در یک مناظره ی مجازی مطرح شد؛

میزان تحقق اهداف سال همدلی و همزبانی از منظر کارشناسان

|
۱۳۹۴/۰۶/۲۸
|
۱۵:۲۴:۵۳
| کد خبر: ۳۲۰۵۱۶
میزان تحقق اهداف سال همدلی و همزبانی از منظر کارشناسان
میزان تحقق همدلی و همزبانی میان دولت و ملت در نیمه ی اول سال جاری، موضوع یک مناظره مجازی است که در گروه تلگرامی فرهنگخانه انجام شد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، در این مناظره محمد صادق افراسیابی؛ مدیرگروه علمی تخصصی روابط عمومی دانشکده ی خبر، دکتر فرزاد خلفی؛ مدرس دانشگاه و معاون مرکز اطلاع رسانی شهرداری تهران، سید جهانگیر آقازاده؛ مدیر رسانه های آموزشی شبکه ملی فرهنگ و رئیس سابق مرکز فناوری اطلاعات سازمان صدا و سیما، عیسی کشاورز؛ مدیر گروه فرهنگ و هنر دانشگاه جامع علمی کاربردی، سید جواد میربابایی؛ کارشناس رسانه و فرهنگ و ارتباطات، زهرا محمودی؛ عضو بنیاد ملی نخبگان، عباس محسنی نسب؛ دبیر انجمن علمی روابط عمومی دانشکده خبر، معصومه نبی زاده؛ کارشناس ارشد مدیریت دانش، محمد حسین شاعری؛ نویسنده و فعال فرهنگی، فاطمه اصلانزاده؛ مدرس دانشگاه و عضو انجمن روزنامه نگاران و جمعی از کارشناسان عرصه ی فرهنگ، سیاست و اجتماع حضور داشتند.    

فاطمه اصلان زاده: نامگذاری سال از  طرف مقام معظم رهبری، اهمیت توجه به موضوع و رویکرد اصلی کشور را مشخص می کند. نامگذاری امسال نیز با عنوان سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی نشان دهنده اهمیت تحقق این شعار سال و همکاری، همدلی و اعتماد متقابل دولت و ملت است. به عبارتی دو کفه این شعار یعنی دولت و ملت هر دو همسو و همگام با یکدیگر باید در زمینه تحقق این شعار گام بردارند. از تمامی اساتید و اعضای محترم گروه تقاضا دارم تا ضمن مشارکت در بحث به تبیین این موضوع پرداخته و  با توجه به گذشت نیمی از سال مطرح کنند چه میزان این همدلی و همزبانی بین دولت و ملت تحقق یافته است؟

محمد صادق افراسیابی: ببینید همدلی و گفت و گو میان دولتها و ملتها در منطق سیاستگذاری فرهنگی واجتماعی امروز به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای سیاستگذاری شناخته شده است. بر این اساس عقلانیت ارتباطی نقش بسیار مهم و به سزایی در سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی دارد. البته عقلانیت ارتباطی در جایی میتواند موثر واقع شود که با عقل قدسی همراه شود. عقلانیت ارتباطی مستلزم رهاسازی و رفع محدودیت‌های ارتباط است. رفع این محدودیتها بدین معنی است که دولت و ملت بتوانند با یکدیگر به راحتی گفت و گو کنند و در چنین شرایطی است که همدلی و همزبانی اتفاق می افتد. بنابراین برای  پاسخگویی به سوال خانم دکتر اصلانزاده باید این سوال را به سوالهای ریزتری خرد کرد. سوال اول، دولت چه قدر زمینه را برای مشارکت عموم در تصمیم گیریهای کلان فراهم کرده است و چه قدر گوش شنوا بوده است؟ سوال دوم ملت چه میزان برای درک تصمیمات دولت به سمت گروه های مرجع و نهادهای دانشگاهی و علمی تمایل نشان داده است؟ سوال سوم با توجه به اینکه همدلی و همزبانی نیازمند تعامل میان نخبگان و گردش اطلاعات و همفکری است، چه قدر این اتفاق در جامعه ی ما نمود پیدا کرده است؟

فرزاد خلفی: فقدان اجماع نظری در مسائل و مباحث کلان کشور موجب شده دریافت مشترکی از  سوی نخبگان فکری و اجرایی در خصوص همدلی و هم زبانی صورت نگیرد. :مشکل همدلی و هم زبانی در رابطه طولی ملت و دولت نیست. مشکل ضعف در همدلی و هم زبانی مجموعه حاکمیت و در رابطه عرضی است. برداشت های دولت و مجلس از مسایل کلان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و برنامه ها و راهبردهای توسعه کشور هم افزاینده نیست و در بسیاری از موارد اثرات کاهنده در سرعت توسعه در کشور داشته است.

