ضرورت ثبت جهانی شب چله (یلدا) به نام ایران

|
۱۳۹۵/۰۹/۳۰
|
۱۵:۵۶:۲۸
| کد خبر: ۴۹۶۱۹۳
ضرورت ثبت جهانی شب چله (یلدا) به نام ایران
باورهای اعتقادی و مذهبی زنده و پویا، برای شکوفا شدن بستر مناسب می طلبد، همانطوری که هیچگاه گل در شوره زار و کویر نمی روید چنانکه مثلاً اعتقاد به دین مبین اسلام در مهد و زادگاه خود بهانه ظهور و شکلگیری وهابیت، القاعده و داعش می شود، اما در سرزمین ما به کانون عدالت طلبی، مهرورزی، ایثار و فداکاری، رأفت و عطوفت، نوع دوستی و ...بدل می شود
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا به نقل از پایگاه خبری پلیس، کشور ایران با اینکه از دیرباز مورد هجوم اندیشه های بیگانه بوده اما به دلیل غنا و استحکام شالوده و زیربنای اندیشه و برخورداری از خرد و عقلانیت، همواره از حریم هویت و استقلال وجودی خویش دفاع کرده و نه تنها خود را از گزند و آسیب جدی حفظ نموده، بلکه در موارد بسیاری توانسته است به عنوان الگو و نماد در جهان دیروز و امروز نقش محوری خود را ایفا نماید، لذا برای شناخت پیشینه یک ملت، مرور تقویم و روز شمار مناسبت ها و نیز ارزش های نهفته در روزهای نمادین می تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند.

آیین سنتی پاسداشت چله نشینی و جشن شب یلدا، تنها یکی از مناسبت هایی است که از لحاظ جایگاه و اهمیت در قیاس با مناسبت "عید باستانی نوروز" که چند روز تعطیلات به دنبال دارد، یعنی از نیمه اسفند که با درختکاری و خانه تکانی شروع و تا سیزده بدر ادامه دارد و قریب به یک ماه از سال به آن می پردازیم اصلاً قابل سنجش نیست اما با این تفاسیر، بنا به استناد و اقرار منابع معتبر جهانی، جشن کریسمس با همه شکوه، شهرت و عظمتش برگرفته و کپی ناقصی از آئین چله ایرانی است، که مشترکات فراوان و فلسفه وجودی این دو مناسبت و همزمانی آنها با تغییر فصل، تنها یکی از دلایل این ادعا می باشد، ضمن اینکه اکثر منابع قدمت و پیشینه یلدا را به بیش از پنج هزاره نسبت می دهند.

با اینکه آداب و سنن این مناسبت سرشار از پیام ها و آموزه های اخلاقی است اما با قیاس بخشی از شباهت های آن با عید جهانی کریسمس و نماد معروفش "بابانوئل" می توان به اندیشمندی و خردگرایی ایرانیان باستان پی برد.

اگرچه بابانوئل هم با غافلگیری، هدیه دادن و خوشحال کردن افراد می خواهد به نوعی حس مسئولیت و احسان به همنوع را در جامعه خود ترویج کند و با تغییر چهره و نوع پوشش می خواهد بگوید نیازی نیست کسی بداند چه کسی به او کمک می کند و مهر می ورزد؛ که می تواند برگرفته از مراسم معروف به "شال اندازی" شب چله یا شب اول سال نو ما باشد، که در این دو شب قریب به اتفاق جامعه ما در جایگاه بابانوئل ظاهر می شوند و بی آنکه هویت شال انداز برای صاحب خانه مشخص باشد، در حد توان و تمکن شال آویخته از دودکش و باجه های تعبیه شده در سقف خانه های قدیمی را از تنقلات و گاه اشیاء با ارزش پر می کردند و با آن کار شال انداز را خوشحال و بی نیاز می کردند.

البته امروزه سبک زندگی شهری و آپارتمان نشینی امکان این قبیل سنت های نیک انسانی را از مردم سلب کرده است که امیدواریم به موازات این تغییرات برای احیا، حفظ و پرداختن به چنین سنن حسنه ای، جایگزین و بدیلی ابداع شود.

