هدیه سازمان سیا که دنیا را تکان داد

 مایکل  سپیرنگمان  رئیس سابق بخش  روادید سفارت آمریکا در عربستان سعودی  کتابی  تحت عنوان «  ویزا برای « القاعده»:  هدیه سازمان سیا که دنیا را تکان داد»  منتشر کرد  و در یک مصاحبه اختصاصی  با شبکه  تلویزیونی « ار.ت»  تعریف کرد  که کی  او را  وادار  به صدور ویزا برای  اشخاصی کرد  که بعدها  توسط  سازمان های تروریستی  استخدام شدند.

— باید به  قانون  مهاجرت  و  شهروندی  و اسناد مربوطه  وزارت امور خارجه  توجه شود.  در این اسناد آمده است  که اگر شخصی که تقاضای  ویزا  می کند نتواند  بطور قانع کننده  ثابت کند  که  به آمریکا  رفته و برخواهد گشت و  اینکه او  ارتباط  محکمی با  کشور خود و یا کشوری دارد که در آنجا تقاضای روادید کرده است،  باید از صدور ویزا برای او  خودداری شود.  اکثر  متقاضیان  به استثنای یک ایرانی  که  رئیس پایگاه داده های « سیا»  تقاضای آنها را برای من فرستاد،  نتوانستند توضیح بدهند  که این افراد با چه اهدافی  به آمریکا می روند و مقصد اصلی آنها کجاست.  بدین ترتیب من از صدور ویزا برای آنها  خودداری کردم.  پس از آن  جی فِرِرِس  کنسول  آمریکا  مرا تهدید کرد که اگر از صدور ویزا برای آنها خودداری کنم مرا  اخراج خواهد کرد.

 دیپلمات سابق  آمریکا  در باره  موارد معین  صدور ویزای غیر قانونی  تعریف کرد: آنچه به دو پاکستانی  مربوط می شود که نزد من آمدند و گفتند  که برای  شرکت در نمایشگاه  لوازم یدکی  خودرو  در چارچوب  وزارت بازرگانی  آمریکا  قصد سفر به ایالات متحده را دارند، آنها حتی نتوانستند   عنوان  دقیق نمایشگاه را بیان کنند و یا  اینکه این نمایشگاه در کدام شهر برگزار می شد. من البته  از صدور ویزا برای آنها خودداری ورزیدم.  تقریبا یک‌ساعت پس از  آن ، پل آروید تِوِیت  عامل سرویس مخفی « سیا»  تلفن کرد و خواستار صدور ویزا برای آنها شد.  من گفتم، نمی توانم به آنها ویزا بدهم، زیرا آنها نمی دانند برای چه به آمریکا می روند و بدرستی نمی توانند توضیح بدهند  قصد آنها از سفر به آمریکا چیست.  از اینرو هیچ دلیل منطقی  برای صدور ویزا برای آنها وجود ندارد.  سپس او بدون اتلاف وقت، مستقیما  به  رئیس بخش کنسولی مراجعه کرد که پس از آن  برای آنها ویزا صادر شد».

سپیریگمان  بعید نمی داند  که  افرادی که بدین ترتیب ویزا دریافت کردند  بعدها  به عضویت سازمان های تروریستی مانند « القاعده» درآمدند.

—  جون شیندلر  در کتاب خود به نام «  ترور  نا مقدس»  نوشته است  که  تعدادی از افرادی  که  با عملیات تروریستی 11  سپتامبر  ارتباط داشتند ،  ابتدا  برای  جنگیدن  در افغانستان  استخدام شده بودند.  آنها ابتدا در آنجا و بعد در بوسنی  جنگیدند و بعد در  طراحی  و  اجرای عملیات تروریستی  شرکت داشتند   که مرکز جهانی تجارت   و پنتاگن  هدف آنها  شد.  تشکیلات موقت مجاهدان که می بایست با  نظامیان شوروی در افغانستان بجنگند،  به یک نیروی  دائمی از  اعراب و  افغان ها مبدل شد — سازمان یکپارچه  و دارای ساختار  قدرتمند  که قادر  به سرنگونی  دولت ها در کشورهای دیگر  است، درست شبیه  آنچه در یوگسلاوی و عراق، لیبی  و  سوریه رخ داد.  آنها اوضاع در کشور را بی ثبات کرده  و شخصیت های سیاسی را برکنار می کنند  و  ساختمان ها را منفجر.  آنها  سازمان های  تروریستی درجه یک هستند که مقامات آمریکا  و رژیم های سرکوب گر  در منطقه از  آنها حمایت می کنند.