اصلان زاده: آنچه اهمیت دارد این است که دولت کارگزار و ملت کارفرمای دولت است و نباید  دولت در تصمیم گیری ها و برنامه های خود طوری عمل کند که تلقی غیر از این یا جا به جایی در این دو مفهوم صورت گیرد.

افراسیابی: من فکر می کنم اگر فضای نقد در کشور فراهم شود و فضای گفت و گوی انتقادی در کشور فراهم شود، آن وقت همدلی و گفت و گو به معنای واقعی شکل میگیرد. اینکه هر طرفی در شعار منتقد را ستایش کند اما هر زمان منتقد واقعا او را نقد کرد، بگوید ما این فرد یا این گروه را منتقد نمی دانیم، این یعنی یک جای کار مشکل دارد. به عنوان مثال نمیشود بگوییم دانشگاه را قبول داریم اما گروهی را قبول داریم که از ما  حمایت کنند. از طرف دیگر گروه های دیگر هم باید همین طور یکدیگر را بپذیرند شرط همدلی و گفت و گو به رسمیت شناختن و به رسمیت شناخته شدن است. تا زمانی که من شما را به رسمیت نشناسم چه طور با شما گفت و گو کنم؟

اصلان زاده: یکی از الزامات همدلی و همزبانی دولت و ملت شناخت درست مسیر توسعه و تعالی نظام در شرایط مهم و همچنین داشتن راه و هدف مشترک بین دولت و ملت است. اولین شرط تحقق همدلی و همزبانی بین دولت و ملت ایجاد فضای تفاهم و گفت و گو است.

خلفی : همدلی و همزبانی در یک ساحت عظیم و فراخ فکری و بلند نظرانه و برخاسته از منظومه متکثر و متنوع فکری تحصیل می شود و نگاه تک ساحتی و فقدان ظرف سازی و تحمل سازی و دیگر خواهی چالش جدی برای تحقق این امر سیاسی است. به رسمیت شناختن other و پذیرش تفاوت ها و رنگ پذیری های مختلف در درون جامعه  پیش فرض همدلی است. همدلی یکدلی نیست. همدلی حضور همه ی دل ها است.

میربابایی: فضای تفاهم در چه شرایطی میتواند در جامعه ایجاد شود؟ شرایط برابر متاسفانه درخیلی موارد ایجاد نمیشود یعنی طبیعی است چند سالی بعد از حضور گروه خاصی در فضای عمومی جامعه شرایط به نفع گروه حاکم و برتری آن گروه تغییر پیدا کند.

اصلان زاده: اینکه جریان ها و گفتمان های مختلف سیاسی، فرهنگی و... در شرایط برابر به گفت و گو پیرامون مباحث مختلف و مهم کشور بپردازند و اینکه در گفت و گو اهداف کلان نظام و کشورمهم است نه مسایل جناحی و گروهی، بحث مهمی است. به اعتقاد من فضای تفاهم زمانی شکل می گیرد که اهداف عالیه نظام و کشور را در نظر گرفته و بدون هیچ اتهام زنی و انگ زدن به یکدیگر به گفت و گو بپردازیم.

مریم عمادی: تا جایی که من به یاد دارم از دوران دبستان به ما یاد دادند که رقابت مبنای یادگیری و برتری است. گرچه در نظام آموزشی جدید بهتر به ان پرداخته شده است، اما آنچه باعث میشود بین دولت و ملت، و همچنین بین اعضای یک جامعه همدلی و هم زبانی و تحمل نظر مخالف وجود نداشته باشد ریشه در فرهنگی دارد که به اشتباه بین ما شکل گرفته و نگاه سفید سیاه به ما داده است، نگاهی که صفر و صدی باشد نمیتواند مخالفت را هرچند در حد کلام بپذیرد و زود به ان واکنش نشان میدهد. مهم این است که ما باید در درون تحمل شنیدن نظر مخالف را داشته باشیم، نه اینکه تنها ظاهرسازی باشد. باید به بچه ها یاد بدهیم که شنونده ی خوبی باشند، چون تنها در این صورت است که میتوانند اول از همه خودشان را نقد کنند. متاسفانه در فضای سیاسی ما که اصلا این موارد مشاهده نمی شود.

