به گزارش خبرگزاری برنا، در دویست و بیست و نهمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه 26 مهر فیلم «پرده آخر» به کارگردانی واروژ کریم مسیحی در تالار استاد ناصری به نمایش در آمد. پس از آن نشست نقد و بررسی فیلم با حضور واروژ کریم مسیحی، خسرو دهقان، پرویز آبنار و کیوان کثیریان برگزار شد. در این برنامه همچنین با حضور مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، از واروژ کریم مسیحی و جمشید هاشم پور تقدیر به عمل آمد.
اثری ماندگار در سینمای ایران
در ابتدای این برنامه جمشید هاشم پور طی سخنان کوتاهی گفت: «پرده آخر» جزو آثار ماندگار سینمای ایران است و تاکنون فیلمی از این نوع و برتر از «پرده آخر» ندیده ام. اگرچه کارگردان فیلم با تمام کارهای من موافق نبود و در برخی مسائل با هم مشکل داشتیم، اما حضور در این کار را مایه افتخار خود می دانم و خوشحالم که در آن خدمت کردم.
پس از آن پرویز آبنار ضمن اشاره به دشواری های ساخت فیلم و صدابرداری آن گفت: در پیدا کردن لوکیشن فیلم سختی های زیادی داشتیم که در نهایت حسن فارسی موفق به پیدا کردن این مکان شد. در این لوکیشن هم صداهایی از بیرون وارد می شد که با فضای تاریخی فیلم سازگار نبود و ناچار شدیم با قرار دادن پوشش هایی، صداهای بیرونی را حذف کنیم. این مکان در سه راه ملک بود ولی برای صحنه های زیرزمین به انبارهای خیابان مولوی می رفتیم که در آنجا نیز حذف صداهای بیرونی در آن فضای شلوغ کار سختی بود. «پرده آخر» در نمایش های خارج از کشور با استقبال زیاد تماشاگران روبرو شد. اگر در آن زمان امکانش فراهم بود، فیلم می توانست در اسکار نیز شرکت کند. واروژ کریم مسیحی از انسان های نادری است که تمام پلان های فیلمش حساب شده است و حتی یک پلان اضافه در کار او نمی بینید.
آغاز به کار نیکو خردمند در سینما
در ادامه کریم مسیحی در پاسخ به سوال کثیریان در خصوص نقش هاشم پور گفت: هاشم پور از معدود ستارگان سینمای ایران است که همواره حضوری ماندگار دارد. زمانی که از او دعوت کردیم، گمان نمی کردم حاضر شود در ژانری متفاوت ایفای نقش کند و حتی نظرات متفاوتی نسبت به هم داشتیم. اما همان لحظه اول که لباس کارآگاه را به تن کرد، او را برای چنین نقشی پسندیدم و از این انتخاب هم پشیمان نشدم. پیش از این تصمیم داشتیم از مرحوم فتحی در این نقش استفاده کنیم اما در نهایت هاشم پور را بکار گرفتیم. انتخاب مرحوم نیکو خردمند هم اتفاقی بود و او را در یک عکس خانوادگی دیده بودیم که از بقیه متمایز بود. خود او نیز از این انتخاب جا خورد چون پیش از آن مشغول گویندگی بود، اما در فیلم شاهد بازی درخشان او بودیم.
ترس از فضای فعلی سینمای ایران
وی سپس به مساله جدیت در سینما پرداخت و افزود: از مکتبی در سینما می آیم که سینما را جدی می گیرد و برایش مساله است. به شخصه حتی در فیلم های کوتاه یکی دو دقیقه ای هم جدیت به خرج می دهم. شاید به همین دلیل باشد که دیگر فیلم نساختم و از تنها فیلمی که پس از سال ها ساختم نیز رضایت ندارم. در فیلم «تردید» یکی از بازیگران به دلیل اینکه تنها دو روز از قراردادش گذشته بود، حاضر به ادامه کار نبود. من از کار کردن با چنین افرادی ترس دارم، از فضای فعلی سینمای ایران دور هستم و این فضا و آدم هایش را نمی شناسم.
