تندیس وفاداری؛
مادرانی که مادر نیستند
مادر همیشه تندیس زنده ای از وفاداری و عشق است که ازخود میگذرد تا همسر و فرزندانش آسیبی نبینند اما درشرایط کنونی ایران زمین مادرانی دارد که مادر نیستند و فقط به دنبال خوشگذرانی و خیانت به کانون خانواده هستند و متاسفانه هرروز شاهد افزایش تعداد این مادرنماها هستیم.
فارس-خبرگزاری برنا: همواره با شنیدن نام مادر فرشته ای ازجنس پاکی که خدا برای آرامش بندگان آفریده در ذهنم تداعی می شد وصحبت با مادرانی که به دلیل فوت یا شهادت همسربه تنهایی سالهای فراوان فرزندان خود را مردانه بزرگ کردند باعث می شدبا خود فکر کنم مادر بودن چقدر سخت و دشوار است و من هیچگاه نمیتوانم این آفریده مهربان خدا رادرک کنم.
اما وقتی در جامعه کنونی با مادرانی برخورد کردم که هنوز عشق را خارج از کانون خانواده جستجو می کنند و با طنازی، عشوه گری و اغواگری بدنبال پرکردن خلاء های زندگی خود با فردی به غیر ازهمسر و فرزندانشان هستند فهمیدم برخی مادران نسل گذشته چقدر مادر بودند و بعضی مادران نسل فعلی فقط یدک کش یک عنوان هستند.
هیچگاه نمی توانم فردی را جایگزین همسر شهیدم کنم
همسر شهیدمحمد صادق اکبرزاده شیر زنی از نسل گذشته همچنان وجود پاک این بزرگ مرد را درکنار خود احساس می کند و میگوید: فقط 5 سال کنار شهید بزرگوار زندگی کردم اما باوجود گذشت 28 سال از شهادت و مفقودالجسد بودن همسرم به دلیل محبت و آرامشی که درزندگی مشترکم با همسر وجود داشت هیچگاه نمیتوانم فردی را درزندگی جایگزین شوهرم کنم.
ماه منیر اکبرزاده ادامه داد: زمان شهادت همسر 23 سال سن داشتم،پسرانم محمد کریم و حسین در سن سه و یک سالگی بودندو دخترم فاطمه دوماه بعد ازاعلام شهید شدن پدرش به دنیا آمد.
وی سپس به علاقه شدید قلبی خود به شهید اکبرزاده اشاره کرد و گفت: هیچگاه درزندگی نخواستم فردی را به غیر ازمحمد صادق به عنوان همسر پذیرم و به همین دلیل درتمام سالیان به عشق فرزندان و با بذرمحبت شوهرم که همیشه درقلبم وجود دارد روزگاررا سپری کردم.
همسر شهید اکبرزاده عنوان کرد: به لطف خداو دعای همیشگی شهید، فرزندان سالم و موفقی دارم که قدردان زحماتی که برای آنها کشیده ام هستند و به همین دلیل هیچگاه پشیمان نیستم که سال های جوانی را به تنهای سپری کرده ام.
اکبرزاده با تاکید براینکه در نسل کنونی جامعه دیدگاه برخی از مادران تغییر کرده است، بیان کرد:متاسفانه حجب و حیا از بین رفته است و بعضی از بانوان جوان با وجود داشتن همسر و فرزند به راحتی با مردانی غیر از شوهرخود ارتباط برقرار میکنند و اسم این کار را کم توجهی و برطرف کردن نیاز های خود میگذارند.
وی با اشاره به اینکه وفاداری اصل مهم پایداری زندگی است ،خاطرنشان کرد: زمانی که کانون خانواده شکل می گیرد طرفین باید از بسیاری نیازهای خود بگذرند تاکشتی زندگی حرکت خود درمیان امواج را ادامه دهد و درصورت عدم تفاهم بهتر است بانوان پاکدامن ایرانی ازهمسران خود جداشوندو به فکر خیانت دردوران تاهل نباشند.
با عشق به فرزندانم سال های زندگی را گذراندم
سکینه محمدی که درسن 19 سالگی باداشتن دو پسر سه و یک سال همسر خود را ازدست داده، میگوید: با عشق به فرزندان سال های زندگی را گذراندم و امروزه پس ازگذشت41سال از فوت شوهرم خوشحالم که فرزندانی شایسته تحویل جامعه داده ام.
وی که با یادآوری خاطرات چهارسال زندگی مشترک با همسرش لبخند میزند، اضافه کرد: در سن جوانی خواستگاران زیادی داشتم اما هیچگاه دوست نداشتم فردی بجز همسرم رادوست داشته باشم و به همین دلیل تصمیم گرفتم تنها، پسرانم را بزرگ کنم.
محمدی افزود: پسرانم همیشه نگران تنهایی من هستند و میگویند مادر باید درجوانی ازدواج میکردی اما همیشه به آنها گفته ام بخت، بخت اول است و من هیچگاه دوست نداشتم ناپدری شما را بزرگ کند.
