مس کرمان در لیگ دسته یک به جایگاه هشتم جدول ردهبندی دست یافت، این درحالی بود که منصور ابراهیم زاده یک مربی سرشناس هدایت این تیم را برعهده داشت. برای بررسی دلایل ناکامی مس در به دست آوردن جایگاهی بهتر در لیگ دسته یک و یا صعود به لیگ برتر به سراغ رضا ترکزاده کارشناس فوتبال و بازیکن اسبق این تیم رفتم. با برنا همراه باشید:
**در حالی که منصور ابراهیمزاده، مربی فصل پیشین مس کرمان در یک کنسرت موسیقی قول صعود این تیم به لیگ برتر را داد، نارنجیپوشان کویر با یک پله سقوط نسبت به فصب قبل تر در جایگاه هفتم قرار گرفتند، نظرتان در این خصوص چیست؟
مدتهاست که مربیان غیربومی فوتبال کرمان را به اسارت گرفتهاند و به بهانه این که تیم را به لیگ برتر میبرند، میآیند و تعدادی بازیکن و مربی غیربومی هم با خود میآورند و کرمان را یک سکوی پرتاب برای خودشان در نظر گرفتهاند. با توجه به این که ما مربیان زیادی در استان داریم و توانایی این که تیم را هدایت کنند، دارند. در طول بیست سالی که با باشگاه مس در اتباط هستم، عوامل زیادی در افت فوتبال کرمان ما دخیل بوده است.
به مدیران باشگاه پیشنهاد داده ام که حاضرم چک و سفته بدهم بابت ضمانت ولی بنده را به عنوان سرمربی تعیین کنند و از رتبهای هم که غیر بومیها وعده میدهند تیم را بالاتر بیاورم. حال سوال این است که چرا مدیران باشگاه مس به من بومی اعتماد نمیکنند، منی که مربی درجه A آسیا را دارم. می گویند مربی بومی نداریم، سوالم از آقایان این است که یک مربی باید چه اقدامی انجام دهد که جایگاه خود را در استان پیدا کند. مگر مربی های بومی ما از سایر مربیان چه چیزی کم دارند که هر سال میلیاردها تومان از بودجه استان را خرج غیربومیهایی میکنند که برای فوتبال این دیار خروجی ندارد. مجددا سوال میکنم چرا مدیران باشگاه آن طور که شایسته و بایسته است به بازیکنان بومی بها نمی دهند. آیا مرغ همسایه غاز است؟ دلیل ناکامی این فصل مس کرمان هم به همین مسائل برمی گردد.
**در حال حاضر گزینههای غیر بومی نظیر نادر دستنشان، یحیی گلمحمدی و ... برای هدایت نیمکت مس مطرح است، در این مورد صحبت کنید...
هیچ کدام از این مربیان در کرمان جواب نمیدهند و متاسفانه عمده این مربیان دلال شدهاند و بازیکنان و مربی از سایر نقاط کشور به کرمان ترانسفر میکنند که این درست نیست. مسئولین ما دلسوز نیستند که اگر بودند به مربیان بومی اعتماد میکردند. مگر زبردست را در رفسنجان نداریم که زمانی به عنوان غول کش در تیم مس رفسنجان سرمربیگری میکرد. قاسم شهبا نیز تیم گل گهر را تا فینال جام حذفی بالا برد. ما مربیان کاربلد زیادی داریم به چه دلیلی اعتماد نمی کنند. مگر از دل همبن کرمانیها بازیکنان بزرگی به فوتبال کشور معرفی نشد!؟
ظلم بزرگی به مربیان کرمانی دارد میشود. فصل گذشته مربیگری تیم امید صنعت مس را با رقم 800 هزار تومان به من که مدک A آسیا دارم پیشنهاد دادند. آیا 800 هزار تومان هزینه رفت و آمد من بر سر تمرین میشود. حال با این وضعیت میآیند با آقای باجلان با مدرک مربیگری C آسیا که در این فصل دستیار ابراهیمزاده بود، هشتاد میلیون قرار داد میبندند و این هشتاد میلیون جدای از هزینه اقمات و بلیت پروازش به کرمان بوده است. مدیران باشگاه گفتند که ترک زاده را خواستهایم و خودش نیامده، من به آن ها میگویم ترک زاده مسافرکشی کند بیشتر از 800 هزار تومان در میآورد. من مانند ولی میرزایی نیستم که هرچه دیگران گفتند، بگویم چشم و به میرزایی گفتم من برای خدمت آمدهام. یکی از دلایلی که در نیمفصل دوم در زمان مربیگری وینگو استعفا دادم این بود که نتوانستم کار کنم چون آرتا منهاجی و ولی میرزایی برای خودشان بودند و وینگو هم برای خودش و فرزاد حسینخانی هم که کاپیتان تیم بود برای خودش.
کدامیک از مربیانی که به کرمان آمد یک مربی کرمانی را با خودش به شهرهای دیگر برد، آیا این به دور از انسانیت نیست که بیایی نان و نمک یک شهر را بخوری و دست هیچ کدام از بچههای آن شهر را نگیری.
شما ببینید آقای محمود فکری کجا شد مربی، زمانی آقای مظلومی به مس آمد ایشان را با خودش آورد و مربی کرد. نامجو مطلق هم به همین ترتیب.
**در فصل نقل و انتقالات بین دو نیم فصل سال گذشته چند بازیکن غیربومی جذب شد که بعضی از آنها هیچ راندمانی برای مس نداشت، به نظر شما داستان جذب این بازیکنان چه بود؟
مشکل ما همین اعتماد نکردن به بازیکنان بومی است، اگر بازیکنان ما مشکل داشتند چگونه است که مس نوین با بومیها به لیگ دسته دو آمد. ما دلالان را نمیتوانیم از فوتبال کرمان کنار بگذاریم.
**در بین دو نیم فصل، فرزاد حسینخانی کاپیتان تیم صنعت مس کرمان کنار گذاشته شد و احمد زندهروح کاپیتان مس شد که در چند بازی شاهد بروز حواشی بودیم. نظر شما در این مورد چیست؟
در به وجود آمدن حواشی مدیریت ضعیف منصور ابراهیمزاده مسئله اصلی بود که دستیارانش ناوارد بودند. اصولا مربیان بزرگ سعی میکنند، دستیارهای بزرگ بیاورند که در زمان بحران بهشان کمک کند. مشکل اصلی ما مدیریت بالای تیمی بود که اگر در تیم مدیریت بود بزرگتر از احمد زندهروح هم نمیتوانست نفس بکشد.