کریم مسیحی ادامه داد: زمانی که «پرده آخر» را می ساختیم، هاشم پور یک سوپر استار بود اما چند ماه برای ما وقت گذاشت و مدام فکر می کرد و به ما مشورت می داد و به معنای واقعی کلمه درگیر کار بود. چنین روحیه ای امروز پیدا نمی شود. همه ی عوامل فیلم همین گونه درگیر آن بودند و انرژی می گذاشتند، اما امروز این کارهای جمعی و حسن نیت ها دیده نمی شود. الان محتاط شده ام و قصد ندارم کیلویی فیلم بسازم؛ اگر شرایط ساخت فیلم مهیا باشد و معیارهای مدنظرم را برآورده کند، تمام تلاشم را صرف ساخت فیلم می کنم.
اصول و استانداردهایم را زیر پا نمی گذارم
این کارگردان سینمای ایران اضافه کرد: حداقل شش هفت طرح داشته ام که تا پای تولید رفته اما به سرانجام نرسیده است؛ شرایط خاصی را پیش روی ما می گذارند که حاضر به تن دادن به آنها و زیر پا گذاشتن اصول و استانداردهایم نیستم. برای نمونه قصد ساخت فیلمی راجع به دوره میرزا کوچک خان داشتم که جلوی آن را گرفتند. همواره گمان می کنند ما در حال انجام کارهایی هستیم که کسی نمی فهمد، در صورتی که اینگونه نیست و «پرده آخر» هم این قضیه را ثابت کرد. اهل همین سرزمین هستیم و می خواهیم برای مردم فیلم بسازیم. ضمن اینکه مشکلات تولید نیز وجود دارد؛ سرمایه گذاران به راحتی حاضر به سرمایه گذاری نیستند و می خواهند فیلم در 20 روز ساخته شود. در همین فیلم چند سکانس را حذف کردیم صرفا به این دلیل که به یک کالسکه نیاز داشتیم و مهیا نشد.
کریم مسیحی ادامه داد: «پرده آخر» را قرار بود به عنوان سیاه مشق کار کنیم و مشکلات ساخت آن از جمله ممیزی هم زیاد بود. پس تصمیم گرفتیم قصه را در یک خانه و با تعداد بازیگران محدود بسازیم. قابل پذیرش بودن قصه برای من اهمیت زیادی دارد و در شرایط فعلی، قصه ی روز را با ساده ترین چیزها هم نمی شود ساخت جز با ریاکاری. به همین دلیل در «پرده آخر» درگیر تاریخ شدیم.
وی افزود: دوره تاریخی فیلم زمانی است که گروههای تئاتر در حال شکل گرفتن هستند و هنوز از مکان ثابتی برای اجرا برخوردار نیستند. این اتفاق در زمان انتقال حکومت از قاجار به پهلوی می افتد. با ساخت فیلم در این فضای تاریخی توانستیم مساله باورپذیری پوشش بازیگران را نیز حل کنیم. یکی از سختی های کار این بود که بر خلاف کلیشه فیلم های جنایی، ما در ابتدا گره گشایی می کنیم و این امر ایجاد تعلیق و حفظ تماشاچی تا لحظه آخر را دشوار می کند. بنابراین سعی کردم تاکید را روی اجرا و دیالوگ ها بگذارم. ضمن اینکه این اولین کار من بود و همین موضوع شرایط را برای همه سخت تر می کرد.
تاثیرپذیری از بیضایی
کارگردان فیلم در پاسخ به سوال کثیریان در مورد تاثیر افرادی مانند بیضایی بر سینمایش گفت: خوشبختانه در کنار کسانی قرار گرفتم که کاربلد بودند و من نیز تشخیص دادم که آنها را از دست ندهم؛ با وجودی که از سینمای تجاری پیشنهادات وسوسه انگیزی داشتم، اما ترجیح دادم در کنار همین افراد بمانم و دوندگی کنم تا کار یاد بگیرم. زمانی که با کسی مانند بیضایی همکاری می کنید، ناچارید راجع به اسطوره و تاریخ هم فکر و مطالعه کنید. توضیحاتی که بیضایی سر صحنه می دهد، از فرهنگی برخوردار است که باید زبان آن را بلد باشید و این امر نیز نیازمند یادگیری مستمر است. زمانی که بیضایی در مورد هیچکاک حرف می زند، به شما آموزش می دهد و این آموزش را بر سر صحنه نیز بصورت عملی می بینید. کسان دیگری همچون کامران شیردل، بهمن فرمان آرا، امیر نادری و.. نیز بودند که از هر کدام چیزهای زیادی یاد می گرفتم.
