نقل است در ایام قدیم، زنی که در نزدیکی اتوبانی در یکی از شهرهای ایران میزیسته به نزد نجار میرود و میگوید: هر وقت اتوبوس از جلوی خانهمان رد میشود کمد لباسهایم میلرزد.
نجار به خانه زن میرود و مقداری میخ اضافی به کمد میکوبد؛ ولی باز هم با رد شدن اتوبوس، کمد شروع به لرزیدن میکند.
نجار که هرچه تفکر میکند نمیتواند دلیلی بر ارتباط بین رد شدن اتوبوس و لرزیدن کمد بیابد؛ به پیشنهاد زن صاحبخانه به داخل کمد میرود و در را میبندد تا هنگام رد شدن اتوبوس دلیل لرزش کمد را کشف کند.
از بخت بد نجار، در این هنگام، مرد خانه وارد و برای برداشتن لباسهایش به سراغ همان کمد میرود که ناگهان با نجاری مواجه میشود که داخل کمد خانهاش نشسته است.
مرد صاحبخانه با عصبانیت از نجار میپرسد: مَردَک... داخل کمد خانه من چه میکنی؟
نجار بختبرگشته هم که بسیار ترسیده بود در پاسخ گفت:
«ناموسا بگم منتظر اتوبوسم باور میکنی؟...»
حال قضیه ما با برخی فعالین این روزهای فضای مجازی و اجتماعی لرستان نیز به همین منوال است. هیچکس باور نمیکند این آقایان یا خانمهای تازهوارد منتظر اتوبوس باشند.
با شناختی که ما از برخی از این فعالین مجازی داریم برایمان خیلی سخت است که باور کنیم اینها از منافع شخصیشان گذشته و به فکر منافع مردم هستند. این فعالین اجتماعی نوظهور، طیف گستردهای از فعالیتها از ورود به پی وی مخاطبین خاص تا ارسال متنهایی که دیگران برایشان نوشتهاند را به انجام میرسانند.
این افراد که در فضای واقعی کارتهایشان سوخته و دستشان رو شده با هویتهای مجازی که برای خودساختهاند، به دنبال جهتدهی به افکار عمومی در راستای منافع خود یا ولینعمتان خود هستند. به عبارتی آنهایی که از درِ فضای واقعی اخراج شده بودند؛ امروز از پنجره فضای مجازی دوباره به داخل خانه برگشتهاند.
اگر فکری به حال این شرایط نشود فضای مجازی به سرعت تبدیل به بدافزاری خواهد شد که نهتنها باعث افزایش سرمایههای اجتماعی نخواهد شد بلکه خود به مانعی برای توسعه استان مبدل خواهد گشت.
هر روز با یک کمپین مواجه میشویم؛ هر کسی میخواهد زمین بایر لرستان را به سمت تأمین منافع خویش و ولینعمت خویش خیش بزند. کمپین حمایت از فلانی، کمپین مخالفت با بهمانی و گروههای جهتدار مختلفی که دیگر روی اعصابمان هستند؛ اثباتی بر این آشفتگی است. به قول حضرت مولانا:
«هرکسی از ظن خود شد مدیر گروه تلگرام من...»
از اینرو، با توجه آشفتگیهای چند وقت اخیر در فضای مجازی و ترس از اینکه فضای مجازی بهجای رشد سرمایه اجتماعی در استان به بدافزاری برای تخریب داشتههای مان تبدیل نشود؛ نیاز به مدیریت منسجم، واحد و البته غیرانتفاعی و غیردولتی فضای مجازی بیش از پیش احساس میشود.
پیشنهاد میشود با برگزاری جلساتی زنجیرهوار تحت عنوان هماندیشی مدیران و فعالین فضای مجازی، نسبت به مدیریت منسجمتر فضای مجازی اقدام شود.
یاسر خورشیدوند