دهباشی: ایده «میام دنبالت» از تجربه شخصی و تصاویر رویاگونه شکل گرفت/ از هوش مصنوعی در فیلمم استفاده نکردم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ محمد دهباشی، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «میام دنبالت»، امسال با این اثر در چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران حاضر است. فیلمی که با ترکیب تصاویری رویاگونه و فضایی شاعرانه، مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند و داستان مردی را روایت میکند که با تکرار اشتباهات خود، به دنبال تغییر سرنوشت است.
در گفتوگو با خبرنگار برنا؛ دهباشی درباره ایده شکلگیری فیلم، انتخاب بازیگر، استفاده از جلوههای ویژه و نگاه خود به فیلم کوتاه سخن میگوید.

برنا: ایده اولیه فیلم «میام دنبالت» از کجا شکل گرفت؟ آیا الهام آن از تجربه شخصی بوده یا از یک مفهوم ذهنی؟
دهباشی: ایده اولیه بیشتر از یک تجربه شخصی شکل گرفت اما نقطه شروع داستان از چند فریم عکس بود؛ تصاویری که فضاهای داخل رویا را نیز نمایش میدادند. یکی از آنها، کشتیهایی بود که در آسمان حرکت میکردند. این تصویر باعث شد به این فکر کنم که قبل و بعد آن چه اتفاقی میتواند افتاده باشد. در نهایت به این نتیجه رسیدم که ممکن است رویای مردی باشد که با همسرش ملاقات میکند و از اینجا ایده اصلی شکل گرفت.
تکرار اشتباهات؛ استعارهای از زندگی و تغییر سرنوشت
برنا: فیلم با تکرار موقعیتها و ورود به جهانی دیگر پیش میرود و انگار تلاش برای تغییر سرنوشت دارد. این تکرار چه معنایی دارد؟ استعارهای از مرگ، عذاب وجدان یا زمان است؟
دهباشی: ساختار لوپ فیلم نشاندهنده اشتباههایی است که شخصیت مرتکب میشود. در لوپ و تکرار آخر، شخصیت متوجه میشود چه اشتباهی داشته و در صحنه پایانی دیگر آن اشتباه را تکرار نمیکند. این اشتباهات کوچک که در زندگی روزمره تکرار میشوند، اگر یک بار تصحیح شوند، چرخه شکسته میشود. به نوعی این تکرار استعارهای از زندگی روزمره و امکان تغییر مسیر از طریق توجه به اشتباهات است.
برنا: در فیلم مرز بین واقعیت و خیال، محو است. آیا قصد داشتید تماشاگر در این وضعیت ذهنی مردد باقی بماند؟
دهباشی: بله، این حالت کاملا عامدانه بود. در ابتدا میخواستیم تفاوت بین دنیای رویا و خیال با ابزارهای فیزیکی مشخص شود اما هرچه به پایان فیلم نزدیکتر میشویم، این دو جهان در هم حل میشوند و مشخص نیست چه چیزی واقعیت و چه چیزی خیال است. برای مثال، تابلویی که در ابتدای فیلم نشان داده میشود و در پایان نیز حضور دارد، تغییراتی کرده ولی همچنان با واقعیت پیوند دارد. این ابهام در پایان فیلم کاملا هدفمند است
محمد رسول صفری قلب فیلم «میام دنبالت» است
برنا: محمد رسول صفری نقش محوری فیلم را بازی میکند. چه ویژگیای در او دیدید که انتخابش کردید؟
دهباشی: فیلم تنها دو بازیگر دارد و تمرکز اصلی روی چهره و چشمهای محمد رسول بود. او توانایی خاصی در انتقال حس از طریق نگاه و صورت دارد و به همین دلیل گزینه مناسبی برای نقش محوری شد. دیالوگهای نقش او محدود است و تمرکز بیشتر بر بیان تصویری و احساسی شخصیت است که به نوعی او قلب فیلم محسوب میشود.
از هوش مصنوعی در فیلم استفاده نشده است
برنا: در فیلم از جلوههای ویژه استفاده شده است. آیا از هوش مصنوعی هم بهره گرفتید؟
دهباشی: خیر، تمام جلوههای ویژه به صورت دستی و فریم به فریم ساخته شد. زمانی که فیلمبرداری انجام شد، هوش مصنوعی هنوز قادر به تولید ویدئو به شکل امروزی نبود و بیشتر توانایی تولید تصاویر ثابت را داشت. تصمیم ما این بود که جلوهها طبیعی باشند و با داستان هماهنگ شوند. این بخش سختترین و پرچالشترین قسمت کار بود و چند ماه طول کشید تا تمام تصاویر ساخته شود.

برنا: عنوان فیلم «میام دنبالت» نیز جالب است. میتوان دو برداشت شاعرانه یا تهدیدآمیز از این عنوان داشت. انتخاب این عنوان بر چه اساسی بوده است؟
دهباشی: این انتخاب بر اساس محتوای عاشقانه و شاعرانه فیلم و تصویری که مرد مدام در تلاش است به زن برسد شکل گرفت. برداشتهای متفاوت از عنوان ممکن است وجود داشته باشد اما هدف اصلی حالت شاعرانه و عاشقانه آن است.
فیلم کوتاه را دوست دارم چون میتوان بدون پروسه طولانی ایده را به نمایش گذاشت
برنا: پس از ساخت فیلم کوتاه، قصد ورود به سینمای بلند را دارید؟
دهباشی: قطعا قصد ساخت فیلم بلند را دارم اما فیلم کوتاه را به قصد فیلم بلند نمیسازم. علاقه زیادی به فیلم کوتاه دارم، زیرا در مدت زمان کوتاه میتوان یک ایده را از صفر تا صد به نمایش گذاشت بدون نیاز به پروسه طولانی فیلم بلند و ملاحظات سرمایهگذار و تهیهکننده. البته فانتزیهایی که در فیلم کوتاه اجرا میشوند، قابلیت ورود به سینمای بلند ایران را دارند ولی من همچنان به فیلم کوتاه علاقهمندم.
انتهای پیام/



