به گزارش خبرگزاری برنا، در یکصد و دهمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه 8 تیر در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد، فیلم «جویندگان» ساخته جان فورد به روی پرده رفت و در ادامه با حضور خسرو دهقان و کیوان کثیریان به نقد و بررسی این فیلم پرداخته شد.
در ابتدای این نشست خسرو دهقان ضمن اشاره به گستره و عمق ژانر وسترن گفت: در این میان فیلم «جویندگان» فیلمی عجیب به شمار میرود که در زمان ساخت با اقبال منتقدین روبرو نشد اما بعدها و در یکی دو دهه اخیر به تدریج کشف شد و اکنون یک اثر متمایز در ژانر وسترن و آثار جان فورد به شمار میآید؛ این فیلم هم زمان که در ستایش و تبیین وسترن است، ضد وسترن و ارزش های آن هم است، هم آنرا میسازد و هم ویران میکند. جان فورد در عین این که شخصیت دوست داشتنی و ملایمی دارد، یکی از پیچیدهترین، متناقضترین و سختترین فیلمسازان جهان محسوب میشود. او یک سطح ساده و یک سطح دشوار دارد و این موضوع را در جویندگان که جزو واپسین فیلمهای اوست به خوبی میتوان دید. وی سپس به دیگر ویژگیهای ژانر وسترن پرداخت و ادامه داد: آنچه در فیلمهای وسترن میبینیم به قرن 19 میلادی در آمریکا مربوط میشود. این فیلمها رابطه ای دوسویه با واقعیت دارند اما از عنصر غلو و نمایشی بودن نیز نباید غافل شد. ژانر وسترن به تاریخ جنگ و انفصال انسانها از سرزمینشان برمیگردد؛ افرادی از اروپا مهاجرت میکنند و به شرق آمریکا وارد میشوند و بعد به تدریج سفر آنها به سمت غرب آمریکا یا همان وسترن آغاز میشود. این افراد از جنگ و قحطی آمدهاند، تنها هستند و در جستجوی یک سرپناه. در واقع موضوع بحث ژانر وسترن، تاریخ تمدن است.
این منتقد سینمایی ادامه داد: بشری که در خارج از آمریکا زندگی میکرد، پیش از اینها روند تمدن را از سر گذرانده بود. اما آمریکا سرزمینی نو به شمار میرفت و در فیلمهای وسترن میبینیم که حرکت از شرق آمریکا به غرب آن برای تبدیل بیابان به ده و شهر و راهسازی و.. اتفاق میافتد. در سنت فیلمسازی وسترن انسان سفیدپوست شخصیت خوب فیلم تصویر میشود و انسان سرخپوست بیتمدن و فرهنگ به نمایش در میآید. اما «جویندگان» بیرحمانه تمام این باورها را به چالش میکشد و نادرستی آنها را نشان میدهد. این فیلم در واقع در نقد و علیه تمام چیزهایی است که سینمای وسترن پایهریزی میکند و به آن باور دارد.
دهقان در پاسخ به سوال کثیریان در خصوص ویژگیهای فنی سینما در مواجهه با ژانر وسترن و همینطور ویژگیهای قهرمان فیلم وسترن گفت: وسترن ژانری متعلق به فضای باز بیرونی است که در آن امکان گرفتن لانگ شات و حس آزادی ناشی از آن وجود دارد. فیلمهای وسترن نشانههای گوناگونی دارند، از اسب، گاری، قهوه، نحوه غذا خوردن تا زن و خون و تبار. یکی از پایههای اساسی وسترن، راز بقاست. از این رو در شروع فیلم وسترن میبینیم که ارزشها و اعتقادات افراد نقش چندانی ندارد و این داشتن سرپناه، نان شب، و اسلحه است که از اهمیت بالایی برخوردار است. پس از برطرف شدن نیازهای اولیه است که بحث اعتقادات، تعیین مرزها، قانون و حکومت به میان میآید. وی ادامه داد: مسالهای که در این میان وجود دارد این است که این آدمها همه از جاهای مختلف دیگری به این سرزمین آمده، دلایل مهاجرت آنها از هم متفاوت بوده و اعتقادات مذهبی و دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند. در گستره وسیع وسترن میتوان انواع سیستم فکری، ایدئولوژی، نگاههای جنسیتی و.. را بهوضوح مشاهده کرد. از اینرو پس از رفع نیازهای اولیه، پای دعواهای اعتقادی به میان کشیده میشود.
