حمیدرضا عارف در گفت‌وگو با برنا:

قوی‌ترین کشورهای دنیا هم توان حل یک شبه مشکلات اقتصادی را ندارند/ نیمی از توان دولت صرف دعواهای داخلی شده است/ اصلی‌ترین مشکل دولت گذشته استفاده نکردن از افراد مبتکر و خلاق بود

|
۱۳۹۵/۰۴/۲۸
|
۰۸:۲۶:۴۱
| کد خبر: ۴۲۸۳۲۵
این فعال اقتصادی گفت: متاسفانه نیمی از توان دولت در دو سال ونیم گذشته صرف دعواهای داخلی شده است. وزرای کابینه دولت یازدهم مجبور بودند برای پاسخ دادن به سوالات متعدد نمایندگان به مجلس بروند که در اکثر مواقع این جلسات حاشیه ای بوده و خروجی مطلوبی برای مردم نداشته است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، حمیدرضا عارف فعال اقتصادی در گفت و گو با خبرنگار این خبرگزاری مسائلی را پیرامون اقتصاد مقامتی، رقابتی شدن بازار ایران و خصوصی سازی اقتصاد مطرح کرد.

مباحث زیادی پیرامون فعالیت دولت یازدهم در حوزه اقتصاد وجود دارد، عملکرد دولت را در مسائل اقتصادی چطور ارزیابی می کنید؟

مهم ترین نکته در بحث عملکرد دولت ها در حوزه اقتصاد نباید محدود به دولت فعلی باشد، بلکه باید فعالیت دولت های پیشین را نیز مورد بررسی قرار داد. در سال 84 زمانیکه آقای خاتمی دولت را به رئیس جمهور بعد خود تحویل داد، کشور دارای یک صندوق ذخیره ارزی بسیار مطلوب با موجودی 25 میلیارد دلار بود، همچنین رشد اقتصادی 6.5 درصد و تورم حدود 12 درصد بود و در آن زمان نفت بین 27 تا 28 دلار مورد معامله قرار می گرفت. تمامی این شاخصه یک اقتصاد با رشد مثبت را به همراه داشت که اثرش در زندگی مردم قابل مشاهده بود.

اما بعد از 8 سال رئیس دولت های نهم و دهم کشور را در حالی به کابینه یازدهم تحویل داد که با وجود در آمد نفتی 750 میلیارد دلاری و نفت بشکه ای 100 دلار، بدهکاری های فراوانی عاید کشور شد. با ذکر نمونه عرض کنم مثلا در بخش صنعت دولت 30 هزار میلیارد تومان به پیمانکاران بدهی داشت که خودش رقم قابل توجه ای است.

طبیعی است وقتی دولت با چنین بدهی های سنگینی دست به گربیان است نمی تواند معجزه کند، حتی قوی ترین اقتصاد های دنیا هم نمی توانند از پس چنین معضلات و مشکلاتی یک شبه برآیند.

در این رابطه باید یک ایراد هم از دولتمردان یازدهم  گرفت زیرا برای اینکه افکار را بخواهند اغنا کنند حقایق را بازگو نمی کنند، اگر این مشکلات به طور شفاف بیان شود مردم هم متوجه می شوند و تا حل شدن کامل آن صبوری به خرج می دهند. البته  باید این  واقعیت را پذیرفت تحریم هایی که علیه کشور صورت گرفت، نیز باعث شد در وضعیت بد اقتصادی قرار بگیریم، اما به عقیده من عدم مدیریت صحیح منابع باعث شد که کشور دچار مشکلات فراوان شود.

همچنین با تحلیل واقع بینانه دیروز و امروز کشور می توان نمره مثبتی به دولت داد. یادمان باشد دولت به دلیل مشکلاتی که در سیاست خارجی داشت بیشتر توان خودش را صرف حل این بحران کرد که موفقیت آمیز هم بوده است و باید شاهد اثرات مثبت آن باشیم .

ذکر یک نکته هم ضروری است متاسفانه نیم دیگری از توان  دولت در دو سال ونیم گذشته صرف دعواهای داخلی شده است. وزرای کابینه یازدهم مجبور بودند برای پاسخ دادن به سوالات متعدد نمایندگان به مجلس بروند که در اکثر مواقع این جلسات حاشیه ای بوده است و خروجی مطلوبی برای مردم نداشته است، بنابراین همه این عوامل دست به دست هم می دهد که سیستم نتواند به نحو مطلوبی کار کند . نمی توان فقط  دولت را مقصر در عدم رشد، پیشرفت و یا تحقق وعده هایش دانست،  همه ما در یک نظام زندگی می کنیم و اگر تمامی ارکان به صورت یک سیستم با همدیگر اثرگذاری مثبت نداشته باشند و دائم بخواهند خود را به حاشیه ببرند کل نظام و سیستم عملکردش منفی خواهد بود.