خلفی: تحقق همدلی و همزبانی رابطه مستقیمی در فرهنگ سیاسی جامعه ما دارد . فرهنگ سیاسی جامعه ما بیش از آنکه عقلانی باشد احساسی است. به هر میزان جامعه ما از دامنه احساسی و هیجانی به سمت عقلانیت و تفکر میل کند به همان میزان همدلی ها و هم زبانی ها و ظرفیت سازی های اندیشه های گوناگون بیشتر خواهد شد. جامعه ما بیش از آنکه نگران فرهنگ عوام باشد باید نگران فرهنگ تحمل و ادب نخبگان باشد. عوام درد ها را حس می کند اما  نخبگان دردها را شاید ببیند. اصلاح فرهنگ سیاسی باید از نخبگان ما آغاز شود.

مهدیه شاهسوند: کاملا درست است، احساس و هیجان نقد صحیح را از بین می برد.

اصلان زاده: برگ برنده ی هر دولتی، حضور، حمایت و برخورداری از پشتوانه و مشارکت مردمی آن جامعه است. بنابراین لازم است نخبگان با گفت و گو به  مشترکاتی در امور مهم برسند و چون نخبگان به عنوان  هماهنگ کننده بین مردم و کارگزاران امور هستند باید خواسته جامعه را با کارگزاران هماهنگ کرده و بر ایجاد همدلی در جامعه کمک کنند.

عباس محسنی نسب: برای اصلاح فرهنگ گفت و گو در کشور ما در دستگاه اجرائی وزارت خانه ای وجود دارد به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. خوب آیا این وزارت خانه توانسته بسترها را درست به وجود آورد؟ از طرفی دیگر خیلی از موارد موجود خیلی ریشه ای تر باید دیده شود. از فرهنگ  تا پرورش نخبگان. ما باید برای رفع اشکال ها به نقطه شروع برویم. یعنی مهد کوک ها ... جایی که  اولین تجارب  اجتماعی شدن را داریم. کار را باید از آن نقطه شروع کنیم و از طرفی  حمایت های لازم برای مجری آن  که قطعا معلمان هستند را باید داشته باشیم.

عمادی: کلا ما اکثر اوقات دنبال اصلاح  هستیم نه بستر سازی، آن قدر که به فکر اصلاح اشتباهاتیم، به فکر ساخت بسترهای مناسب فرهنگی برای نسل های بعد نیستیم. قطعا ما خودمان هم مروج فرهنگ در خانواده کوچک خود هستیم. اگر بتوانیم همدلی در خانواده را درست اجرا کنیم تک تک اعضاء آن خانواده در محیط های دیگر نقش خودشان را درست ایفا می کنند.

محسنی نسب: دقیقا همین طور است. وقتی مشکلات را ریشه ای نبینیم، صحبت درباره آنچه هست قطعا بی فایده است.

افراسیابی: بله ... آموزش آداب گفت و گو بسیار مهم است.   

خلفی: البته در حوزه ی آموزش به سایر شیوه های آموزش هم باید توجه کرد. برای تقویت فرهنگ گفت و گو در جامعه، باید دانشگاههای ما محملی برای ارائه نظرات و اندیشه های گوناگون باشند و نظر را با نظر باید پاسخ داد .کرسی های آزاد اندیشی باید از طریق مراکز و موسسات علمی غیر دولتی و مردم نهاد شکل بگیرد و اصول و آداب گفت و گو در سطوح مختلف آموزش داده شود  گفت و گو شاهراه اصلی همدلی و همزبانی است و بدون گفت و گو همدلی غیر قابل تصور است و تحقق گفت و گو بدون آزادی اندیشه و پاسداشت حریم بیان غیر قابل تحقق است.

