قصه‌ی دیروزی، دردهای امروزی

|
۱۳۹۴/۱۱/۱۸
|
۰۹:۲۲:۳۹
| کد خبر: ۳۷۰۴۷۲
قصه‌ی دیروزی، دردهای امروزی
چیستا یثربی معتقد است: «قصه زمانی تعالی بخش است که نتیجه‌ی ‌آن شناخت بیشتر از خود و کشف و شهود درونی مخاطب باشد.»

به گزارش خبرگزاری برنا، در دومین روز از برگزاری نشست‌های جشنواره‌ی بین‌المللی قصه‌گویی، چیستا یثربی به بیان کارکردهای روان‌کاوانه قصه در دنیای مدرن پرداخت. در این نشست که با حضور مربیان و قصه‌گویان برگزار شد، مخاطبان توانستند به طرح سوال‌های خود در این حوزه نیز بپردازند.

در این نشست که با حضور دکتر علیرضا کرمانی مدیرکل مرکز آموز‌ش و پژوهش کانون همراه بود شیوه‌های نهادینه‌سازی قصه در ذهن کودکان و خردسالان به بحث و بررسی گذاشته شد.

کرمانی به عنوان آغازگر نشست، مقدمه‌ای بر مفهوم «روانکاوی» ارا‌یه کرد و گفت: «در واقع روانکاوی را حوزه‌ای از دانش بشری می‌دانند که ورود آن به حوزه‌ی شناختی سبب دردسرهایی برای این علم شد. فروید سخن گفتن از چیزی را آغاز کرد که دیگران معتقد بودند علم نیست. در همین جا بود که اولین پارادوکس‌ها شکل گرفت. این مساله مطرح شد که علم همواره ما به ازای خارجی داشته و دارد اما روان‌کاوی چنین شرایطی را دارا نیست؛ روانکاوی مساله‌ای است که چیستی آن یک معنا دارد: چیزی است که درباره‌اش نمی‌دانیم.»

کرمانی با طرح این مقدمه ادامه داد: «بحث در باره‌ی این مساله طولانی است. اما آنچه ما به ‌آن اشاره داریم ورود ما به بحث نشست امروز است. فروید در جای دیگر معتقد بود که ناخودآگاه زمانی پدید می‌آید که آگاهی ما در کمترین سطح قرار می‌گیرد و تپق‌های زبانی، هنر و ادبیات هم شکلی از این ناخودآگاه است. بسیار شنیده‌ایم که افراد می‌گویند که فلان شعر یا فلان داستان به سراغ آن‌ها آمده است. با این شیوه‌ی نگرش پس می‌دانیم که قصه نیز بخشی از ادبیات است و بخشی از ناخودآگاه ما و با بررسی آن قادریم به بررسی ناخودآگاه و بعد روان برسیم. لاکان می‌گوید: ما عمدتا فکر می‌کنیم که از طریق زبان خودمان را بیان می‌کنیم، اما در واقع این زبان است که از طریق ما خود را بیان می‌کند.

با توجه به همین نکات است که گاهی روانکاوی با بررسی قصه صورت می‌گیرد چون می‌دانیم همه‌ی حرف‌ها ارزش یک بار شنیدن را دارند.»

با این مقدمه چیستا یثربی به عنوان روانشناس تربیتی بحث را آغاز کرد. او ضروری دانست که نشست به صورت گروهی برگزار شود و مربیان و قصه‌گویان نیز با طرح پرسش‌ها به چالشی شدن مبحث کمک کنند. وی قصه را دیرینه‌ترین اتفاقی دانست که برای بشر اتفاق افتاده است.

یثربی ضمن بررسی تاریخی قصه گفت: «ما در حال بحث در باره‌ی دوره‌ی پسازبان هستیم. دوره‌ای که کلمه شفا، کاربردی و عملی است. بگذارید مثالی ساده بزنم خطبه‌ی عقد چند کلمه است اما کلماتی که تبدیل به عمل می‌شوند. بارها شنیده‌ایم که باید مراقب کلمات‌مان باشیم. در دادگاه به ما امکان سکوت می‌دهند چرا که کلمه سرمنشا یک حکم است. حال شاید بگویید چرا بر روی قصه دست می‌گذاریم؟ یا به طور مثال حساسیتی که بر روی قصه است بر روی دیگر آثار مثل نمایشنامه نیست. پاسخ واضح است: انسان‌ها، کودکی خود را با قصه‌ها و افسانه‌هایی که شنیده‌اند به یاد می‌آورند. و بخش عظیمی از گنجینه‌ی لغات بشر را قصه‌ها شکل داده‌اند.»

این روانشناس تربیتی بحث درباره‌ی نهادینه‌سازی قصه در بچه‌ها را مهم‌ خواند: «قصه‌ها ممکن است سرنوشت یک انسان را رقم بزنند و خوب است بدانیم که شخصیت هر انسانی بر اساس داستان‌هایی که شنیده است شکل می‌گیرد. افراد به طور ناخودآگاه رویه‌ای را در پیش می‌گیرند که قهرمان‌های داستانی در کودکی آن‌ها طی کرده‌اند. بررسی‌ها بیانگر این بوده‌اند که شیوه‌ی عملکرد افرادی که در خانواده‌های سنتی رشد کرده‌اند و داستان‌های فولکلور شنیده‌اند با افرادی که در خانواده‌های مدرن‌تر قصه‌هایی مثل سفید برفی و سیندرلا را گوش داده‌اند، کاملا متفاوت بوده است و این داستان‌ها بر آنان تاثیر گذاشته‌اند. بنابر این یک امر بدیهی است که قصه جوهره‌ی نمادین ناخودآگاه خردسال و کودک را شکل می‌دهد.»

