منصور طبیبزاده:
روح زیست بوم ایرانی در مجسمههایم دمیده شده است
«منصور طبیبزاده» در مورد نمایشگاه انفرادی مجسمههای خود در گالری «آس» تهران گفت: روح زیست بوم ایرانی از طریق استفاده از انواع چوبهای اقلیمهای مختلف ایران در مجسمههایم دمیده شده است.
به گزارش خبرگزاری برنا، نمایشگاه انفرادی مجسمه «منصور طبیبزاده» با عنوان «ماکزیمال» با آثاری منحصر به فرد و با استفاده از انواع چوبهایی از اقلیمهای مختلف ایران هم اکنون در گالری «آس» تهران برپاست، این هنرمند با تکنیکی ویژه و با استفاده از روش معرق اما با شکل و بیانی نوین و معاصر و با بهرهگیری از ترکیبی پیچیده از کثیری از قطعات متنوع چوب آنها را خلق کرده است.
«منصور طبیبزاده» از هنرمندان سرشناس کشور، متولد 1333 و فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مدرس هنرهای تجسمی در دانشکدههای هنر کشور است. این هنرمند، سابقه برگزاری چهارده نمایشگاه انفرادی و بیش از 40 نمایشگاه گروهی داخلی و خارجی و همچنین شرکت در چندین بینال و سمپوزیوم مجسمه داخلی و بینالمللی را در کارنامه خود دارد.
شاید اتفاقات خاصی بیفتد که در نوع خودش منحصر بفرد است
این هنرمند مجسهساز در مورد نمایشگاه «ماکزیمال» در گالری «آس» تهران گفت: خوشحالم بعد از مدتی نمایشگاهی را در گالری «آس» گذاشتم؛ چون فضای آن مناسب است و بخصوص برای کارهای من ایدهآل بود استفاده بهینهای شده است و امیدوارم که مخاطبینی که مایل هستند بتوانند از نزدیک این آثار را ببینند. شاید به قضاوت من اتفاقی در این نمایشگاه افتاده باشد که در نوع خودش خاص باشد. در این نمایشگاه، تعداد 15 اثر را به نمایش گذاشتهام که محصول حدود 4 الی 5 سال اخیر کاری من است. با توجه به اینکه کارهای من هم به لحاظ نوع تکنیک و هم نوع ساختار از ویژگیهایی برخوردار است که بسیار کاربر و زمانبر است؛ بنابراین دورههای طولانی زمان میبرد تا مجموعهای برای یک نمایشگاه فراهم شود. به همین دلیل، بین نمایشگاههای من یک مقدار فاصلهها طولانی میشود. ولی خُب از لحاظ کیفی شاید اتفاقات خاصی بیافتد که در نوع خودش منحصر بفرد است.
شکل دادن سبک فردی
وی در مورد سبک فردی در خلق مجسمههای نمایشگاه «ماکزیمال» گفت: به هر حال کسانی که آثار من را میشناسند در طول زمان، با کار مداوم و تجاربی که در زمینه تکنیک و همچنین مطالعاتی که داشتم آرام آرام سبک فردی کار خودم را شکل دادم. که این هم به نظرم هر هنرمند واقعی باید در طول مسیر کارش به این مرحله برسد که بتواند آن استایل و سبک فردیاش را شکل بدهد. به همین دلیل در مسیر کار من، آن ساختار و سبک فردی را که شکل دادم دارای ویژگیهایی است و آن این است که کار ترکیبی از مجموعه قطعات متنوع چوب است که اینها با همدیگر چفت و جور و بخیه میشوند و درواقع فرم را میسازند.
استفاده از دو یا سه هزار قطعه چوب در یک مجسمه
«منصور طبیبزاده» در ادامه اظهار داشت: به طور مثال ممکن است در یک اثر من چیزی درحدود دو یا سه هزار قطعه چوب وجود داشته باشد که مثل پازل البته با تکنیک ویژهای با همدیگر چفت و جور می شوند؛ بنابرای اتفاقی که میافتد هم بافت ویژهای ایجاد میشود که آن بافت در ارتباط با معنای کار من درواقع تأثیرگذار میشود؛ یعنی رابطهای بین تکنیک و معنا وجود دارد و هم اینکه برای اولین بار شاید رنگ و تنوع رنگی وارد مجسه میشود، رنگی که به عنوان یک عنصر ثانوی معمولاً در نقاشی مطرح میشود اینبار در اشکال حجمی و در مجسمه و درواقع یک واریاسیون و تونالیتهای رنگی خاصی را ایجاد کرده است.