افراسیابی: این نگاه آقای دکتر بسیار ارزشمند است ... ببینید واقعا یک ضعفهایی ما داریم که به حوزه ی آموزش برمیگردد ... آموزش در کشور ما خیلی دور از زندگی است ... آموزش کشور ما خیلی غیر کاربردی است ... ما گفت و گو را آموزش نمی دهیم ... ما فقط فرمولهایی را آموزش می دهیم که شاید هیچ وقت به درد آموزش پذیر نخورد ... در کشورهای توسعه یافته جالب است بدانید گفت و گو و آداب گفت و گو خیلی مهم است و آموزش داده میشود ... حتی یکی از اساتید تعریف می کرد که پسر او در رشته ی دنداپزشکی یکی از کشورهای اروپایی مشغول به تحصیل بوده و به پدرش گفته بود ما در رشته ی دنداپزشکی

دروس ارتباطات و فن گفت و گو و شیوه ی گفت و گو را می آموزیم ... ولی آیا ما در کشور خودمان برنامه ای برای آموزش این مسائل داریم؟ یک مسئله ی دیگر هم ریشه های تاریخی است که مانع از گفت و گوی ما با هم میشود ... نگاه قبیله ای داشتن یکی از معضلات اساسی گفت و گو است ... تا وقتی طرفین گفت و گو به یکدیگر اعتماد نکنند و یکدیگر را از قبائل مختلف بدانند گفت و گو شکل نمیگیرد ... ما باید بهم اعتماد کنیم ... باید یکدیگر را به رسمیت بشناسیم. الان شما ببینید در موضوع برجام، علیرغم تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری و سران قوای مجریه، مقننه و قضائیه، باز هم هنوز بخشی از دولت بخشی از ملت را به رسمیت نمی شناسد و متاسفانه در مقابل هم بخشی از ملت بخشی از دولت را به رسمیت نمیشناسد ... آیا درچنین شرایطی گفت و گو شکل میگیرد؟ من بارها از خودم سوال کردم چرا مقام معظم رهبری امسال، این سال خاص را سال همدلی و همزبانی نامگذار کردند؟ به نظرم میشود احتمال داد که چون امسال سالی بود که ملت و دولت بیشتر به همدلی و همزبانی نیاز داشتند ... اما متاسفانه واقعیت بیرونی این است که بخشی از دولت بخشی از ملت را به رسمیت نمیشناسد و نمی خواهد با او وارد گفت و گو شود و بخشی از ملت بخشی از دولت را به رسمیت نمیشناسد و نمیخواهد با او گفت و گو کند ... نتیجه ی این به رسمیت نشناختن ها میشود تقابل ... میشود تضاد ... میشود جاده های بن بست که دوباره رهبری مجبور میشوند ورود کنند و تذکر دهند تا از این حالتهای بن بست خارج شویم. در صورتی که تا ما قبول نکنیم که یک ملت واحد هستیم و یک سرنوشت مشترک داریم، تا ما نپذیریم که ما باید از طریق گفت و گو و همدلی و همزبانی مسائل را حل کنیم، تا زمانی که به جای گفت و گو، اتهام پراکنی است و به جای همدلی تخریب است، ما به نتیجه نخواهیم رسید. پس باید مشکل را هر چه زودتر حل کنیم و به سمت همدلی حرکت کنیم. اما اگر به سوال اول خانم دکتر اصلانزاده برگردیم به نظرم این طور نبوده که همه جا درگیری و دعوا باشد ... گفت و گوهای خوبی هم شکل گرفته است ... به عنوان مثال در خصوص محیط زیست گفت و گوهای خوبی در جامعه شکل گرفته است و کم کم همه دارند به این سمت حرکت می کنند که به جای تقابلات سیاسی در مسئله محیط زیست با یکدیگر همکاری کنند. دولت، شهرداری تهران و مجلس اهمیت موضوع را درک کرده اند و دارند روی موضوعات کار جدی می کنند. در حوزه ی مبارزه با قاچاق هم دولت تدبیرهای خیلی خوبی اندیشیده است و با مجلس، قوه قضائیه، نیروی انتظامی و سازمان صدا و سیما همکاری های خوبی را شکل داده است. در حوزه ی دانشگاه هم تلاش شد گفت و گوهایی شکل بگیرد و میان دانشجو و مسئولین دانشگاه همدلی و همزبانی ایجاد شود ... درست است که اخیرا نقدهایی توسط مقام معظم رهبری به برخی دانشگاه ها وارد شد اما پس از تذکرات مقام معظم رهبری دیدیم که مقام عالی وزارت علوم چند مرتبه با بسجیان دانشگاه دیدارهایی دوستانه ترتیب داد و یک گفت و گوی دوستانه شکل گرفت. در سایر حوزه ها هم به نظرم من باید تک تک دید چه قدر همدلی و همزبانی شکل گرفته است؟ یعنی به نظرم همدلی و همزبانی را باید در بخشهای مختلف جامعه تجزیه کنیم و به هر بخش نمره ی مجزا بدهیم.