یثربی بحث را از جایی دیگر ادامه داد: «اولین کاری که قصه انجام می‌دهد نهادینه کردن مسایلی در ناخودآگاه است. بیایید از خودمان بپرسیم که چرا کودکانی که با قصه‌ها بزرگ شده‌اند قوی تراند؟

فروید خودآگاه و ناخودآگاه را به کوه یخ تشبیه کرده است و می‌گوید آن بخش کوه که قابل رویت است خودآگاه ماست و می‌دانیم که بخش عظیم و اصلی کوه در آب پنهان است؛ همان ناخودآگاه ما.»

وی در ادامه نهادینه کردن قصه‌ها در ناخودآگاه را سبب فراهم آوردن فضای امن عاطفی برای کودکی دانست که به قهرمان قصه اعتماد دارد. او همذات‌پنداری با این قهرمانان و جایگزینی ذهنی با آنان را تا پیش از دوره‌ی دبستان طبیعی دانست، اما آسیب خیال‌پردازی را زمانی دانست که این فضای امن به عالم واقعیت بازگشتی نداشته باشد. او وابستگی به قصه را که اغلب در کودکان ایرانی دیده می‌شود، نتیجه‌ی جامعه‌ی غیر حمایت‌گر یا روایت قصه‌هایی فوق تخیلی دانست و اشاره‌ای به قهرمان‌سازی در دیگر کشورها دانست: «قصه زمانی تعالی بخش است که نتیجه‌ی ‌آن شناخت بیشتر از خود و کشف و شهود درونی مخاطب باشد. 

زمانی که کودک به دبستان می‌رود بایستی قهرمان‌های او متعادل شوند و قهرمان‌های او بایستی اجازه‌ی اشتباه داشته باشند و خیر و شر در کنار هم قرار بگیرند. نمونه‌ی بارز این مثال داستان مرد عنکبوتی است؛ او مردی است که در روابط اجتماعی خود دچار مشکل است اما در نهایت، توانمندی نجات دادن مردم را دارد؛ چنین فضایی سبب خواهد شد تا کودک خود را در دنیای واقعی احساس کند و قهرمان‌سازی و انتظار برای سر رسیدن یک قهرمان تا بزرگسالی با او نماند.»

این کارگردان و نویسنده قصه را اینطور تعریف کرد: «قصه کلیدی را به دست بچه‌ها می‌دهد و از آنان می‌خواهد تا به دنبال اتاقی بگردند و این کلید رجوع به خود است. او باید از خود بپرسد که من از قهرمان داستان چه چیزی کمتر دارم و دچار چالش شود. از طرفی قصه باید او را در برابر پیشامدهای روز محافظت کند و این کار را با زبان نماد و زبان رمز انجام می‌دهد.»

در ادامه‌ی این نشست به طور مفصل نمادها در بسیاری از داستان‌های فولکلور ایرانی و بین‌الملل به بحث گذاشته شد. از سوی دیگر سخنران برنامه به بیان ویژگی‌های قهرمان به بحث گذاشته شد و حاضران سوال‌هایی را پیرامون جدا شدن نسل امروزی از قصه و عدم ارتباط با آن‌ها بیان کردند. یثربی ضمن پاسخگویی به این سوالات مدرنیته و ورود اینترنت را نیز مانعی برای آشنایی کودکان با قصه‌ها ندانست و قهرمان‌سازی مدرن را نیز مفید دانست اما به تعاریف کلاسیک قصه و ویژگی‌های آن و لزوم توجه به آنان در قصه‌های امروزی نیز توجه نشان داد.

او در انتهای سخنان خود علت دوری جستن نسل امروز از شنیدن یا خواندن قصه را ضعف قصه‌ها دانست و زمان تعریف و شیوه‌ی تعریف را عاملی دانست که بزرگ‌ترها بایستی به آن توجه داشته باشند. او نقش والدین و مربیان در این امر را غیرقابل انکار دانست و نهادینه کردن قصه ضمن آموزش تناقض‌های دنیا و شخصیت بخشی به کودک در حین روایت را حلقه‌ی گم شده خواند.

دکتر کرمانی نیز ضروری دانست که در پایان به نقش درمانی قصه‌ها اشاره‌ای داشته باشد: «قصه بخشی از واقعیت اجتماعی است؛ پس واقعیت تاریخی هم هست. قصه‌ها محصور در زمان و مکان‌اند پس اگر قصه‌ای به درستی شنیده نمی‌شود برای آ‌ن است که با قصه‌ی دیروزی نمی‌توان درد امروزی را دوا کرد. ضروری است که به این نکته توجه کنیم که ما نتوانسته‌ایم قصه‌های خاص خود را تولید کنیم و فراموش کرده‌ایم که هراس‌های امروز با دیروز متفاوت است. خوب است که نشست امروز مقدمه‌ای بر این بحث باشد: اگر قصه‌ها به روز شوند قطعا بشر امروز به آن نیاز خواهد داشت.»

نظر شما