تکنیک معرق را به این شیوه، برای اولین بار وارد حجم کردم
وی افزود: ما در اینجا با دو ویژگی مواجه هستیم؛ یکی بحث بافت ویژه کار و دیگری بحث عنصر رنگ است و یک نکته دیگر که در نوع خودش کاملاً تازهگی داشته باشد استفاده از آن چیزی است که در تاریخ هنرهای تجسمی ما وجود داشته و آن تکنیک معرق است، ما در فرهنگ تجسمیمان در طول تاریخ تکنیک معرق را به شکل خیلی متعالی آن، هنرمندانمان بیشتر در سطوح دو بعدی و به شکل تزئینی از آن استفاده کردهاند؛ درواقع من تکنیک معرق را به این شیوه برای اولین بار وارد حجم کردم؛ منتهی در شکل و با بیان معاصر آن، دیگر آن ویژگیهای سنتی معرق که ویژگی انتزاعی داشت در این آثار نیست برای اینکه بیان آن کاملاً نوین و معاصر است. بنابراین شما با آثاری مواجه میشوید که هر کدام به لحاظ کیفی و ساختاری زمان زیادی برده است، مثلاً در این نمایشگاه اثری وجود دارد که شاید حدود نزدیک به یکسال روی آن کار کردهام.
شاید اتفاقات خاصی بیفتد که در نوع خودش منحصر بفرد است
این هنرمند مجسهساز در مورد نمایشگاه «ماکزیمال» در گالری «آس» تهران گفت: خوشحالم بعد از مدتی نمایشگاهی را در گالری «آس» گذاشتم؛ چون فضای آن مناسب است و بخصوص برای کارهای من ایدهآل بود استفاده بهینهای شده است و امیدوارم که مخاطبینی که مایل هستند بتوانند از نزدیک این آثار را ببینند. شاید به قضاوت من اتفاقی در این نمایشگاه افتاده باشد که در نوع خودش خاص باشد. در این نمایشگاه، تعداد 15 اثر را به نمایش گذاشتهام که محصول حدود 4 الی 5 سال اخیر کاری من است. با توجه به اینکه کارهای من هم به لحاظ نوع تکنیک و هم نوع ساختار از ویژگیهایی برخوردار است که بسیار کاربر و زمانبر است؛ بنابراین دورههای طولانی زمان میبرد تا مجموعهای برای یک نمایشگاه فراهم شود. به همین دلیل، بین نمایشگاههای من یک مقدار فاصلهها طولانی میشود. ولی خُب از لحاظ کیفی شاید اتفاقات خاصی بیافتد که در نوع خودش منحصر بفرد است.
شکل دادن سبک فردی
وی در مورد سبک فردی در خلق مجسمههای نمایشگاه «ماکزیمال» گفت: به هر حال کسانی که آثار من را میشناسند در طول زمان، با کار مداوم و تجاربی که در زمینه تکنیک و همچنین مطالعاتی که داشتم آرام آرام سبک فردی کار خودم را شکل دادم. که این هم به نظرم هر هنرمند واقعی باید در طول مسیر کارش به این مرحله برسد که بتواند آن استایل و سبک فردیاش را شکل بدهد. به همین دلیل در مسیر کار من، آن ساختار و سبک فردی را که شکل دادم دارای ویژگیهایی است و آن این است که کار ترکیبی از مجموعه قطعات متنوع چوب است که اینها با همدیگر چفت و جور و بخیه میشوند و درواقع فرم را میسازند.
استفاده از دو یا سه هزار قطعه چوب در یک مجسمه
«منصور طبیبزاده» در ادامه اظهار داشت: به طور مثال ممکن است در یک اثر من چیزی درحدود دو یا سه هزار قطعه چوب وجود داشته باشد که مثل پازل البته با تکنیک ویژهای با همدیگر چفت و جور می شوند؛ بنابرای اتفاقی که میافتد هم بافت ویژهای ایجاد میشود که آن بافت در ارتباط با معنای کار من درواقع تأثیرگذار میشود؛ یعنی رابطهای بین تکنیک و معنا وجود دارد و هم اینکه برای اولین بار شاید رنگ و تنوع رنگی وارد مجسه میشود، رنگی که به عنوان یک عنصر ثانوی معمولاً در نقاشی مطرح میشود اینبار در اشکال حجمی و در مجسمه و درواقع یک واریاسیون و تونالیتهای رنگی خاصی را ایجاد کرده است.