میربابایی: البته شهرداری تهران یکی از نهادهایی است که در همه ی حوزه ها با دولت همکاری خیلی خوبی داشته است و علیرغم برخی کم لطفی ها باز هم دارد در بخشهای مختلف دولت را تقویت می کند. این نگاه شهردار تهران در این برهه ی زمانی بسیار ارزشمند است و این نشان می دهد که هر کجا رزمندگان سابق و از جان گذشتگان جنگ تحمیلی وارد کارهای اجرایی شوند منطق گفت و گو و همدلی را بهتر از دیگران رعایت می کنند.

محسنی نسب: هر چند آقای دکتر افراسیابی و آقای میربابایی بیشتر نقاط قوت را مطرح کردند، اما نقاط ضعف جدی هم و جود دارد که قبلا به برخی از آنها اشاره شد. الان بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم، ترمیم  است. ترمیم  نسل آینده و نسل خودمان.

سمانه ناظریان:  البته ترمیم به دو شکل است. ترمیم ریشه ای و ترمیم فوری. ما الان به هر دو شکل ترمیم نیاز داریم. به نظر بنده لازمه رسیدن به همدلی و هم زبانی دولت و ملت، نمود پیدا کردن این همدلی و همزبانی در بدنه نظام است. اگر چارچوب مملکت را قوای سه گانه بدانیم که در جایگاه پدر و مادر خانواده نشسته اند تا به همدلی و همزبانی برسند قطعا بدنه مملکت که ملت هستند هم به همدلی و همزبانی خواهند رسید.

شاهسوند: ملت چه طور به همدلی برسند وقتی فاصله طبقاتی را میبینند؟ وقتی اختلاس میلیاردی را می بینند؟ وقتی که تعارضهای فعلی میان قوا را در خصوص برجام می بینند؟  

محسنی نسب: پیش قدم شدن دولت در این امر کمک کننده خواهد بود و میتواند مسیر را هموارتر کند.

آناهیتا برزویی: بسیاری از آسیبهای کنونی ریشه در خود ما دارد. زمانی که ما روی پرورش روحی و شخصیتی خود کار نکنیم زمانی که در دولت به ما قدرت بدهند ما هم جای آن مسئولین باشیم شاید خطا کنیم. پس باید به خاطر آینده ی کشور و به خاطر آینده ی فرزندان خودمان به جای ناامیدی مسئولیت اجتماعی خودمان را جدی بگیریم و برای رفع مشکلات از خودمان شروع کنیم.

اصلان زاده: از توضیحات خانم برزویی ممنونم.  اکثریت حاضرین در بحث به این نکته تاکید دارند که همدلی و همزبانی بین دولت و ملت زمانی شکل خواهد گرفت که فضای گفت و گو و تفاهم برقرار شود تا در چنین فضایی سوتفاهم ها و اختلافات کاهش یافته و همسو وهمگام در مسیر پیشرفت کشور حرکت کرد. بنابراین در این بخش اتفاق نظر وجود دارد. اما آن بخشی که اختلاف نظر وجود دارد این است که چه قدر دولت و ملت در اجرای شعار سال موفق بودند؟

افراسیابی: من فکر می کنم برای نیل به یک تصویر روشن تر باید موضوع همدلی و همزبانی را در چند ساحت به بحث بگذاریم. ساحت هنر، ساحت فرهنگ، ساحت علم و دانش، ساحت اقتصاد و متعلقات آن، ساحت سیاست، ساحت رسانه و ... به نظرم در بخشهای مختلف نمرات متفاوتی میشود هم به دولت و هم به ملت داد.