وی ضمن ابراز تعجب از بی عاطفه بودن برخی مادران ، اظهارداشت: فرهنگ عوض شده است، متاسفانه بعضی افراد نمیدانند وقتی ازدواج میکنند باید پایبند به خانواده باشند و به دنبال هوا و هوس دل خود نروند.
محمدی تصریح کرد: کودکانی که مادران آنها عشق و علاقه خود را خرج فردی به غیر از خانواده می کنند در آینده افرادی عقده ای و دارای مشکل خواهند بود که با جامعه درتضاد هستند.
تولد فرزند آخرم 7ماه بعد ازفوت پدرش بود
مریم اعتمادی باموهای سفید که حکایت از گذر عمر دارد از 40 سال تنهایی و تولدآخرین فرزندش 7 ماه بعد از فوت همسرش گفت و ابرازداشت: زمانی که همسر فوت کرد 4 پسر و سه دختر داشتم وچهل روز بعد متوجه شده فرزند هشتم نیز درراه است و باید برای این نوزاد مادر و پدر باهم باشم.
وی با تاکید براینکه پسرم کوچکم که بعد از فوت پدرش به دنیا آمد الان درسن 40 سالگی است و به دلیل بزرگ مردی و حمایت هایش ازهمه افراد خانواده، به او افتخار می کنم، افزود: خوشبختانه به یاری خدا با وجود تنهایی و مشکلات موجود فرزندان سالم و صالحی تربیت کردم و هیچگاه نگذاشتم نبود پدر مانعی برای موفقیتشان شود.
اعتمادی با ابراز تعجب از رفتار های برخی مادران درجامعه ، گفت: بعد از فوت همسرم هیچگاه به آرایشگاه نرفتم ، برای صحبت با برادران شوهرم حجب و حیا داشتم اما امروزه مادرانی را میبینم که با آرایش فراوان و لباس های نامناسب به همراه فرزندان خود دراتومبیل مردی به غیر ازهمسرشان سوار می شوند که اسم این موضوع را انگار دوستی اجتماعی میگذارند!!!!!!!!!
این مادربزرگ دوست داشتنی که لهجه شیرین شیرازی دارد به همه دختران و مادران توصیه کرد وقتی فردی را به عنوان همسر انتخاب کردید به دنبال آسایش و آرامشش باشید ، چشم های خود را برروی بسیاری از مسائل زندگی ببندید و به غیر ازشوهرخود دل به فردی نبندید.
واقعیتی به اسم خیانت زنان شوهردار
این واقعیت را نباید انکار کرد که در سالهای اخیر ، فاجعه ای به نام خیانت زن‌های شوهردار که تعداد زیادی ازآنها مادرهستند در بین خانواده های ایرانی اتفاق افتاده است که باعث فرو پاشیدگی کانون گرم زندگی برخی افراد شده است.
مادر منبع آرامش و آسایش در خانواده است و زمانی که این تندیس مهربانی ، به دنبال هوا و هوس دل میرود حتما زندگی و فرزندان خود را فراموش کرده و فقط به دنبال خوشگذرانی و خراب کردن زندگی یک خانواده دیگر است.
انتقام جویی،بی تفاوتی همسر، احساس ناامنی و خلاء عاطفی، بازگشت به روابط قبل ازازدواج، رابطه طولانی و یکنواخت، ترس از خیانت شوهر، روابط زناشویی سرد و یکنواخت، نبود نقاط مشترک، بیماری، جلب توجه و ماجراجویی ازجمله دلایلی است که زنان شوهردار برای توجیه ارتباط خود با مردی غیر از همسرشان می آورند.
درصورت مستحکم بودن بنیان خانواده و وجود تعهد به زندگی و فرزند ،هیچ یک از این دلایل نمیتواند باعث خیانت یک مادر و زن به همسر و زندگیش شود.
خیانت به هر صورتی‌که باشد و به هر دلیلی که انجام گرفته باشد، ناپسند و منفور است و نتیجه ای جز شرمندگی و پشیمانی و درنهایت فروپاشیدگی زندگی و شاید زندگی ها در برندارد.
برای کاهش خیانت مادران به کانون خانواده و دلسپردگی آنها به مردی غیر از همسرشان ، لازم است تا مرد در خانواده به نیازهای عاطفی و روانی زن خود توجه بیشتری کنند تا زن برای دیده شده وجلب توجه درمحیطی غیر ازخانه عشوه گری وطنازی نداشته باشد.
نظر شما
نظرات
ناشناس
| 
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۰۳
منم بعد فوت همسرم بدون سرمایه وکلی قرض همسرم واجاره نشینی تلاش کردم یک پسر ودخترمو به والا ترین جایگاه برسانم خدارو شکر خیلی خوب بودیم که پسرم درتصادف جان سپرد از نظر مالی مهم نیست میگذرونیم اما داغ پسر م وداغ های دیگر حال خوش برایمان نگذاشته حتی پایمال شدن حق های زیاد برایمان طبیعی شده چون بدترین غم داغ فرزند است اخبار برگزیده
پرونده ویژه
تبلیغات متنی