آهِ دامداران خراسان شمالی در هیاهوی بیامان گرانی علوفه
به گزارش برنا؛ صبح که بر دشتهای خراسان شمالی میتابد، مه کمجان از روی تپهها کنار میرود و چشماندازی عریان را پیش روی دامداران نمایان میکند؛ مراتع ترکخوردهای که دیگر بوی علوفه تازه نمیدهند و خاک داغشان زیر پای گلهها پژواک تلخی از روزهای سخت دارد.
اینجا در این سکوت پرغصه، آه دامداران بلندتر از هر صدایی شنیده میشود؛ آهی ریشهدار که زیر فشار گرانی نهادهها، خشکسالی بیسابقه و ناتوانی در تامین خوراک دام، نظم زندگیشان را آشفته کرده است.
دامداری در این خطه نه فقط یک شغل، که «ارث پدری» و «هویت» بسیاری از خانوادههاست؛ حرفهای که چراغ خانههای روستایی را روشن نگه داشته و سفرهها را رنگین کرده است و اما امروز این ستون معیشت، زیر بار هزینهها خم شده و نفسهایش به شمارش افتاده است.
مراتع تشنه، دامهای گرسنه
خشکسالی سال جاری بیرحمانهتر از همیشه آمده است. باد گرم که بر دشت میوزد، علفهای خشک را از ریشه میکند و زمین ترکخورده، بیرمقتر از آن است که گلهها را سیر کند.
دامداری در این خطه نه فقط یک شغل، که «ارث پدری» و «هویت» بسیاری از خانوادههاست
دامدار اما چارهای جز خرید علوفه ندارد؛ خریدی که هر روز گرانتر از دیروز و دورتر از توان اوست.
کمبود خوراک، دامها را لاغر کرده و دامدار را به تصمیمی میرساند که برایش تلختر از هر چیز است؛ فروختن دامهای مولد.
دامهایی که سالها بار زندگی را به دوش کشیدهاند، حالا برای زندهماندن بقیه باید از گله جدا شوند و راهی کشتارگاه شوند.
روایت رنج دامداران
تیمور پهلوان، دامدار روستای باقلق بجنورد کنار طویلهای که دیوارهایش انگار غمگینتر شدهاند، با بغض میگوید: قیمت جو جوری بالا رفته که نزدیک ۲۰۰ هزار ریال شده… دامدار چطور بخرد؟ مجبوریم دام بفروشیم تا بقیه دوام بیاورند.
وی لحظهای سکوت میکند و ادامه میدهد: این کار، کارِ دل نیست… کار اجبار است. شیر ارزان است، خوراک گران. زندگی از هر طرف فشار میآورد.
فرجالله حکمتی، دامدار دیگری از استان نیز سفره دلش را باز میکند: فروش دام مولد یعنی بریدن ریشه… کسی راضی نیست. اما وقتی خرید یک کامیون کاه از فروش چند راس دام هم بیشتر میشود، چارهای نیست.
در بسیاری از روستاهای خراسان شمالی، واژه «علوفه» دیگر بوی جو و یونجه نمیدهد؛ بوی نان خشک میدهد
نان؛ آخرین سنگر دامداران محسوب می شود و در بسیاری از روستاهای خراسان شمالی، واژه «علوفه» دیگر بوی جو و یونجه نمیدهد؛ بوی نان خشک میدهد.
رضا داوری از داماران روستای گریوان میگوید: از اواسط پارسال نان خشک میخرم. یک وعده خوراک دام را با نان جبران میکنم. شیر آنقدر ارزان است که خرید علوفه اصلا نمیصرفد.
این حکایت در جاجرم نیز تکرار میشود؛ جایی که احمد محمدی با حسرت میگوید: کاه شده کیلویی ۱۲۰ هزار ریال… یونجه که دیگر قیمت فانتزی پیدا کرده اصت و مجبوریم نان خشک بدهیم… دل خوشی نداریم ولی مجبوریم.
در سرزمینی که بیش از ۲ میلیون راس دام سبک و ۸۰ هزار راس دام سنگین دارد، دامداری فقط شغل نیست؛ قلب اقتصاد و نبض زندگی مردم است. اما این نبض، این روزها کندتر شده و صدای تپشش به سختی شنیده میشود.
تولید گوشت دیگر صرفه ندارد. ضریب تبدیل خوراک به گوشت آنقدر بالا رفته که بسیاری از دامداران ترجیح میدهند دام را زودتر بفروشند تا ضرر کمتری ببینند.
امیدی که آهسته قدم برمیدارد
با این حال، مسئولان جهاد کشاورزی خراسان شمالی میگویند که برنامههایی برای ترمیم این زخم وجود دارد.
معاون بهبود تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان از رشد ۵۳ درصدی توزیع نهادهها خبر میدهد و می گوید: تنها در هشت ماه امسال، ۲۵۶ هزار تن نهاده بین دامداران توزیع، سهمیه جو افزایش یافته و کنسانترهها در حال توزیع است.
۲۵۶ هزار تن نهاده بین دامداران استان توزیع شد
مهدی شکاری امیدوار است که با این روند، فشارها کمتر شود و دامداران نفس راحتتری بکشند.
خشکسالی هنوز ادامه دارد. قیمتها هنوز بالا هستند. دامداران هنوز میجنگند تا گلهشان را سرپا نگه دارند.
اما در دل همین روزهای سخت، امیدی کوچک زنده مانده است؛ امید به اینکه با حمایتهای دولتی، افزایش نهادههای یارانهای و کنترل قیمتها، دوباره روزی برسد که صبحهای خراسان شمالی با بوی علوفه تازه و صدای دلنشین زنگ گلهها آغاز شود.