میربابایی: دقیقا .. یعنی بایستی در بحث های جداگانه موردی همراه با بیان جزییات بحث مطرح شود.

زهرا محمودی: در پاسخ به این سوال که دولت چه قدر در تعامل با نخبگان قدم برداشته یا موفقیت هایی داشته است، باید عرض کنم یکی از موضوعات سیاستهای دولت در قبال نخبگان است. علیرغم اینکه مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان، چند ساعت زمان قرار می دهند و به صحبتهای قریب به بیست نفر با دقت گوش می دهند، اما شما خود شاهد هستید که مسئولین دولت در اینگونه برنامه ها صرفا صحبت می کنند و کمتر به سخنان نخبگان گوش می دهند و اگر هم برنامه ای برای سخنرانی نخبگان در نظر گرفته شود، باز هم فقط نخبگان همسو با دولت صحبت می کنند. من سوال می کنم واقعا اگر رئیس دولت دستور دهد که منتقدان دولت هم صحبت کنند، آیا این بیشتر به نفع دولت نیست؟ آیا مردم احساس نمی کنند که این دولت، دولت نقد پذیری است؟ اما الان عملکرد دولت به گونه ای است که همه این حس را دارند که دولت با منتقد خود به شکل جدی برخورد می کند و این برای دولتی که شعار آزادی بیان می دهد اصلا خوب نیست.

معصومه نبی زاده: به نظرم گفتگوهایی که برای ایجاد همدلی و هم زبانی صورت می پذیرد اغلب حول تخریب گذشتکان می چرخد. تفاوت بین انتقاد و تخریب باید در جامعه نهادینه شود انتقاد با هدف سازندگی صورت می گیرد ولی تخریب نه ... در همین مناظره هم خوشحالم که دوستان تلاش کردند تا بیشتر نقاط قوت را ببینند و در کنار آن نقاط ضعف را هم به شکل مناسبی مطرح کنند.

یاسر ابراهیمی: تخریب مطلوب نیست اما بعضی اوقات نیاز هست مقداری مصداقی حرف بزنیم به نظر من مردم و جامعه وحتی صاحبان تریبون و قلم، همراهی و همدلی خودشان را با دولت اثبات کردند، اما دولت محترم و شخص ریس جمهور محترم به ظاهر استقبال از انتقاد میکنند ولی درعمل متفاوت است.

