من برای خود اصولی دارم که با هیچ چیز آن را عوض نمی کنم. اصلا آن اصول عوض شدنی نیستند. یکی از آن اصول یکتا پرستی است و پرستش غیر از او را امری مذموم می دانم. اصول دیگر، اصلی متعالی از زیر مجموعه همان یکتا پرستی است و آن اصل چیزی نیست جز رعایت اخلاق!
دیروز کلیپی دیدم از تتلو خواننده زیر زمینی با یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری. امیدوارم که این کلیپ مانند خیلی از چیزهای روزمره زندگی ما که زمینه ساز تخریب دیگران است نباشد.
اما این ها را گفتم که برسم سر اصل مطلب. اصلی که این روزها همه ما را به سمت خود کشانده و آن چیزی نیست جز نشان دادن قدرت نظام جمهوری اسلامی که آن هم با رای بالای مردم در انتخابات به نمایش گذاشته می شود و چقدر دوست دارم این بار هم ملت بزرگ ایران این نمایش قدرت را در روز بیست و نهم اردیبهشت ماه با حضور حداکثری خود در پای صندوق های رای به نمایش بگذارند.
اما نکته ظریف این کلیپ و آن کاندید محترم این است که در شعارهای انتخاباتی آن بزرگوار هیچ ردی از حمایت از هنر و هنرمند نمی بینم.
به شخصه نه علاقه ای به تتلو دارم و نه به نوع موسیقی اش. اما چرا این کاندید محترم برای جمع آوری رای مردم اقدام به ضبط این کلیپ کرده سئوالی است که ذهنم را درگیر کرده است.
نکته دیگر که لازم می دانم به آن اشاره کنم این است که برای رسیدن به مقصد ، مقصود را گم نکنیم. رسیدن به قدرت به هر شیوه ای ممکن گاهی انسان را دچار خسرانی می کند که سال ها باید تلاش کرد تا آثار مخرب آن را در زندگی و جامعه ات پاک کنی.
و اما کلام آخر این که جامعه بزرگ ایران هم به تتلو نیاز دارد و هم به استاد آواز ایران شجریان که صدای ربنای او آرام بخش لحظات ملکوتی ماه رمضان مردم ایران است. اما چطور می شود شجریان مورد لعن و نفرین آدمی می شود که تتلو را در آغوش می گیرد.