خبرگزاری برنا: در این ارتباط با مهدی نادمی، عضو شورای عالی اصلاح طلبان به گفت و گو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
کارشناسان حوزه جوانان نگران کم شدن مشارکت اجتماعی جوانان هستند، شما به عنوان کسی که در حوزه جوانان فعالیت سیاسی دارید، چقدر این موضوع را تایید میکنید؟ فکر میکنید مشارکت اجتماعی جوان ها کم شده؟
راستش به نظر من مشارکت سیاسی جوانان در سالهای اخیر کم نشده، بلکه عقلانی شده است. در دورهای که فضا هیجانی تر بود یا به عبارتی فضا اعتراضی تر بود، یعنی بچهها میخواستند، واکنش منفی نسبت به فضای سیاسی موجود نشان بدهند، قاعدتا فعالیت سیاسی جوانان خیلی بیشتر بود، در آن زمان، جوانان در قالب احزاب، در قالب انجمنهای دانشجویی و .. فعالیت میکردند.به طور مثال در نیمه دوم دهه 70 بین بازه 76 تا 80 مشارکت سیاسی هم نسلان ما خیلی زیاد بود. یعنی حتی حاضر بودند، هزینههایی از زندگی شخصی و کاری خود را در راه فعالیتهای سیاسی بدهند.ولی از نظر من، آن دوره از مشارکت سیاسی لزوما ایده آل نبود. شاید الان فکر کنیم، مثل قدیم در ستادهای انتخاباتی این مشارکت وجود ندارد یا حضور بچه ها کمتر شده است، اما واقعیت این است که رفتارهای نسل ما عقلانی تر شده، یعنی کسانی که مشارکت سیاسی میکنند، می دانند، چه خواستهای دارند. من این روند را خوشایند می بینم. این که مثلا اگر یک ستاد انتخاباتی برپا میشود، بچه ها بیشتر از اینکه کاندیدای خودشان را از طریق فعالیتهای میدانی یا خیابانی ساپورت کنند، در فضای مجازی یا محافل مختلف به گفت و گو میپردازند. این اتفاق مثبتی است.
- شما می گویید که مشارکت سیاسی جوانان کم نشده، بلکه شکل عقلانی پیدا کرده است. اما واکنشها در شبکه های اجتماعی این شکل عقلانی را نشان نمی دهد.
از روزی که مسوولیت ستاد جوانان ائتلاف به من داده شده، حجم مسیجهای تلگرام زیاد شده است. احساس می کنم این ذوق و شوق و انگیزهای که بچهها برای حضور مدنی دارند، همچنان وجود دارد. ولی این شور و شوق شکل دیگری پیدا کرده است. این روزها به جای اینکه از ما بپرسند؛ آدرس ستاد کجاست؟ یا بخواهند پوستر بچسبانند، یا در خیابان حضور داشتند باشند، سعی میکنند اطرافیانشان را برای حضور در انتخابات راضی کنند. این از ویژگیهای نسل سوم انقلاب است. هرچه نسل اول به نظر من ارمانگراتر، عدالت خواه و هویت طلب بود، نسل ما مصلحت گراست. من این را خوشایند می بینم. به نظر من جامعه به سمت عقلانی بودن حرکت میکند.
- اگر در جامعه مشارکت سیاسی وجود دارد، چرا از این مشارکت سیاسی استفاده نمی شود؟ ما سی و هفتمین سال انقلاب را پشت سر گذاشتهایم. اما پس از چند دوره میدان دادن به جوانان، سهم آنان کمتر شده است.
نسل جوان خواهان تغییر و اصلاح وضع موجود است، به همین دلیل 37 سال پیش جوانان انقلاب کردند و کار را به دست گرفتند، اما چون تجربه کافی برای کار نداشتند، ناکارآمدی هایی در عرصه اداره جامعه به وجود امد. بعد مثلا دو دهه از انقلاب که گذشت، ارزیابی که از وضعیت جامعه و اقتصاد شد، نشان داد به شدت دچار ناکارآمدی هستیم. انقلابیون دیروز و مسئولان امروز به این نتیجه رسیدند که چون جوان بودند و تجربه کافی نداشتند، کشور با مشکلاتی روبرو شد. حالا هم فکر می کنند که چون با سعی و خطا، تجربهای اندوختند خودشان راه را ادامه بدهند. براساس این ذهنیت، جوان در کنار همه ویژگی های خوب، ناکارآمد و کم تجربه است. این نگاه خیرخواهانه است. یعی فکر نمی کنم هیچ کس دوست داشته باشد که تجربه تلخ دوره احمدی نژاد تکرار شود. مثلا بخش های مهم صنعتی را به یک جوان 25 ساله بدهند که هنوز مدرک دانشگاهی نگرفته است، ما معتقدیم باید اسباب و بستری فراهم شود که جوانان تجربه اندوزی کنند. مشکل اینجاست که نسل فعلی مدیران کشور، حتی ابزاری برای تجربه اندوزی هم فراهم نمی کند. به خاطر همین ذهنیتی کم کم در نسل ما به وجود آمد که اگر نسل اول انقلاب به اصطلاح ما جوان گریز بودند، نسل فعلی حتی جوان ستیز شدهاند. این شکاف خیلی پر رنگ است. الان خیلی زیر پوستی دیده میشود اما در سالهای بعد پر رنگ تر می شود.