تکنیک معرق را به این شیوه، برای اولین بار وارد حجم کردم
وی افزود: ما در اینجا با دو ویژگی مواجه هستیم؛ یکی بحث بافت ویژه کار و دیگری بحث عنصر رنگ است و یک نکته دیگر که در نوع خودش کاملاً تازهگی داشته باشد استفاده از آن چیزی است که در تاریخ هنرهای تجسمی ما وجود داشته و آن تکنیک معرق است، ما در فرهنگ تجسمیمان در طول تاریخ تکنیک معرق را به شکل خیلی متعالی آن، هنرمندانمان بیشتر در سطوح دو بعدی و به شکل تزئینی از آن استفاده کردهاند؛ درواقع من تکنیک معرق را به این شیوه برای اولین بار وارد حجم کردم؛ منتهی در شکل و با بیان معاصر آن، دیگر آن ویژگیهای سنتی معرق که ویژگی انتزاعی داشت در این آثار نیست برای اینکه بیان آن کاملاً نوین و معاصر است. بنابراین شما با آثاری مواجه میشوید که هر کدام به لحاظ کیفی و ساختاری زمان زیادی برده است، مثلاً در این نمایشگاه اثری وجود دارد که شاید حدود نزدیک به یکسال روی آن کار کردهام.
استفاده از چوب های مربوط به اقلیمهای مختلف ایران
این هنرمند در مورد انتخاب چوب ها برای خلق آثارش گفت: نکته مهم این است که چوب هایی که در کارهای این نمایشگاه و کلاً در آثار من وجود دارد، چوب هایی است که مربوط به اقلیمهای مختلف جغرافیای ایران است، بنابراین می توانم بگویم از تمام گونههای چوبی که از تمام اقلیمهای مختلف ایران وجود دارد به نوعی استفاده کردهام؛ هم به لحاظ رنگ و تونالیتهای رنگی که دارند و هم به لحاظ کیفیت و بافتی که در این چوبها وجود دارد. بنابراین شاید اتفاق خاص دیگری که در آثار من افتاده این است که از نظر خودم یکجوری بود که روح زیست بوم ایرانی از طریق استفاده از انواع چوبهایی که در اقلیمهای ایران است هم در کارم دمیده شده است.
عنصر رنگ را با گونههای مختلف چوب وارد کار کردم
وی افزود: چون در طبیعت گونههای مختلف چوب درختها هر کدام رنگ ویژهای دارند؛ بنابراین طیف رنگی که در گونههای مختلف درختانی که در جغرافیای کلاً کره زمین وجود دارد اینقدر گسترده است که شاید هیچ کسی تصور نکند که ما تمام رنگهایی که میتوانیم تصورش را داشته باشیم در یک گونه خاصی از چوب ممکن است یکی از آنها وجود داشته باشد. من بدین شیوه عنصر رنگ را با این گونه چوب وارد کار کردم برای اینکه این رنگها را با همدیگر کار بکنم و آن بافت رنگی را ایجاد بکنم.
پهلوزدن به فضای اسطوره
طبیبزاده در مورد فیگور آثار خود در نمایشگاه «ماکزیمال» در گالری «آس» گفت: اصولاً من هنرمند فیگوراتیو هستم ولی نوع کاری که انجام دادهام ساختار کار من مشحون فضاهای انتراعی است و در جزییات کارهای من انواع پتانسیلهای انتراعی وجود دارد ولی من ترجیح دادم که اینها در یک قالب آشنا و بیشتر در قالب فرمهای انسانی و حیوان ارائه بشوند. منتها اینها بهطور مشخص برای نمونه آدمها آدمهای خاصی نیستند و آدمهای نوعی هستند و یا حیوانات همینطور و به نوعی به لحاظ معنایی شاید به فضای اسطوره پهلو میزند. یعنی حسی که بیننده از کار به وی دست میزند احساس میکند که به یکجور هویت تاریخی وصل میشود. بنابراین بار اسطورهای دارند، به نوعی موقعیت دوگانه و متافوریک دارند، هم خوانش روانشناسی و هم خوانش زیباییشناسی دارند. حالا در حوزه خوانش معنایی و روانشناختی یک وجه مهم آن از نظر خود من، آن نقبی است که به اسطوره زده میشود، حسی است که از اسطوره به بیننده انتقال میدهد.
