خبرگزاری برنا _ ایلام؛
اواسط دهه 80 و اوایل دهه 90 شمسی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران را میتوان دوران "مذاکره" نامید ؛ در این بازه ی زمانی بعد از دوره اصلاحات و با سرکار امدن دولت 8 ساله ی اصولگرا مناقشات ایران پیرامون مسائل هستهای به اوج خود رسید. از سالهای ۸۴ به بعد غرب در نخستین واکنش های احمدینژاد بر روی مسائل هستهای پرونده هستهای ایران را از شورای حکام به شورای امنیت در نیویورک برد و تحریمهایی توسط شورای امنیت، کنگره و سنای آمریکا، اتحادیه اروپا و ... علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد. در میان این تحریم ها و قطعنامه ای ظالمانه و فشار های اقتصادی بر مردم، سرانجام بوی امید آمد! مردم بزرگ ایران در 24خرداد92 طی یک انتخاب هوشمندانه و قاطع به گفتمان تدبیر و امید رای دادند و با تبلور مردم سالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرایی نشان دادند که ایران لنگرگاه ثبات و امنیت در دریای نارام منطقه است.دولت تدبیر و امید با افرادی مجرب و کار کشته به ریاست دکتر ظریف چهره ی شناخته شده ی جهانی هیات تیم مذاکره کننده هسته ای در خصوص مناقشه هسته ای را تشکیل دادند.و دوره جدیدی از مذاکرهات را آغاز کرد و با قدرت و توان عالی و خستگی ناپذیر در طول مذاکرات حاضرشدند.اما به گفته ی خود دکتر ظریف ،او پشتگرمی و هدایتگر ویژه ای داشت که قوت قلب و چراغ راهنمای هیات ایرانی بوداین هدایتگر در همه جای مذاکرات راه گشای آنها بود و صحبت ها و پند و اندرزهای پیدا و پنهانش همیشه کارگشای هیات ایرانی بود این هدایت گر بزرگ کسی جز مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نبود،ایشان که به هیات ایرانی اختیار تام داده بود و آنجا که لازم بود در تربیون های عمومی خطوط قرمز نظام را ترسیم میکرد و در جای دیگر به صورت خصوصی به هیات ایرانی راهنمایی میداد.طرف مقابل هیات ایرانی به وضوح میدیدند که نظر و کلام رهبر انقلاب، برحق،بدون حاشیه و قانع کننده برای همه جهانیان و وجدان های بیدار و بدون جنگ طلبی است.
مذاکرات هستهای ایران با مجموعهی موسوم به ۱+۵ و بهصورت مشخص نمایندگان دولت آمریکا و متن جمعبندی بهدستآمده از آن تحت عنوان برجام (برنامهی جامع اقدام مشترک) از جمله رویدادهایی است که به صورت پررنگی در فضای سیاسی، اجتماعی و رسانهای ایران و دنیا محل توجه قرار گرفت. این موضوع و ابعاد گوناگون آن سؤالات مختلفی را در بین مردم و به خصوص قشر جوان و فعالین فرهنگی و سیاسی به وجود آورده است که این مسئله ضرورتِ مراجعهی جامع و روشمند به بیانات رهبر انقلاب را برای بررسی دقیقتر مسئله و تبیین ابعاد گوناگون آن را دوچندان میکند. نگارنده در این مقاله به مواضع و راهنمایی های رهبر انقلاب در فاصله سال های اخیر در مورد مذاکرات هسته ای بر طبق بیانات ایشان در سخنرانی ها پرداخته.
