به گزارش خبرگزاری برنا، این بخشی از یادداشت سیدمحمد طباطبائی کارشناس رسانه، نشر و کتاب است که آن را در اختیار ایسنا گذاشته است.
او در این یادداشت مینویسد: سیاست است دیگر، بر همه چیز سایه میاندازد، بر اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و حتی روابط خانوادگی چه رسد بر کتاب. فرقی هم نمیکند هاشمی رفسنجانی باشد یا دیگری. اکبر هاشمی بهرمانی که ما او را به عنوان هاشمی رفسنجانی و بیشتر همان رفسنجانی میشناسیم پیش از آنکه یک سیاستمدار شود اهل کتاب و قلم بود، اگرچه در زندگی او سیاست بر کتاب پیشی گرفت و بیشتر به عنوان سیاستمدار شناخته شد.
قبل از انقلاب فعال سیاسی و مبارز انقلابی و بعد از انقلاب مرد سیاست. در هر دو دوره اما او هرگز با کتاب بیگانه نشد و از کتاب دوری نکرد هرچند سیاست بر این وجه از شخصیت آیتالله سایه انداخت؛ سایهای که باعث شد تا بیش از ۱۰۰ عنوان کتابی که در بانک اطلاعاتی کتاب خانه کتاب به نام آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی ثبت شده کمتر دیده شود اگرچه تنها حدود نیمی از این کتابها تالیف وی و به قلم مولف بوده است اما همین تعداد هم بسیار کمتر از آنچه باید دیده شد.
این موضوع نه تنها در زمان حیات که بعد از درگذشت او هم قابل مشاهده است. در هیچکدام از پیامهای تسلیت صادرشده برای درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی هیچ اشارهای به شخصیت کتابی او و نقش ارزندهای که در تاریخنگاری در قبل و بعد از انقلاب داشته نشده است. تنها در بعضی از پیامها وی را راوی صادق انقلاب خواندهاند که کمترین ارتباط را با موضوع مورد بحث در این یادداشت دارد. چه اینکه نقش و جایگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی در تاریخنگاری تنها به روایت تاریخ انقلاب محدود نمیشود.
وی پیش از انقلاب در سال ۱۳۴۲ و در اوج مبارزات انقلابی کتابی را درباره فلسطین ترجمه کرد با عنوان «سرگذشت فلسطین» که به دلیل ارائه نگاه جدید در موضوع فلسطین بسیار پرسر و صدا و پرمخاطب شد. تا آنجا که وقتی کتاب در تبعیدگاهِ احمدآباد مستوفی به دست مرحوم محمد مصدق رسید یادداشتی بر کتاب نوشت و با ارسال یک برگ چک بانکی برای خرید و در اختیار گذاشتن کتاب از آن حمایت کرد؛ نخستوزیرِ در تبعید نوشت: «حیفم آمد این کتاب خوانده نشود...» یا چند سال بعد او کتابی درباره امیرکبیر و خدمات او و نیز جفاهایی که بر او رفته بود نوشت که هنوز هم در زُمره کتابهای خوب در موضوع صدراعظمِ مقتول است. کتابی که با نهایت ارادت به میرزاتقی خان و البته وفاداری به تاریخ تالیف شده است و در صداقت راوی کتاب و دوریاش از برخورد احساسی همین بس که هرگز چهره منفور و ناپسند از ناصرالدین شاه ارائه نمیکند و حتی در صفحاتی از کتاب به پشیمانی ناصرالدین میرزا از صدور دستور عزل و سپس قتل امیرکبیر و اعتراف شاهِ پشیمان به خدمات امیرکبیر اشاره میکند.
بعد از انقلاب هم حتی او را با توجه به ارائه تحلیل در کنار روایت، نمیتوان فقط راوی تاریخ دانست و در این مسیر حتی کتابهایی در تحلیل مسائل تاریخی و سیاسی دارد که از آن جمله میتوان به کتابهای «روحانیت و لیبرالیسم شریعتی»، «نقش روحانیت در انقلاب»، «هراس دنیای استکباری» و ... اشاره کرد. اگرچه لازم به توجه است که او در روایت تاریخ هم تفاوتی آشکار با بسیاری دیگر از رجال سیاسی دارد و آن صراحت و صداقت وی در روایت است به گونهای که خاطرات او و روایتش از وقایع تاریخی سند معتبر و قابل اعتنایی برای تاریخپژوهان و تحلیلگران خواهد بود.
پیوند هاشمی با کتاب اما هرگز به تاریخ محدود نمیشود؛ در میان کتابهای آیت الله هاشمی رفسنجانی نزدیک به ۱۰ عنوان کتاب در حوزه دین و علوم قرآنی دیده میشود که بیشتر آنها رویکرد تحقیقی، تحلیلی و تفسیری دارد. «فرهنگ قرآن: کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم» ، «معجم موضوعات و مفاهیم قرآن»، «سیر مطالعه در قرآن»، «جایگاه مساجد در نظام اسلامی از منظر قرآن» و ... از جمله همین کتابهاست. نکته مهم در کتابهای هاشمی در حوزه علوم قرآنی این است که او سبک و روشی نو و ابتکاری در نگارش کتابهای این حوزه به کار بسته است. آثار قرآنی او تا جایی قابل اعتناست که دکتر محمدعلی مهدوی راد؛ قرآنپژوه و کتابشناس درباره یکی از کتابهای هاشمی رفسنجانی میگوید: «کتاب «فرهنگ قرآن: کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم» گستردهترین، دقیقترین و کارآمدترین فهرست موضوعی قرآن کریم است.»
در نقش آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان مولف و اهل قلم میتوان به آثار او در موضوعات اجتماعی نظیر عدالت و جایگاه زن در جامعه نیز اشاره کرد. کتابهایی همچون «زن و عدالت اجتماعی» و «آزاداندیشی اسلامی و روشنفکری دینی» در همین راستا قابل توجه است. با این همه همانطور که گفته شد کمتر کسی اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان اهل قلم و مولف میشناسد و در حالی که او در عرصه سیاست سایهای بود که بسیاری از فعالان سیاسی و سیاستمداران را پوشش میداد، جایگاه سیاسی وی بر نقش کتابیاش سایه انداخت و سیاست سایهای شد بر کتابهایش؛ سایهای که هنوز هم هست.