«پرده آخر»؛ فتح قله اورست
در ادامه نشست دهقان به بیان نظرات خود در مورد فیلم پرداخت و گفت: در «پرده آخر» شاهد یکی از درخشان ترین بازی های جمشید هاشم پور بودیم که شایسته دریافت اسکار است. مهارت بازیگر را زمانی می توان متوجه شد که در فیلم مشغول هیچ کار خاص و محیرالعقولی نیست. اگرچه بخشی از شخصیت هاشم پور در این فیلم اکشن است، اما آن را درونی و پنهان کرده است؛ از او «آرنولد بازی» نمی بینیم، در نقش کارآگاه حتی یک سیلی به صورت کسی نمی زند، اما هیبت و استواری نقش را به خوبی به نمایش در آورده است.
این منتقد سینمایی افزود: مجله فیلم سنتی دارد که برای فیلم ها پرونده تهیه می کند؛ استثنایی ترین پرونده این مجله برای «پرده آخر» است که در 41 صفحه و در شماره 111 مجله فیلم منتشر شده است. به گمان من «پرده آخر» فیلمی جدی و افتخارآمیز است که می توان آن را جزو 10 فیلم برتر تاریخ سینمای ایران به شمار آورد. فیلم آنقدر درست و کامل است که ساخت آن همچون فتح قله اورست است که بعد از آن تنها می توان ماه را فتح کرد. شاید همین امر باعث شده کریم مسیحی پس از آن کمتر فیلم بسازد. او از سال 50 و آشنایی با بیضایی، تا زمان ساخت این فیلم کارهای بسیار زیادی کرده که حیرت انگیز است. در واقع پیش از ساخت «پرده آخر» اتفاقات زیادی برای او رخ داده که صرفا بخشی از آن همکاری با بیضایی بوده است. پس از اینهمه کار و با افزایش موانع بر سر راه فیلمسازی، انسان خواه ناخواه از توان می افتد.
قهرمان فیلم تماشاگر است
دهقان اضافه کرد: فیلم به لحاظ فنی از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است و تیم سازنده آن نیز افراد کاملا فنی و کاربلد هستند. اهمیت مسائل فنی در «پرده آخر» به عقبه کریم مسیحی برمی گردد؛ ارامنه در سینمای ایران افرادی فنی و تکنیسین بوده اند که سینما در ایران را پایه گذاری کردند. سینمای ایران به ارامنه مدیون است و کریم مسیحی نیز از دل این تفکر زاده شده است. کریم مسیحی دغدغه ی دوربین، لنز، نور و.. دارد و اگر متوجه مسائل فنی فیلم نباشیم، در واقع چیزی از آن متوجه نخواهیم شد.
وی در پایان گفت: تنها ژانری که می تواند قصه را فارغ از جامعه شناسی و فلسفه و.. پیش ببرد، ژانر پلیسی جنایی است. در اینجا مساله مهم برای کارگردان فیلم این است که چه چیزی را برای تماشاگر به نمایش در آورد، نه اینکه به او پیام بدهد. ژانر پلیسی جنایی نیز این امکان را برای او فراهم می کند که بیشتر درگیر دغدغه های فنی شود و ناچار نباشد خود را پشت مفاهیم پنهان کند. به گمان من قهرمان فیلم تماشاگر است. کریم مسیحی گریبان تماشاگر را می گیرد و آن را رها نمی کند. «پرده آخر» به ما می آموزد که چطور تماشاگر را کنترل کنیم و این کار را از طریق سینما، فن، بازی، میزانسن، تدوین و.. انجام می دهد.
برای عضویت در کانال تلگرامی برنا اینجا کلیک کنید.