش مصنوعی نیازمند همگرایی میان قانون، اخلاق و صنعت است. گواهیهایی مانند «ادبیات ارگانیک» نمونهای از راهکارهای میانی هستند که میتوانند اعتماد مخاطب را حفظ کنند، اما حل اساسی چالشهای کپیرایت و حقوق مالکیت فکری نیازمند تصمیمگیریهای قضایی و قانونگذاری دقیق است.
انتهای پیام/



