به گزارش خبرگزاری برنا، در ادامه سلسله برنامههای انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند سهشنبه یکم دی ماه فیلم مستند «دینگومارو» به کارگردانی کامران حیدری در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران به نمایش در آمد و در ادامه نشست نقد و بررسی فیلم با حضور کامران حیدری، مرتضی شاملی و پدرام اکبری برگزار شد.
مرتضی شاملی مستندساز در ابتدای این نشست گفت: فیلم روی سوابق موسیقی ساحلی و ریشههای تاریخی آن کار کرده است. همچنین اطلاعاتی راجع به آدمها و شرایط محل به مخاطب میدهد اما وقتی بهعنوان مستندساز دست روی موضوعی گذاشته و به سمت ساخت آن میرویم، لازم است خود در ابتدا یا در حین ساخت فیلم از نظر ذهنی به یک ساختار رسیده باشیم. در این صورت وقتی فیلم به نمایش درمیآید، مسائل تقریبا تمام شده است. چرا که فیلم ما را وارد جهان خود میکند و لازم است چنین جهانی، سامان خود را داشته باشد و بتواند تماشاگر را در تجربه خود شریک کند.
این مستندساز سینمای ایران ادامه داد: هر مستندسازی جهانبینی خاص خود را دارد. در این فیلم گویی با ادیسهای روبرو هستیم که در جستجوی موسیقی آبا و اجدادیاش است و در واقع میخواهد خودش را پیدا کند. با تماشای فیلم گمان میبریم سرانجامی برای این قضایا شاهد خواهیم بود، اما در نهایت به نظر میرسد هدفها از هم افتراق پیدا میکنند. البته فضای موسیقایی و شاد فیلم در فضای فعلی جامعه ما با استقبال مواجه میشود. فیلم برای مخاطب خارجی که با فضای ایران آشنا نیست نیز قطعا اطلاعات خوبی ارائه می کند.
کامران حیدری کارگردان «دینگو مارو» با اشاره به پژوهش های انجام شده در این مستند بیان کرد: این فیلم هیچ ربطی به ابراهیم منصفی و حسن کریمی ندارد. موسیقی کاربردی هرمزگان نه تحتتاثیر موسیقی روشنفکری که متاثر از موسیقی آفریقاییهایی است که چند صد سال پیش به این مکان آمدهاند. اگرچه به پژوهش در عرصه موسیقی هرمزگان پرداختهام و در مورد آن میتوان ساعتها صحبت کرد، اما فیلم به موسیقی کاربردی و مستقل هرمزگان میپردازد. هر فیلم ایرادات خود را دارد و این فیلم نیز از نظر پژوهشی و روایتی حتما ایراداتی دارد.
وی ادامه داد: «دینگومارو» یک فیلم پژوهشی محسوب نمیشود، اما میتواند جرقه فیلم یا کتابی پژوهشی در این خصوص باشد. گمان میکنم گاهی اوقات با مشاهده صرف و بدون ایدهپردازی، نمیتوان فیلم مستند ساخت. ایدهپردازی با وجود این که موجب فاصله گرفتن از سینمای مستند واقعگرا میشود، اما مثل سینمای داستانی نیز به قصه ورود نمیکند. چنین شیوهای اگرچه در ایران مورد اعتراض قرار میگیرد، اما در همه جای دنیا برای ساخت مستند مورد استفاده قرار میگیرد. سعی کردم با وجود ایدهپردازی، در وارد کردن قصه از مرز مشخصی عبور نکنم. اما اگر ایدهپردازی را به کل کنار میگذاشتم، اساسا چنین فیلمی امکان ساخت نداشت.
حیدری ادامه داد: برای هشتاد درصدد این کار ایدهپردازی کردم؛ به این معنا که سعی کردم موقعیتهایی را شکل دهم اما وقتی دوربین روشن میشد، کوچکترین دخالتی در واقعیت نمیکردم و هر آنچه اتفاق میافتاد ضبط میکردیم. باید با مخاطب صادق بود و هر آنچه پیش آمده را مطرح کرد، در حالی که برخی کارگردانها حتی دیالوگ را هم آماده میکنند، اما در نهایت به دروغ میگویند فیلم مستند ساختهایم. ضمن اینکه مستند صرف در حال حاضر مخاطب کمی دارد و شاید با این شکل از قصهگویی در سینمای مستند، بتوانیم مخاطب بیشتری جذب کرده و با سینمای داستانی رقابت کنیم.
این مستندساز توضیح داد: در رفت و آمد خود به بوشهر به این نتیجه رسیدم که موسیقی هرمزگان، ابراهیم منصفی نیست و کسان دیگری هم شامل می شود. اگرچه در حال حاضر نیز سه سال است که در حال انجام تحقیقات برای ساخت مستندی در مورد ابراهیم منصفی هستم. پس از نمایش فیلم «من نگهدار جمالی وسترن میسازم» در جشنواره فیلم پوسان، پیشنهادی از طرف شبکه تلویزیونی آرته داشتم که در نهایت تهیهکنندگی «دینگومارو» را بر عهده گرفتند. در آلمان افرادی بودند که بر اساس پژوهش و عکس و فیلمی که کارگردان تهیه میکند، در تعامل با او کار قصهپردازی را انجام میدهند، به همین دلیل در ساخت این فیلم، من به تنهایی تصمیمگیرنده نبودم و یک تیم از طراحی تا تدوین اعمال نظر میکردند.
حیدری در پایان در خصوص مخاطبان تلویزیونی گفت: میدانیم که مخاطب تلویزیونی با مخاطب جشنواره و سینمای مستند فرق میکند. به نظر من مهمترین مخاطبان، مخاطبان تلویزیونی هستند و من با افتخار این فیلم را برای آنها ساختهام. شناخت پیدا کردن مخاطب خارجی از ایران نیز در این پروژه مدنظر قرار گرفت. تلاش میکنم خودم را از فضای جشنوارهای بیرون بکشم و راهم را با تلویزیون ادامه بدهم.