منطق دیپلماسی و تاکتیک نرمش قهرمانانه:
نگاه رهبر انقلاب نسبت به مقولهی دیپلماسی برای فهم صحیحِ این رویکرد ضروری است. رهبر معظم انقلاب به «دیپلماسی» در معنای درست خود که به نتایج عادلانه و منصفانه منجر شود معتقد بوده و این موضوع را از سالیان پیش به صراحت اعلام کردهاند. در این نگاه به خدمت گرفتن دیپلماسی در جهت «اهداف کلان» و برای از بین بردن موانع و حربههای دشمن بدون عدول از اصول و منافع ملی امری مثبت است »ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهای او را باید دانست؛ هدفهای اساسی و کلان را باید در مدّ نظر داشت. ممکن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلی خوب، این که خسارت است.» ۱۳۹۲/۴/۳۰
از همین منظر منطقِ مجوز رهبر انقلاب به هیأت مذاکرهکننده برای مذاکره پیرامون موضوع هستهای با آمریکاییها در چارچوب اهداف کلان و برای تأمین منافع ملت روشن میگردد:
»با وجود اینکه من خوشبین نبودم به مذاکرهی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکرهکنندگان هم با همهی وجود حمایت کردم... اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد.» ۱۳۹۴/۱/۲۰
این مسئله با اطلاع از «تاریخچهی مذاکره با آمریکاییها در موضوع هستهای» و توجه به این نکته که اولاً درخواست مذاکره از طرف دشمن مطرح شده و ثانیاً با به رسمیت شناخته شدن حق و قدرت ایران اسلامی همراه شده دقیقتر فهم میشود:
»این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوهی یک است؛ مذاکرهی با آمریکاییها است. متقاضیِ این مذاکرات آمریکاییها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهی هستهای را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطهی اساسی در حرف او وجود داشت: یکی اینکه گفت ما ایران را بهعنوان یک قدرت هستهای خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف ششماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد.« ۱۳۹۴/۴/۲
در چنین چارچوبی تاکتیک اسلامی «نرمش قهرمانانه» مطرح میشود:
»نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است.» ۱۳۹۲/۸/۲۹
و رهبر انقلاب سازشکار دانستن هیأت مذاکرهکننده را نهی میکنند:
»هیچکس نباید این مجموعهی مذاکرهکنندگان ما را با مجموعهی شامل آمریکا - همان شش دولت، بهاصطلاح پنج بعلاوهی یک - سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچّههای خودمان هستند، بچّههای انقلابند؛ یک مأموریّتی را دارند انجام میدهند.» ۱۳۹۲/۸/۱۲
نکتهی مهم دیگر اینکه از نگاه رهبر انقلاب عرصهی دیپلماسی «عرصهی جنگ» است. پیروزی در این عرصه به سادگی بهدست نمیآید و دو شرط مهم برای موفقیت در این حوزه وجود دارد. شرط اول «ایمان و اعتقاد راسخ به اهداف» است:
»عرصهی دیپلماسی مانند میدان جنگ است. واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصهی پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.» ۱۳۹۳/۵/۲۲
علاوه بر این باید در صحنهی دیپلماسی به «داراییها و دستاوردهای قابل توجه داخلی» متکی بود تا به پیروزی رسید:
»در هماوردیهای جهانی، منطقِ هماوردیِ جهانی ایجاب میکند که ما دو میدان را مورد نظر داشته باشیم. یک میدان میدان واقعیّت و عمل است؛ که این میدان میدان اصلى است. در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولی که دنبال فعّالیّت است، داراییهایی را در میدان عمل ایجاد میکند، تولید میکند؛ این یک میدان. یک میدان میدان دیپلماسی و سیاست است که داراییها را در این میدان دیپلماسی و سیاست و مذاکره، تبدیل میکند به امتیاز برای کشور، تبدیل میکند به منفعت ملّی. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالی باشد، در میدان دوّم کاری از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنی میدان عمل، میدان واقعیّت، روی زمین - دستاورد داشته باشد، دارایی داشته باشد«۱۳۹۴/۴/۲
بنابراین طبق منطقِ دیپلماسی بدهبستان با طرف مقابل در این فرآیند مذاکراتی با حفظ اصول و برای رسیدن به اهداف پذیرفته شده است:
»ما از اوّل، منطقی وارد شدیم، منطقی حرف زدیم، زیادهخواهی نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانهای را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلی خب، این یک بدهبستان است، حرفی نداریم که در این زمینه یک چیزی بدهیم، یک چیزی بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هستهای متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم.» ۱۳۹۴/۴/۲