متاسفانه مشکل عدم مدیریت سال ها در کشور وجود داشته و دارد. دولت یازدهم چگونه می تواند این مشکلات را برطرف کند؟

دولت یازدهم تا حدودی در استفاده از نخبگان به خوبی عمل کرده است، اما هنوز نتوانسته آنطور که باید و شاید از نیروهای جوانی که انگیزه بالایی برای فعالیت دارند، استفاده کند.

علت چیست؟

شاید به دلیل عدم موفقیت نیروهایی است که در دولت قبل مورد استفاده قرار گرفته اند .

به میزان بدهی  دولت های نهم و دهم اشاره کردید فکر می کنید چه عواملی باعث به وجود آمدن این میزان بدهی شد؟

استفاده نکردن از افراد مجرب و لجبازی هایی که در دولت نهم و دهم صورت گرفت، باعث چنین اتفاقاتی شد. در پاسخ به این سوال ذکر چندین نکته ضروری است، نخست  حذف نیروهای باتجربه و نخبه و دادن سمت های مهم در بخش از صعنت به افرادی که هیچگونه تجربه در آن نداشتند.

نکته دوم این است که دولت نهم و دهم رفتارهای ناپسندی در برابر مدیرانی که تجربه و علم کافی داشتند را انجام داند و به نحوی  برخورد کردند که این افراد ترجیح دادند حضوری نداشته باشند.

باید به یاد داشته باشید در یک سیستم مدیریتی اگر منابع انسانی صحیح استفاده نشود، اگر شما بیشترین منابع مالی هم داشته باشید قطعا راه به جایی نخواهید برد. من اصلی ترین مشکل دولت نهم و دهم را در عدم استفاده از نیروهای مبتکر، مدیر و خلاق می دانم که متاسفانه با  بحث های حاشیه ای و سیاسی که فاقد هرگونه ارزشی بود باعث تشویش افکار مردم  شد .

نکته سوم بحث در روابط بین الملل است که باعث شد که یک اجماع جهانی علیه ما صورت گیرد، وقتی از اجماع جهانی صحبت می‌کنیم منظورمان قدرت های اصلی و بازیگران اصلی در عرصه بین المللی است. اینکه ما بگوییم 4 کشور کوچک با ما ارتباط دارند افتخار نیست. ما در جامعه جهانی زندگی می کنیم که بازیگران آن مشخص هستند. من فکر می کنم این دو مطلب یعنی عدم استفاده از منابع انسانی صحیح و طرد کردن آنان با رفتارهای سیاسی نابجا و بعد استفاده نکردن بازیگرانی درست در عرصه بین المللی مشکلات تاریخی را برای ما ایجاد کرد. متاسفانه ما در سال 84 تا 92 با همه دنیا مشکل پیدا کردیم و این اتفاقاتی که شاهدش بودیم، رخ داد.

برجام و توافقاتی که صورت گرفت آیا توانست به رفع مشکلات اقتصادی کمک کند؟

برای درک بهتر این موضوع مثالی می زنم ، شما زمانی که گرسنه می شوید  با خوردن  یک ساندویچ آن  را رفع می کنید، ولی شما نمی توانید یک اقتصاد بیمار گرسنه را با برجام یک شبه حل کنید این مسائل نیازمند زمان است. مردم باید بپذیرند و امیدوارم که نخبگان جامعه این مسئله برایشان  روشن شود که فقط یک قرارداد و یک توافق نامه نمی تواند مشکلات چندین ساله را برطرف کند.

اقتصاد دنیا در دست بخش خصوصی است، این بخش هنگامی که می خواهد  کاری را انجام دهد به منافع بلند مدتش نگاه می کند تا منافع کوتاه مدت، اما از آنجایی که جامعه جهانی اعتمادی نسبت به رفتارهای ایران ندارد به همین دلیل است که حتی برجام در به وجود آمدن اعتماد و نگاه مثبت جامعه جهانی در حوزه اقتصادی نتوانسته کمکی کند.

در طی یکسال اخیر ما شاهد بودیم که هئیت های اقتصادی زیادی به کشور ما آمده اند. فکر می کنید علت این سفرها به کشورمان چیست؟

بعد از برجام ما شاهد بودیم که هئیت های تجاری راهی ایران شدند. به نظر من آنها می آیند تا شرایط سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار دهند و سعی می کنند که بیشتر فروشنده باشند تا سرمایه گذار، زیرا هنوز احساس امنیت ندارند و زمان باید بگذرد تا ثبات و پایداری بوجود بیاید و هر دو طرف به این نتیجه برسند که می توانند با یکدیگر همکاری داشته باشند.