سید جهانگیر آقازاده: به نظر من قبل از ارزیابی میزان همدلی در هر سطحی از جمله بین دولت و ملت و یا افراد حقیقی باید تعریف واحد و مشترکی داشت از همدلی. در گام بعد باید دید همدلی چگونه رخ می دهد. برای همدلی گامهایی مقدماتی وجود دارد از جمله درک متقابل، احترام متقابل و ... ضمنا تا زمانی که متوجه نشویم طرف مقابلمان چه می خواهد بگوید و حرفش چیست نه نقد منصفانه ای می توانیم بکنیم نه درک درستی خواهیم داشت. متاسفانه ما بیشتر تلاشمان همیشه این بوده که به بهترین شیوه و موثرترین روش مخاطبمان منظور ما را درک کند و کمتر شاهدیم که برای درک منظور طرف مقابل تلاشی کنیم.  همه ما گوینده های خوبی هستیم ولی متاسفانه هنر بالاتر شنونده خوب است که کمتر یافت می شود. بنده هر چند از نظر سیاسی جزو طیف حامیان دولت فعلی ارزیابی می شوم و در گذشته و حال نقدهای جدی به دولت گذشته داشته و دارم اما قبول دارم که نقاط قوت دولت فعلی و توان و ظرفیت کارشناسی بدنه ی این دولت که یک ظرفیت بالا و از جمله نقاط مهم دولت فعلی است، اما همین نقطه قوت یک ضعف بزرگ را با خود به همراه داشته است. شاید گفتن این مطالب برای بنده که شدیدا علاقمند به جناب آقای دکتر روحانی و دولت فعلی هستم دشوار تر باشد، اما مشفقانه و دلسوزانه عرض می کنم که ماشین های ضد گلوله و برج ها و محافظین متعدد فقط جلوی دشمنان را نمی گیرد بلکه این شیشه های دودی نگاه مردم را هم از شما خواهد گرفت. اگر دل مردم را با تواضعی واقعی و صادقانه به دست نیاوریم، خیلی زود تنها خواهیم ماند. اینکه رئیس دولت در مجامع مردمی حضور پیدا کند کافی نیست، بلکه باید همه مقامات را صرف نظر از خصائل شخصی وادار به رعایت احترام مخاطبین (مستقل از حق و ناحق بودن مطالبشان ) نماید و این تواضع، احترام به مردم در کلام و رفتار از اصلی ترین معیارهای ارزیابی مقامات دولتی در هر رده توسط مردم است. مردم و منتقدین نیز باید در مقابل احترام طرف مقابل را مد نظر داشته باشند. مبادا عدم علاقه سیاسی و موانع مشابه باعث شود همه خوبی های احتمالی طرف دیگر را انکار کنیم.  کاری که روزی انجامش  توسط مقامی دیگر  باعث به به  گفتن ما می شد امروز که دولتی دیگر همان کار را می کند نکوهشش می کنیم. اگر دنبال همدلی هستیم منصفانه قضاوت کنیم و یادمان نرود که بسیاری از بدنه ی دولت فعلی بچه رزمنده هایی هستند که روزی جان و زندگی شان را برای این آب و خاک  نثار نموده اند.  قصد اطاله کلام ندارم اما ذکر یک مثال  شاید ضروری باشد. من وزیری را می شناسم و شهادت می دهم که حداقل ۳۵ نفر از افراد خانواده اش در زمان جنگ به شهادت رسیده اند و خودشان نیز عمرشان را در طول سالهای دفاع و سازندگی برای خدمت به کشور و محرومین صرف نموده است ... تا جایی که خبر دارم هیچگاه پست و مقام برای ایشان اهمیتی نداشته و بر خلاف برخی افراد از این موقعیت جز برای

خدمت به مردم بهره نبرده است.  اما همین وزیر امروز مورد شدیدترین نقدها و ناجوانمردانه ترین هجمه ها قرار گرفته است.

رضا روزبهانی: این نگاه جناب آقای آقازاده جای تقدیر دارد. اگر تمامی بدنه ی دولت یازدهم مثل ایشان فکر می کردند بسیاری از کدورتها بین دولتمردان و مردم پیش نمی آمد و بسیاری از نقدها برطرف میشد.