ایستادگی جواب داد:
چنانکه اشاره شد «سازش» با دشمن مستکبر در گفتمان استکبارستیزی در صورتی اتفاق افتاده است که جبههی حق از اصول و اهداف اصلی خود عقبنشینی کرده و تحمیل و زورگویی طرف مقابل را بپذیرد. در این مذاکرات جمهوری اسلامی با دستاوردها و داراییهای ناشی از «ایستادگی و مقاومت» و «مجاهدتهای فرزندان غیور ملّت» و در حالی که دشمن زیادهخواه از توانمندیهایش «مات» شده بود وارد صحنهی مذاکرات شد. این «دست برترِ جمهوری اسلامی» و «استیصال دشمن» شروط پیروزی در این عرصه را تضمین کرد:
»ما آن روزی که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّی داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوی داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز ما از جمله این بود که ما توانسته بودیم درحالیکه همهی قدرتهای هستهای دنیا امتناع کردند که به ما سوخت بیست درصد را برای مرکز [تحقیقاتی] تهران بدهند ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [بعد] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحهی سوخت و از آن استفاده کنیم. طرف مقابل مات شد!... ما با این روحیّه وارد مذاکره شدیم. راهبرد ایستادگی و تابآوری در مقابل فشارها جواب داد. آمریکاییها اذعان کردند که تحریم اثری ندارد... ما هم با این منطق، توکّل کردیم و وارد مذاکره شدیم.» ۱۳۹۴/۴/۲
مقایسهی این فضا با فضای سال ۸۲ تفاوت قدرتِ نظام اسلامی و برتری آن بر مستکبرین در میز مذاکره را شفافتر میکند:
»امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند.» ۱۳۹۲/۸/۱۲
* به سوی پیروزی نهایی
در جمعبندی موضوع میتوان گفت این مذاکرات موردی ذیل جهتگیریِ استکبارستیزانه و با توجه به دستاوردهای ایستادگی هستهای و برای رسیدن به اهداف مدنظر نظام و «رفع شرّ شیطان» بوده است:
»ما قبلاً هم اعلان کردیم، قبل از این حرفها هم ما گفتیم [که] نظام جمهوری اسلامی دربارهی موضوعات خاصّی که مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشکل، مذاکره میکند.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹
استکبارستیزی به تصریح رهبر انقلاب اصل قطعی نظام اسلامی بوده است ۱۳۹۴/۴/۲۰ و بعد از مذاکرات هستهای سیاستهای کشور در مقابل دولت مستکبر آمریکا تغییری نخواهد کرد. ۱۳۹۴/۴/۲۷ نشانههای قدرت روزافزون ایران اسلامی و افول قدرت مادی و نامشروع مستکبران در این مناقشهی چندساله به وضوح دیده شد و این نویدبخش «پیروزی نهاییِ جریان حق» در افق پیشروست:
»ما یقین داریم که در این کارزاری که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است - کارزار بین اسلام و معارف اسلامی و بیداری اسلامی از یک سو، و طمعورزیهای استکباری سیاستهای شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنی دولت امریکا از یک طرف دیگر - پیروزی با ماست؛ پیروزی با طرف حق است. در این، هیچ تردیدی وجود ندارد... جمهوری اسلامی در همهی ابعاد پیشرفتهای محیرالعقولی کرده است؛ از جهت علمی، از جهت فناوری، از جهت سیاسی، از جهت مدیریتی، کارآمدی بیشتری پیدا کرده است؛ قوت بیشتری پیدا کرده است... از آن طرف هم امریکای امروز از امریکای بیست سال قبل بمراتب ضعیفتر است. امریکای امروز ابهت آن امریکا را ندارد، قدرت آن امریکا را هم ندارد. شکستهائی را هم تحمل کرده که روزبهروز ضعف او را بیشتر کرده است.» ۱۳94/4/۲۸
پاسخ نهایی رهبر انقلاب بعد ار پایان مذاکرات به نامه دکتر روحانی :
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تحیت و تشکر از زحمات فراوان جنابعالی، اولا لازم میدانم از تلاش پیگیر و پر طاقت هیئت مذاکره کنندهی هستهای صمیمانه تشکر و قدردانی کنم و پاداش الهی را برای آنان مسألت نمایم، سپس، به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام مهمی است، با این حال لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیشبینی شده قرار گیرد و آنگاه در صورت تصویب، مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود. به خوبی میدانیم که برخی از شش دولت طرف مقابل به هیچ رو قابل اعتماد نیستند.
از ملت عزیز انتظار دارم که همچنان وحدت و متانت خود را حفظ کنند تا بتوان در فضای آرام و خردمندانه به منافع ملی دست یافت.
والسلام علیکم و رحمة الله
سیّد علی خامنهای
24/ تیر/1394
یادداشت اختصاصی خبرگزاری برنا