اقتصاد مقاومتی یعنی تقویت بنیه‌های قناعت

|
۱۳۹۵/۰۲/۱۲
|
۱۴:۱۸:۱۷
| کد خبر: ۳۹۹۴۷۷
اقتصاد مقاومتی یعنی تقویت بنیه‌های قناعت
پرویز کرمی دبیر ستاد توسعه، فرهنگ، علم،فنآوری و اقتصاد دانش بنیان

یکی از پسندیده‌ترین خصلت‌های انسانی قناعت است. همه بزرگان در طول تاریخ فصل مشبعی درباب قناعت حرف زده‌اند و پیروان خود را به قانع بودن فراخوانده‌اند. قناعت مثل راستی و درستی و مهربانی در زمره ارزش‌هایی است که همه آدمها با گرایش‌های مختلف در مورد آن اتفاق نظر دارند و کسی نیست که از آن گریزان باشد.

هیچ مکتبی چه الهی و چه انسانی نیست که از راستی و درستی بد بگوید یا با قناعت مخالف باشد. قناعت جزو بدیهیات عقلی است و هیچ عقل سلیمی آن را نفی نمی‌کند. قناعت به جغرافیای تفکر نیز مربوط است و هر قوم و قبیله‌ای قناعت خاص خود را تبلیغ و ترویج می‌کند.

ایرانی‌ها جغرافیایی دارند که بی‌قناعت از پس زندگی‌شان برنمی‌آیند. تا اینجای کار هم چیزی که این سرزمین را سرپا نگه داشته قناعت است. با قناعت بوده که پدران کویرنشینمان به فناوری احداث قنات و نوآوری کاریز دست پیدا کرده‌اند. در میان آفتاب و خاک، مختصر آب کویری را طوری مدیریت کرده‌اند که حتی یک قطره‌اش هم هدر نرفته. ما با قناعت بوده که به قنات رسیده‌ایم.

این قنات را در فرهنگ و هنر و ادبیات و علم این جغرافیا نیز می‌توانیم پی‌بگیریم. عین همین کار را پیشینیان ما با مواد غذایی هم کرده‌اند. هیچ چیزی در فرهنگ ایرانی بدتر و پلیدتر از این نبوده که مواد غذایی حرام شوند و دور ریخته شوند. همچنانکه قطره‌های آب را باید حراست می‌کردیم لقمه‌های غذا را نیز باید حقظ می‌کردیم که یک وقت فاسد نشوند و هدر نروند.

فرمول قنات و قناعت را در معماری ایرانی اسلامی و سبک زندگی منحصر به فردمان می‌توانیم ببینیم. متاسفانه در دوره جدید بی‌دقتی کردیم و به میزان زیادی از الگوهای زندگی این جغرافیا دور افتادیم. سعدی در آموزه‌های خود به تفصیل ما را دعوت به قناعت کرده.

به زیباترین شکل ممکن فرموده «چو دخلت نیست خرج آهسته‌تر کن/ که می‌خوانند ملاحان سرودی/ اگر باران به کوهستان نبارد/ به سالی دجله گردد خشک‌رودی». این نصیحت سعدی را پدران و مادران ما آویزه گوش خود کردند و در خرج و دخل خود چنان دقت کردند که چیزی حرام نشود و از بین نرود. مخاطب این نصیحت فقط مردم کوچه و بازار نیستند. حاکمان نیز در مملکت‌داری باید مراقب باشند که یک وقت مخارج کشور از مداخلش بالاتر نرود و تعادل اقتصادی به هم نخورد.

اگر برای یک بقال یا یک آموزگار یا یک پیشه‌ور زشت و بد و ناپسند است که دخلش کفاف خرجش را ندهد و بالاجبار دست جلوی بیگانه دراز کند و وام بستاند برای حکومت‌ها هم به همین میزان بد و قبیح است بلکه بدتر و قبیح‌تر. بحث معاملات اقتصادی و مراودات بازرگانی یک چیز است بحث وامداری و وابستگی یک چیز دیگر. از آنجایی که حکومت‌ها و دولت‌ها ملت خویش را  نمایندگی می‌کنند وامداری‌شان، وامداری یک ملت را معنی می‌دهد.

برای همین است که حکومت‌ها هم باید مراقب دارایی‌های خود باشند و قناعت را پیشه خود سازند. قناعت در هیچ کجا به معنی سختی و مشقت و ریاضت نیست. به معنی بهره‌مند نشدن از مواهب دنیا هم نیست. به گواهی تاریخ اتفاقا ملت ما ملتی است که درِ لذت و صفا و تمتع از مواهب دنیا را بر خود نمی‌بندند و از دنیا روبرنمی‌گرداند.

این قناعت در ادبیات سیاسی امروز به «مقاومت» تعبیر می‌شود و اقتصاد مقاومتی چیزی جز تقویت بنیه‌های قناعت نیست. مقاومت را هم باید در کانتکس قناعت معنی کنیم و آن را به حفظ و حراست از همه داشته‌ها و سرمایه‌های مادی و معنوی‌مان تعبیر کنیم. متاسفانه ما از الگوهای سنتی‌مان دور شده‌ایم و الگوهای جدید را هم نتوانسته‌ایم یاد بگیریم. در این وضعیت بینابینی مهم‌ترین اتفاقی که می‌افتد همین است سرمایه‌های کشور هرز می‌روند.

سرمایه‌های انسانی، سرمایه‌های معدنی، فرصت‌های پیشرفت و توسعه، و بسیاری از دارایی‌های کشور در این دوری از فرهنگ قناعت/ مقاومت هبا می‌شوند. قناعت مختص خانواده نیست اما خاستگاهش خانواده است. آدم‌ها در خانواده است که قناعت را یاد می‌گیرند و می‌فهمند که باید قدر داشته‌های خود را بدانند. اگر در خانواده نیاموزند در مراتب کلی نیز به چیزی نمی‌توانند قانع باشند.

برای همین است که در اقتصاد مقاومتی مهم‌ترین اقدام همین است که الگوهای ایرانی اسلامی خانواده را اصلاح کنیم و به فرزندانمان یاد بدهیم که مراقب دارایی‌هایمان باشند. باید بچه‌های مدرسه و دانشگاه بیاموزند که مهم‌ترین گوهر ارزشمند این جغرافیا قناعت است که هم عقل به آن حکم می‌کند و هم شرع.

بی‌مناسبت نیست اگر یادآور شوم که دو اصل از پنج اصل اقتصاد مقاومتی 1-درون‌زایی، 2-برون‌گرایی، 3-دانش‌بنیان،4-مردمی بودن، 5-عدالت‌محوری، نیز ارتباط مستقیم با قناعت دارند.

 

نظر شما