صف آرایی مناسبت های بیگانه مثل "هالووین" در مقابل اعتقادات ما


نمونه های فراوانی از این دست و تفاوت فرهنگی ما با دنیای خارج در کارنامه خود داریم، اما متأسفانه متولیان این بخشها توجه و علاقه چندانی به این گنجینه معنوی ملی ندارند و از عواقب کار آگاه نیستند که مراسم و مناسبت های بیگانه و غریب مثل "هالووین" و... چطور با تمام قوا در مقابل اعتقادات و هویت پیشینه و پیش روی ما صف آرایی کرده است.

غفلت از این بخش می تواند خسارات غیرقابل بازگشتی به ما تحمیل کند، به طوری که نوروز باستانی ایرانیان توسط کشور تازه متولد شده آذربایجان که خود بخش کوچکی از امپراطوری ایران زمین بوده، در تقویم جهانی به ثبت رسید، و این روزها به دنبال ثبت جهانی یلدا می باشد، صد البته ثبت شدن به نام آذربایجان از "هیچگاه ثبت نشدن" بهتر است، شاید توانایی و تعامل آنها از متولیان فرهنگی ما بیشتر است و از این بابت جای تقدیر دارد.

عمومأ برپایی آیین ها و اعیاد و شرکت در آن دارای یک سری دستورات العمل ها از قبیل نوع پوشش و به جا آوردن مراتب خاصی است، مثلا رنگ بوقلمونی که برای سفره آرایی شام کریسمس هلاک می شود حتماً باید سفید باشد که به تن جماعت بچسبد، اما در هیچکدام از سنن مشابه در سرزمین ما نمونه ای از گرفتن جان موجودات زنده دیده نمی شود و یا اگر برای هر چه باشکوه تر برگزارکردن جشن ها در غرب وقتی فرمانروایان و حکام در میادین و اماکن عمومی ظاهر می شدند، باید شاهد قتل و خونریزی بهترین گلادیاتورها و رزمنده های هموطن خود باشند که لذت کافی را ببرند.

اما در کشور ما اگر چنین رقابت ها و صحنه هایی به نمایش گذاشته می شد درس اخلاق و کشتی پهلوانی بود که معمولاً ملاک و معیار پیروزی، گذشت و جوانمردی بود، کما اینکه در مواردی بنا به موقعیت و نیاز رقیب به پیروزی در آن میدان، شخص نیرومندتر و قوی تر «فرصت برد» را به هماوردش واگذار و با پذیرش شکست در آن آزمون مقطعی، نام خود را جاودانه می کرد؛ بنابراین ملاک و معیار ارزش های ما می تواند بسیار والاتر و فراتر از جهانیان باشد.

اگر در مقدمه مبحث به بستر مناسب و رابطه آن با اعتقادها و باورها اشاره شد، مقصود این بود زمانی که دین مبین اسلام به میان ما آمد، چون آداب و سنن ما با دین رأفت و عطوفت منافات و تقابلی نداشت و نیز بر پایه عقلانیت و خرد ورزی استوار بود، در مسیر تکامل و پویایی قرار گرفت و امروز را برای ما به ارمغان آورد، که در عربستان چنان می شود ولی در ایران زمین با پیام ها و آموزه های متفاوت ظاهر می گردد.

مصداق عینی یکی از جلوه های تلفیق باورهای سنتی و اعتقادات مذهبی اینکه، شب چله همه می خواهند به شکلی از آینده بیشتر بدانند و این منبع اگاهی می تواند استخاره با کتاب آسمانی قرآن، کتاب حافظ و یا در یک جمع خانوادگی با حضور چند نفر باشد که هر کدام چند بیت شعر " لزوماً ادبی و با معانی خوب" حفظ باشند، یعنی شرکت در یک انجمن ادبی که باید هم بسیار مراقب باشند سروده ها و اشعار با معانی و بار معنایی مثبت باشد مبادا بر نیت کسی اثر منفی بگذارد، که هنوز هم در بخش هایی از کرمانشاه و استان لرستان به نام « فال چل سرو» به معنای چهل سروده معروف است.

بنابراین می بینیم هیچکدام از اینها نه تنها با هم منافات ندارند بلکه در کنار هم بسیار زیبا جلوه می کند و درست اینجا همان نقطه ای است که ضرورت ایجاب می کند با پاسداشت و بزرگداشت آیین های باستانی و کهن اما در عین حال انسانی و مدرن در صحنه های اعتقادی، مذهبی و فرهنگی دنیا حضوری پررنگ تر از گذشته داشته باشیم.

 

نظر شما