عیسی کشاورز: ضمن تشکر از همگی، به نظرم شعار سال با هدف انسجام اجتماعی و وحدت ملی جهت گیری شده است. خصوصا در جهت گیری کلان ملی و در تعاملات جهانی این شعار از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد. دوستان به خاطر دارند، ریشه های عمیق فتنه سال هشتاد و هشت دارای لایه های مخفی زیادی است که هنوز بسیاری از آنها روشن نشده است. طرح این موضوع که متاسفانه  لج بازی ها  و خود محوری سالهای پایانی دولت گذشته تا حدود زیادی انگشت اتهام را به دولت گذشته مبنی بر این که اجازه داده است برخی ریشه های فتنه به شکل بطئی زنده بمانند و تا کنون هم کالبد شکافی نشوند، شاید چندان هم بی ربط نباشد. بنده مقاله ای در همان دوران مناظره مشهور دکتر احمدی نژاد با رقیب انتخاباتی اش نوشتم و گفتم احمدی نژاد " جنگ همه علیه همه " را به راه انداخته است  و ممکن است سالیان سال کشور را درگیر حاشیه کند. بد نیست دوستان با سرچ عبارت بالا که در گیومه قرار دادم یادداشت من را در شش سال قبل مطالعه کنند. مقام معظم رهبری همواره وحدت ملی را به عنوان یکی از رموز اقتدار ملی عنوان کرده اند و در همین مذاکرات هسته ای در عین حال که حمایت های بی نظیری از دولت داشته اند، اما همواره نگران این بودند که ممکن است این موضوع به دو دستگی در جامعه منجر شود. از همین رو انسجام ملی و وحدت ملی را محکم ترین سد در برابر هجمه به انسجام اجتماعی تعیین فرمودند. بنابراین مشخص میشود از منظر مقام معظم رهبری بالاتر از اجرا یا عدم اجرای برجام، حفظ وحدت ملی است. البته  انتظار می رفت دولت شاخص ها و برنامه های عملی خود را برای پیاده سازی همدلی و همزبانی به علت اختیارات و منابعی که در اختیار داشت از خود شروع می کرد و الان هم انتظار میرود که حال که سال به نیمه خود رسیده است راهبردها و سیاستهای جدی تر و عملی تری از دولت در این خصوص ابلاغ گردد. وقت آن رسیده است که دولت استراتژی و راهکارهای اجرایی شدن شعار سال را اعلام کند. به نظر میرسد  دولت روی گسل خفته شکاف های عمیق در حوزه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و بین المللی قرار داشته باشد و اگر این گسل در آستانه انتخابات مجلس و خصوصا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بیدار شود دولت تدبیر و امید جناب آقای دکتر روحانی با مشکل مواجه خواهد شد. من چند راهکار برای تحقق منویات مقام معظم رهبری در خصوص شعار سال به دولت پیشنهاد می کنم: الف) در حوزه اقتصادی، توجه جدی به اقتصاد مقاومتی و تاکید بر تولید داخلی، توجه جدی به مزیت رقابتی منطقه ای و ایجاد فرصت های سرمایه گذاری در همه مناطق جغرافیایی باید محوریت داشته باشد. ب) در حوزه سیاسی، تقویت جدی احساس تعلق به ایران و مذهب شیعه و تقویت وفاق اجتماعی در تمام مناطق قومی ایران مد نظر باشد. ج) در حوزه ی فرهنگی توجه جدی به مفاهمه فرهنگی و تاکید بر اخلاق و دین به عنوان جوهر هویتی ایرانیان مورد تاکید باشد. د) در حوزه اجتماعی تاکید جدی بر نهاد خانواده به عنوان اساسی ترین رکن نظام اجتماعی در ایران لحاظ شود. در نهایت قانون اساسی بهترین قطب نمای دولت در تحقق شعار سال  است. مهمترین و محکم ترین پشتوانه دولت در تحقق شعار سال قانون اساسی است. قانون اساسی ذاتا دارای هویت ایجاد همزبانی و همدلی همه مردم با همدیگر، با دولت و با کشورهای دیگر را نشان داده است.

محمد حسین شاعری: من هم با نظر شما موافقم اما به نظرم دولت در حوزه های غیر سیاسی نظیر حوزه فرهنگ و جامعه نمرات بهتری را در همدلی و همزبانی کسب کرده است و نباید موفق یا شکست دولت در موضوع همدلی و همزبانی را صرفا در حوزه ی سیاسی ارزیابی کرد.

امین فرخی: ضمن تشکر از همه ی دوستان به نظرم آن چیزی که بسیار مهم است توجه به آینده ی کشور است. امروز وظیفه ی ما این است که خودمان را بسازیم. حضرت امام چندین مرتبه فرموده‌‌اند خودتان را بسازید پیش از آنکه دنیا به شما رو کند. همان طور که در این مناظره هم اشاره شد باید موضوعات را به شکل ریشه ای حل کنیم و تا زمانی که وقتی را برای خود سازی و تهذیب نفس صرف نکنیم به دستاورد چندانی نمیرسیم. موضوع همدلی و همزبانی هم یکی از موضوعاتی است که ارتباط تنگاتنگ با اخلاق اسلامی دارد و اگر اخلاق ما خوب و اسلامی باشد این مسئله هم حل خواهد شد.

ابراهیمی: بله. این موضوع درست است. حضرت امام اول درون خودشان انقلاب کردند، به تعبیر من به یک همدلی درونی رسیدند و بعد خود به خود جامعه همدل شدند و آثارش را دیدیم، قطعا همدلی، همزبانی را به همراه دارد. اگر همه ی اجزای دولت به معنای کلان آن شامل مجلس، قوه ی مجرییه و ... ابتدا به خاستگاه درونی خود توجه کنند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

ناظریان: من هم با شما موافقم. اگر هر کدام از ما همدلی را از خود شروع کنیم و نفس خود را تربیت کنیم هم از جهت بعد اخلاقی و هم از جهت بالا بردن سعه ی صدر و قدرت نقد پذیری خیلی از مشکلات کشور حل می‌شود.

نظر شما