- با توجه به تجربه ناموفق مشاوران جوان در دولت گذشته، برخی معتقدند طرح دستیاران جوان راهکار بهتری برای تجربهاندوزی جوانان باشد.شما چطور فکر میکنید؟
به نظر من راهکار همین است.اگر جوان کم تجربه یا جمعی از جوانان کم تجربه یک دفعه وارد سیستم اجرایی دولت شوند و مسوولیت سنگینی به آنها واگذار شود، نه تنها باعث میشود که کارآمدی از بدنه دولت گرفته شود، بلکه مثلا باعث بدنامی قشر و نسل ما میشود. یعنی ما یک رزومه ناموفقی از خودمان نشان میدهیم. به طور مثال اگر در جاهایی که دولت قبل، جوانان را وارد سیستم دولتی کرد، از کارمندان نظرسنجی کنید که حاضرید؛ کسی که زیر 40 سال است، مسوولیت داشته باشد، چون تجربه خوبی ندارند، به شدت واکنش منفی نشان می دهند. بنابراین به کار گیری نسل جوان و ورود آنها به بدنه سیستم دولتی باید خیلی تدریجی، هدفمند و منطقی صورت گیرد. بهترین روش همین است که بیشتر از اینکه مسوولیت اجرایی داشته باشند، در جریان مناسبات کاری و اداری قرار بگیرند. طرح دستیار جوان برای شروع آشنایی جوانی که تا به حال در سیستم اجرایی نبوده، ایده خوبی است.
- سپاستین کورتس که جوان ترین وزیر امور خارجه دنیا است، در شاخه جوانان حزب خلق اتریش رشد کرد، بعد به شورای شهر وین رفت و بعد به وزارت امور خارجه رسید. احزاب ما چقدر توانایی پرورش جوانان را دارند؟
کورتس سالها پیش به ایران آمد، ترم دوم دانشگاه بود، برای پروژه یکی از واحدهای درسی باید در جلسات احزاب کشورهای خاورمیانه شرکت میکرد. برای سفر، حزبش هم حمایتش کرد.چون ساختار احزاب در کشورهای توسعه یافته بسیار قدرتمند است، ساختاری مدرن دارند، بودجه و سرمایه دارند و میتوانند نیروهایشان را آموزش دهند. بنابراین وقتی نیروی 27 ساله روی کار میآید، اندازه ده سال سابقه کار دارد. در بسیاری از کشورها، پیش از آنکه افراد وارد واحد سیاسی شوند، احزابی هستند که نیروها را آموزش می دهند، یعنی برای جوانی که وارد حزب میشود، برنامه دارند. ما احزاب قدرتمندی نداریم که کادرسازی انجام دهند. مثلا جوانان ما پس از اتمام سربازی و درس در بازه سنی 28 تا 30 سال که کورتس، وزیر امور خارجه شده، تازه یک نیروی صفر کیلومتر اداری محسوب میشوند. یعنی تمام مقطع جوانی کسی نبوده که روی آنها سرمایه گذاری کند. این فرق ما با کشورهای توسعه یافته است.
- درانجمنهای اسلامی چطور؟
انجمن های اسلامی برای آموزش کار تشکیلاتی، خیلی بستر مناسبی برای ما فراهم می کرد، ولی متاسفانه ما خیلی زود دچار فراکسیون بندی می شدیم. من فکر می کنم این اتفاق از بیرون هم مدیریت می شد، اما اگر در یک بستر کم دغدغه و بی حاشیه ای این انجمن ها فعالیت می کردند و دچار فراکسیون نمی شدند، فرصت مناسبی برای پرورش جوانان بود. کما اینکه بسیاری از نیروهای حزبی موجود ما الان افرادی هستند که تجربه یک دوره سابقه فعالیت تشکیلاتی در قالب انجمن های اسلامی را داشتند.
با این تفاصیل آینده جوانان در انتخابات پیش رو را چطور میبینید؟
من خیلی خوش بینم، یعنی به نظرم دراین دوره با اشتیاق و علاقمندی به موضوع مشارکت سیاسی جوانان نگاه میشود، من آینده را خیلی خوب می بینم. امیدوارم اگر نماینده جوانی انتخاب میشود، برای مطالبات نسل جوان کار کند.