خبرگزاری برنا: برگزاری انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از نمادهای مردسالاری است که طی این سال ها و حتی در دوران جنگ هم خللی در برگزاری آن ایجاد نشد. صندوق های رای و مشارکت مردم در انتخابات برای نظام حائز اهمیت است زیرا حضور مردم پشتوانه بزرگی برای آن تلقی می شود، به همین دلیل امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری بر حضور حداکثری همیشه تاکید داشته اند تا حدی که رهبری بر حضور افرادی که نظام را نیز قبول ندارند تاکید کردند.
مردم هم همیشه با حساسیت ویژه ای انتخابات را پیگیری کرده اند و حتی با وجود مشکلات باز هم با دلخوری پای صندوق های رای حاضر شده اند زیرا آن ها به این نکته توجه دارند که سرنوشت کشور و آینده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور و همه مردم به خروجی این صندوق ها بستگی دارد و قهر و شرکت نکردن باعث حضور افرادی در مسند تصمیم گیری می شود که اوضاع را نابسامان تر می کند و باعث ایجاد مشکلاتی در کشور می شود که دود آن به چشم همه مردم می رود.
شرکت نکردن در انتخابات باعث تصمیم گیری اقلیت برای اکثریت می شود و آگاهی از همین امر باعث حضور مردم پای صندوق ها حتی برای انتخاب حداقل ها شده است. در این میان دو گروه همیشه به دنبال مشارکت حداقلی مردم هستند. گروه اول کسانی که به هیچ عنوان به صندوق رای و همچنین نظام اعتقادی ندارند و نمی خواهند در چارچوب قوانین آن حرکت کنند. گروه دوم کسانی هستند که در جریان ها و گروه های درون نظام تعریف می شوند و دارای مسوولیت و منصبی نیز هستند اما جزو همان گروه اقلیتی هستند که می خواهند برای کل کشور تصمیم بگیرند، البته نه این که دغدغه تصمیم گیری و مدیریت داشته باشند بلکه با این کار به دنبال ارتزاق و حرکت کشور در مسیر منافع شخصی و گروهی شان هستند نه منافع ملی.
هر دو گروه می دانند بهترین عامل برای جلوگیری از شرکت مردم در انتخابات ناامید کردن آن ها از نظام و انتخابات است. یکی از روش های مرسوم ایجاد نگاه بدبینانه به انتخابات و بسط و گسترش آن در میان مردم است و سعی می کنند نمایشی بودن انتخابات و بی تاثیر بودن رای مردم را دائما تکرار کنند تا در نهایت مانع حضور مردم برای تعیین سرنوشت خودشان پای صندوق های رای شوند.
یکی دیگر از روش هایی که این دو گروه دنبال می کنند ترغیب مردم و بالاخص گروه ها و احزاب داخل نظام برای تحریم انتخابات است. اما نکته جالب در این روش حضور گروه دوم پای صندوق های رای است. آن ها برخلاف گروه اول که انتخابات را قبول ندارند خود پای صندوق می آیند و اتفاقا به دلیل اعتقاد به قدرت آرای مردم همیشه در صحنه حضور دارند اما به دنبال تحریک اکثریت مردم و گروه های دیگر هستند تا آن ها را دور کنند تا همانطور که گفتیم خود با رای حداقلی و با پشتوانه نیروهای خود که اقلیت کشور را تشکیل می دهند برای همه مردم تصمیم گیری کنند.
در چند هفته گذشته نظارت بر انتخابات نتایج صلاحیت های نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد. پس از اعلام نتایج به دلیل رد صلاحیت ها و برخی احراز صلاحیت نشده هایی که کمی هم عجیب بود موجی از انتقادها و اعتراض ها علیه این نتایج به وجود آمد که قابل پیش بینی و البته حق قانونی و شرعی نامزدها هم بود. همه نامزدهای رد صلاحیت شده به صورت رسمی به نتایج اعتراض کردند و منتظر نظر نهایی شورای نگهبان هستند. ساز و کارها و روش های احراز صلاحیت و تایید صلاحیت توسط هیات نظارت جای سوال و بحث و بررسی ویژه ای دارد که در این یادداشت مجال پرداختن به آن نیست.
یکی از ابزارهای گروه دوم استفاده از رسانه ها و روزنامه های خاص است که نقش عمده ای در ناامیدی مردم در همه عرصه ها دارند. این دست از رسانه ها با استفاده از خبرهای منتشر شده از سوی احزاب و گروه های عمدتاً اصلاح طلب و اعتدال گرا در رابطه با ثبت نام حداکثری شروع به پیش بینی در رابطه با رد صلاحیت های گسترده و در ادامه قهر سیاسی این گروه ها کردند. آنها با بمباران تبلیغاتی سعی در تحریک این گروه ها برای تحریم انتخابات پس از تایید صلاحیت نشدن نیروهایشان کردند و به قولی سعی در مهندسی معکوس فکری و روانی این احزاب داشتند و با استفاده از جیب مردم بر ضد منافع مردم مشغول فعالیت هستند تا به این مهم دست پیدا کنند و دلسوزان را از میدان به در کنند.
با تدبیر بزرگان این توطئه تندروهاخنثی شد
یکی از نکته های قابل توجه که به مذاق تندروها خوش نیامد اعلام حضور پای صندوق های رای از جانب فعالان سیاسی اصلاح طلب و اعتدال گرا و لزوم شرکت در انتخابات و رای دادن حتی به نیروی اصولگرای معتدل بود. این صحبت ها برنامه آن دو گروه را تقریباً نقش بر آب کرد اما تا اعلام نظر نهایی شورای نگهبان و در نهایت روز هفتم اسفند زمان برای تصمیم گیری زیاد است و قطعاً این دو گروه با استفاده از رسانه های پرطمطراق خود سعی می کنند در مرحله اول گروه های رقیب و در مرحله دوم مردم را از انتخابات دور کنند.
در این شرایط نقش بزرگانی مانند سیدحسن خمینی، هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و سید محمد خاتمی در تصمیم گیری نیروهای اعتدال گرا و اصلاح طلب بسیار مهم و تاثیرگذار است و در کنار آنها نیز باید اصولگرایان معتدل و درواقع همه دلسوزان نظام، انقلاب و ملت به حضور گسترده مردم پای صندوق های رای تاکید و کمک کنند تا هم حماسه ای دیگر که مدنظر رهبر معظم انقلاب است برای ملت و کشور رقم بخورد هم مجلس معتدل، دلسوز و به معنای واقعی در راس امور تشکیل شود.