فیگور اسب برای من جنبه سمبلیک دارد
در مورد فیگور اسب در این نمایشگاه گفت: اسب یک گونه حیوانی است که من بسیار به لحاظ فرم، آن را دوست دارم و فرم بسیار زیبایی دارد و خصوصیت این حیوان هم در طول تاریخ رابطه آن با انسان زنده و ارگانیکی بوده است و برای من جنبه سمبلیک دارد؛ در عین حال اینکه اسب از نظر فرمی هم خیلی فرمهای زیبایی دارد برای همین انتخاب اسب، یکی از ژانرهای کاری من است. من در چندین ژانر کار کردم و یکی از ژانرهای کاریام استفاده از اسب است.
این هنرمند در مورد انتخاب چوب ها برای خلق آثارش گفت: نکته مهم این است که چوب هایی که در کارهای این نمایشگاه و کلاً در آثار من وجود دارد، چوب هایی است که مربوط به اقلیمهای مختلف جغرافیای ایران است، بنابراین می توانم بگویم از تمام گونههای چوبی که از تمام اقلیمهای مختلف ایران وجود دارد به نوعی استفاده کردهام؛ هم به لحاظ رنگ و تونالیتهای رنگی که دارند و هم به لحاظ کیفیت و بافتی که در این چوبها وجود دارد. بنابراین شاید اتفاق خاص دیگری که در آثار من افتاده این است که از نظر خودم یکجوری بود که روح زیست بوم ایرانی از طریق استفاده از انواع چوبهایی که در اقلیمهای ایران است هم در کارم دمیده شده است.
عنصر رنگ را با گونههای مختلف چوب وارد کار کردم
وی افزود: چون در طبیعت گونههای مختلف چوب درختها هر کدام رنگ ویژهای دارند؛ بنابراین طیف رنگی که در گونههای مختلف درختانی که در جغرافیای کلاً کره زمین وجود دارد اینقدر گسترده است که شاید هیچ کسی تصور نکند که ما تمام رنگهایی که میتوانیم تصورش را داشته باشیم در یک گونه خاصی از چوب ممکن است یکی از آنها وجود داشته باشد. من بدین شیوه عنصر رنگ را با این گونه چوب وارد کار کردم برای اینکه این رنگها را با همدیگر کار بکنم و آن بافت رنگی را ایجاد بکنم.
پهلوزدن به فضای اسطوره
طبیبزاده در مورد فیگور آثار خود در نمایشگاه «ماکزیمال» در گالری «آس» گفت: اصولاً من هنرمند فیگوراتیو هستم ولی نوع کاری که انجام دادهام ساختار کار من مشحون فضاهای انتراعی است و در جزییات کارهای من انواع پتانسیلهای انتراعی وجود دارد ولی من ترجیح دادم که اینها در یک قالب آشنا و بیشتر در قالب فرمهای انسانی و حیوان ارائه بشوند. منتها اینها بهطور مشخص برای نمونه آدمها آدمهای خاصی نیستند و آدمهای نوعی هستند و یا حیوانات همینطور و به نوعی به لحاظ معنایی شاید به فضای اسطوره پهلو میزند. یعنی حسی که بیننده از کار به وی دست میزند احساس میکند که به یکجور هویت تاریخی وصل میشود. بنابراین بار اسطورهای دارند، به نوعی موقعیت دوگانه و متافوریک دارند، هم خوانش روانشناسی و هم خوانش زیباییشناسی دارند. حالا در حوزه خوانش معنایی و روانشناختی یک وجه مهم آن از نظر خود من، آن نقبی است که به اسطوره زده میشود، حسی است که از اسطوره به بیننده انتقال میدهد.
فیگور اسب برای من جنبه سمبلیک دارد
در مورد فیگور اسب در این نمایشگاه گفت: اسب یک گونه حیوانی است که من بسیار به لحاظ فرم، آن را دوست دارم و فرم بسیار زیبایی دارد و خصوصیت این حیوان هم در طول تاریخ رابطه آن با انسان زنده و ارگانیکی بوده است و برای من جنبه سمبلیک دارد؛ در عین حال اینکه اسب از نظر فرمی هم خیلی فرمهای زیبایی دارد برای همین انتخاب اسب، یکی از ژانرهای کاری من است. من در چندین ژانر کار کردم و یکی از ژانرهای کاریام استفاده از اسب است.