به چه دلیل  کشورها تمایل ندارند به طور مستقیم  در ایران سرمایه گذاری کنند؟

دولت آمریکا بانکها را برای دادوستد با ایران جریمه کرد که این مسئله برای بنگاه های اقتصادی قابل پذیرش نیست. در مقابل نیز بازارهای بزرگتری مثل بازارهای آمریکا و اروپا جذابیت بیشتری برایشان دارد. مثلا اگر نخست وزیر فرانسه گفت که قرار است همه شرکت های فرانسوی در ایران سرمایه گذاری کنند، آنها شرکت های خصوصی هستند و براساس منافع بلندمدت خودشان و سهام داران برنامه ریزی می کنند.

ایران چه زمان می تواند وارد بازار جهانی شود؟

باید این نکته را در نظر گرفت که کشور ما طی سال های گذشته از بازار جهانی به دلیل تحریم های گسترده دور بوده است و اکنون که این تحریم ها برداشته شده و ورود به بازار جهانی زمان بر خواهد بود.

در حال حاضر ایراداتی به واردات در ایران صورت می گیرد. زمیانیکه مواد اولیه را نمی توان در کشور تولید کرد و ما مستلزم به واردات هستیم چگونه می توانیم این کار را انجام ندهیم ؟

به نظرمن، مطرح کردن این بحث صحیح نیست. در کشورما از ابتدا شعار استقلال سر داده شد اما آن را تعریف نکردیم و حوزهای آن مشخص نشد. ما برای داشتن اقتصادی پویا، باید بازار رقابتی به وجود بیاوریم. ما ایرانی ها یک ضرب المثل داریم که از قدیم که می گوید" همه کاره هیچ کاره است " .

قرار نیست همه چیز را خودمان تولید کنیم. ایالات متحده بزرگترین وارده کننده از چین است و یا بازار های اروپا که در حال تعطیل هستند. اینکه ما قرار باشد همه چیز را خودمان تولید کنیم حتی اگر قرار باشد هزینه هنگفتی را بپردازیم صحیح نیست، زیرا هم سرمایه از جیب ما رفته و هم محیط زیست را از دست داده ایم .

در بحث واردات باید این نکته را هم در نظر گرفت مشکل اصلی ما بحث قاچاق کالاهایی است که از مبادی رسمی و غیررسمی وارد کشور می شود. من فکر می کنم دولت باید تمام تلاش خودش را در بحث اقتصاد مقاومتی به کار بگیرد که اگر درست تفهیم شود قطعا می توان به نتیجه اش امیدوار بود.

در بحث اقتصاد مقاومتی ذکر این نکته ضروری است که بازار باید خاصیت رقابتی بودن پیدا کند که باید خوب به مخاطب تفهیم شود. منظور از رقابتی بودن این است که به جای اینکه سرمایه گذاری بر روی صنایع سنگین که حتی مزیت رقابتی بودن را هم ندارد در بخش های مانند توریسم که پتانسیل های خوبی برای سرمایه گذاری دارد، سرمیه گذاری کنیم. ما در دنیا رتبه نهم  تولید فناوری های علمی و نانو را داریم باید قوانینی را تدوین کنیم که علم در کشور بماند و نخبگان به جای اینکه از کشور بروند این احساس امنیت را داشته باشند که زمینه اشتغال در کشور برایشان فراهم است. اقتصاد ما از دو بیماری رنج می برد نخست دولتی بودن و دیگر وابستگی به نفت.

چند وقت پیش شاهد بودیم که کارخانه ارج بعد از 80 سال فعالیت تعطیل شد و دولت مقصر اصلی این اتفاق قلمداد شد و عده ای هم خرده گرفتند که چرا دولت به شرکت های مانند ارج وام نمی دهد . درست است که این شرکت پیشینه دارد، اما ولی تکنولوژی ندارد در این شرایط تنها بدهی عاید این کارخانه خواهد شد.

برای جلوگیری از چنین مشکلاتی چه باید کرد؟

این اتفاقات به بحث رقابتی بودن بازار و سیاست گذاری های دولت بازمی گردد. کارخانه ارج قدمتش بیشتر از سامسونگ است، اما می بینیم که این شرکت توانسته بازار لوازم خانگی دنیا را در دست بگیرد، آن هم با فکر و به روز بودن تکنولوژی. اما کارخانه هایی مانند ارج و امثال آن کالاهایی با کیفیت دهه هشتاد تولید می کنند. 

برای داشتن تولید موفق باید نگاهتان به بازار جهانی باشد، هنگامی که یک کارشناس سر کار گذاشته می شود که اطلاعات کافی ندارد، نمی توان امید به بهبود داشت. متاسفانه ما مشاورین خوبی در وزارت صنایع نداریم. در تمام کشورهای دنیا برای فعالیت در یک واحد صنفی از مشاوران زبده استفاده می کنند.

نظر شما