در ادامه کثیریان به تنهایی قهرمان وسترن اشاره کرد و نظر دهقان در این خصوص را جویا شد. دهقان گفت: معمولا کسانی که از نقطهای دور به آمریکا مهاجرت کردهاند افرادی مجرد هستند اما پس از طی روندی که ذکر کردیم، به دنبال تشکیل خانواده میروند. در واقع عنصر زن و تشکیل خانواده و همینطور مساله خون و و تبار و اصالت از پایههای ژانر وسترن به شمار میآیند؛ شروع کردن از هیچ و در نهایت دست یافتن به چنین چیزهایی. جان وین که قهرمان اصلی این فیلم است، انسانی متلاطم، بیمعرفت و ضد ارزش است. او انسانی است که تنها به انجام وظیفه و ماموریتش میاندیشد و در این راه موفق است. در واقع جویندگان هم زمان در مذمت و ستایش جان وین است که تجلی ارزشهای وسترن محسوب میشود.
وی سپس به ویژگیهای جان فورد کارگردان فیلم پرداخت و گفت: فورد که ریشهای ایرلندی دارد، فیلمساز بسیار پیچیدهای است که بسیاری از سطوح او پنهان مانده و قابلفهم نیست. او شخصیتی متناقض است و دنیای خاص خودش را دارد. در عین اینکه به کرامت خانواده میپردازد، در راه انجام وظیفه و ساختن تمدن آن را عنصری مزاحم میداند. در واقع تقابل عشق و وظیفه و تناقض میان آنها در فیلمهای او عنصری محوری به شمار میرود. اخلاق مساله مهمی برای فورد محسوب میشود اما اخلاق پیشنهادی او اخلاقی جدید است؛ جان وین یعنی شخصیت اصلی فیلم هم فردی اخلاقی است و هم نیست؛ او در عین عوضی بودن و داشتن گذشتهای ناپاک، چارچوبی منضبط در راستای ماموریتش دارد و به آن پایبند است و به خاطر آن به هر مساله اخلاقی دیگری پشت پا میزند. گرایش جدید به این فیلم در کشف تناقضاتی است که جان فورد در آن به نمایش میگذارد. اگر در دیگر فیلمهای وسترن پاکی میبینیم، در این فیلم لجن است که مدام بیرون ریخته میشود. در واقع باید گفت جویندگان اثری چند لایه و چند بعدی است.
دهقان در ادامه به پوچی مورد اشاره در این فیلم پرداخت و گفت: آهنگ آغازین و پایانی این فیلم از بیسرانجامی فرد سخن میگوید. شخصیت جان وین در واقع هیچ است، اما همواره میدود و میتازد و به پیش میرود. برای او هیچ عشق و خانه و آینده مادی و معنوی وجود ندارد، اما از حرکت باز نمیایستد. در این فیلم عنصر خودکشی هیچ معنا و جایگاهی ندارد و این عنصر حرکت است که در محوریت قرار میگیرد. موتور محرک جان وین چیزی نیست جز حرکت از موردی به مورد دیگر و عدول نکردن از انجام وظیفه و ماموریت. در واقع این راز بقاست که همه چیز را شکل میدهد؛ جان وین به تمام چیزهایی که برای انسان علقه و وابستگی میآورد بیتوجه است و تنها به مفید بودن افراد در راستای انجام ماموریتش اهمیت میدهد. جویندگان یعنی انجام وظیفه بیتوجه به عشق و اعتقاد، و از اینرو فیلمی بسیار تلخ و بیفرجام است.
این منتقد سینمایی ادامه داد: جان فورد اهمیت زیادی به تمایلات انسان و کشاکش درونی آن میدهد؛ آیا باید با ایدئولوژی سراغ جهان پیرامون رفت یا با امیال؟ برای رسیدن به اهداف خود چقدر محق هستیم که هر چیز دیگری را قربانی کنیم؟ این تناقضات را در شخصیت خود جان فورد هم میتوانیم ببینیم؛ او فیلمهایی بهشدت دستراستی در دفاع از متفقین در جنگ جهانی دوم دارد و به ستایش نیکسون میپردازد که یکی از منفورترین روسای جمهور آمریکاست. در عین حال خوشههای خشم را ساخته است که فیلمی بهشدت چپگراست. او در مواجهه با جان وین هم همین تناقضات را نشان میدهد. جان وین در دنیای واقعی یکی از منفورترین بازیگران سینماست که در درگیریهای اسپانیا جانب سلطنتطلبان را میگیرد و در جنگ جهانی طرفدار نابودی کمونیستها بهدست هیتلر است. اما جان فورد در مواجهه با چنین شخصیتی، جان وین روی پرده و قهرمان فیلم را در نظر میگیرد و جان وین دنیای واقعی را کنار میگذارد تا با او کار کند.
دهقان در بخش پایانی سخنانش گفت: یکی دیگر از تناقضات جان فورد این است که فیلمساز ژانر وسترن با واقعیات سرسخت زندگی سر و کار دارد، بهخصوص اگر تمایلات چپگرایانه داشته باشد. اما جان فورد از میان اسطوره و واقعیت، جانبدار اسطوره و افسانه است. سرگردانی بین اسطوره و واقعیت در فیلمسازی که به واقعیت ملموس و سرسخت زندگی میپردازد، نشاندهنده اوج تناقضات درونی جان فورد است.