امیدوارم گالری «آس به یک پایگاه اساسی فرهنگی تبدیل بشود
در مورد برپایی جدیدترین آثارش در گالری «آس» تهران گفت: در وهله اول به نظرم میآید که این گالری به لحاظ فضا و ساختار، یک ساختار استاندارد دارد؛ ابعاد نمایشگاه و فضای نمایشگاه مناسب است و ما کمتر نمایشگاهی را میشناسیم که به لحاظ ساختاری چنین کیفیتی داشته باشند و بخصوص برای کارهای حجمی این فضا خیلی مساعد است. در وهله دوم با توجه با ارتباطی که با مسئولین گالری پیدا کردیم متوجه شدیم که خیلی مایل هستند که حیطه فرهنگی کار خودشان را گسترش بدهند و به آن عمق ببخشند و فقط مسئله گالری که یکسری کار را به نمایش میگذارند و آثار را به فروش میگذارند؛ مطرح نیست بلکه بحث فرهنگ، عمق فرهنگی و اینکه چه جور کاری در گالری گذاشته بشود هم برایشان مطرح است. با توجه به همه این موراد؛ در نهایت به این نتیجه رسیدم که خُب یک تجربهای را با گالری «آس» داشته باشیم و تاکنون که آثار به نمایش گذاشته شده بسیار مطلوب بوده است و کارهای من در این فضا خوب نشسته است و هم اینکه ارتباطهای خیلی خوبی برقرار کردهایم و امیدوارم که این گالری با توجه به پتانسل، امکانات، ابعاد و ویژگیهایی که دارد برای هنرمندان اصیل این کشور که کارشان دارای ارزشهای ویژهای است به یک پایگاه اساسی فرهنگی تبدیل بشود.
در مورد برپایی جدیدترین آثارش در گالری «آس» تهران گفت: در وهله اول به نظرم میآید که این گالری به لحاظ فضا و ساختار، یک ساختار استاندارد دارد؛ ابعاد نمایشگاه و فضای نمایشگاه مناسب است و ما کمتر نمایشگاهی را میشناسیم که به لحاظ ساختاری چنین کیفیتی داشته باشند و بخصوص برای کارهای حجمی این فضا خیلی مساعد است. در وهله دوم با توجه با ارتباطی که با مسئولین گالری پیدا کردیم متوجه شدیم که خیلی مایل هستند که حیطه فرهنگی کار خودشان را گسترش بدهند و به آن عمق ببخشند و فقط مسئله گالری که یکسری کار را به نمایش میگذارند و آثار را به فروش میگذارند؛ مطرح نیست بلکه بحث فرهنگ، عمق فرهنگی و اینکه چه جور کاری در گالری گذاشته بشود هم برایشان مطرح است. با توجه به همه این موراد؛ در نهایت به این نتیجه رسیدم که خُب یک تجربهای را با گالری «آس» داشته باشیم و تاکنون که آثار به نمایش گذاشته شده بسیار مطلوب بوده است و کارهای من در این فضا خوب نشسته است و هم اینکه ارتباطهای خیلی خوبی برقرار کردهایم و امیدوارم که این گالری با توجه به پتانسل، امکانات، ابعاد و ویژگیهایی که دارد برای هنرمندان اصیل این کشور که کارشان دارای ارزشهای ویژهای است به یک پایگاه اساسی فرهنگی تبدیل بشود.
«منصور طبیبزاده» در پایان اظهار داشت: در اینجا لازم میدانم که از هنرمندان، هنرشناسان و بخصوص مدیران فرهنگی دعوت کنم که بیایند و این نمایشگاه را ببینند؛ شاید در این نمایشگاه، اتفاق خاصی افتاده باشد که در نمایشگاههای دیگر ندیده باشند.
گالری «آس» تهران به مدیریت«کامران هروی»، مدیر هنری «مونا زاهد» و همچنین مشاور هنری«عبدالحمید پازوکی» در خیابان شریعتی، بالاتر از قیطریه، جنب بانک پارسیان، پلاک ۱۸۳۱ واقع شده است.
نظر شما
تبلیغات متنی




