به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، روزنامه شرق درباره آینده شهردار تهران نوشت: «یک نفر هست که در این روزها و ماههای پساانتخاباتی، همگان بیش از هر کسی مشتاقاند اخباری درباره آینده سیاسی - کاریاش بشنوند. او کسی نیست جز «محمدباقر قالیباف»، فرمانده اسبق نیروی انتظامی که ١٢ سال است بر کرسی شهرداری تهران تکیه زده. او که رفتنش از شهرداری تهران قطعی است، این روزها هر جا میرود یا هر دیداری دارد، محتمل است که به آینده کاری او ربطی پیدا کند.
تازهترین گمانهزنی درباره آینده شغلی او را عکسهای منتشر شده در روز گذشته رقم زد. شهردار تهران خندان به دیدار «علیمحمد نوریان»، سرپرست فعلی دانشگاه آزاد، رفته است؛ در حالی که محسن هاشمی هم او را همراهی میکند یا حداقل در این میزبانی یا میهمانی حضور داشته است. محسن هاشمی همان کسی است که برخی به شدت مشتاق هستند او را به جای قالیباف در کسوت شهردار تهران ببینند... حضور این دو نفر در عکسهای منتشر شده در کنار هم و در دانشگاه آزاد میتواند سازنده روایتی باشد که لزوما رابطه علت و معلولی در آن جریان ندارد. روایتی با این مضمون که «قالیباف ممکن است مدیر میراث پدری محسن هاشمی شود و در عوض صندلی شهرداری به محسن هاشمی سپرده شود.»
آینده قالیباف میتواند جور دیگری هم رقم بخورد؛ برخی سرگذشت و سرنوشت او را به همتای نظامیاش محسن رضایی تشبیه میکنند و پیوند میزنند. رضایی هم بعد از سه دوره ناکامی به سپاه بازگشت، لباس نظامی بر تن کرد و در دانشگاه امام حسین مشغول تدریس شد. اگر چه همزمان دبیری و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم ادامه میدهد. شاید برای قالیباف هم چنین سرانجامی قابل تصور باشد. این که به عضویت مجمع تشخیص مصحلت نظام درآید اما در کنار این عضویت او به یک سمت رسمی و مدیریتی هم نیاز دارد. شاید به سیاق رضایی به گذشتهاش بازگشت کند. در این صورت این شانس یا حق انتخاب را دارد که رنگ لباسش را خودش انتخاب کند. لباس سبز تیرهاش را به تن کند و به یکی از قرارگاههای سپاه بازگردد یا در دانشگاه امام حسین همکار رضایی شود یا رنگ سبز روشنتر را انتخاب کند و در دانشگاه پلیس تدریس کند یا اصلا سفید را انتخاب کند و به پرواز درآید.
شایعه درباره این که قالیباف بعد از شهرداری کجا میرود، زیاد است. بیشتر آنها هم تکذیب میشود. در روزهای گذشته اخباری به گوش رسید که گویا شهردار مشهدی تهران یکی از گزینههای آیتالله رئیسی برای اضافه شدن به تیم جدی مدیریتی تولیت آستان قدس است. آن چنان که شنیدهها حکایت از این داشت که محمدباقر قالیباف دیداری با حجتالاسلام رئیسی داشته و گویا در این دیدار موضوع قائممقامی او در تولیت آستان قدس پیشنهاد شده است.
چند وقت قبل هم خبری در فضای مجازی ردوبدل شد مبنی بر این که شهرداری اهواز مقصد بعدی محمدباقر قالیباف است اما مهدی ذاکری، مشاور شهردار تهران در گفتوگو با باشگاه «خبرنگاران جوان» این خبر را تکذیب کرده بود. مشاوران قالیباف و نزدیکانش یا واقعا هنوز اطلاعی از آینده کاری رئیس خود ندارند یا در صورت اطلاع، تمایلی به افشای آن ندارند. حسین قربانزاده، مشاور شهردار تهران و سردبیر همشهری، دو هفته پیش به «شرق» گفته بود: «من حدسم این است که ایشان امورات مختلفی دارند که به آن خواهند پرداخت. کارهای جهادی و پیگیری امور مناطق محروم. در حوزه ساختوساز این مناطق، حوزه سلامت و... خارج از فضای دولتی و شهرداری فعال میشوند. فراخوانهایی از قبل بوده و افراد دلسوزی بدون هیچ چشمداشتی برای کمک آمدهاند و کارهای مختلفی انجام دادهاند اما این را که دقیقا کجا خواهند رفت، باید از خود ایشان بپرسید.»
برخی گمانهزنیها و اخبار تأیید نشده هم حاکی از این بودند که او احتمالا به ریاست ستاد فرمان اجرائی امام منصوب خواهد شد. برخی هم در این میان از بنیاد مستضعفان سخن گفتهاند. گمانه رفتن او به بنیاد مستضعفان البته سال ٩٢ قوت بیشتری گرفته بود. همان زمان برخی دیگر هم میگفتند بهتر است او فعالیتهای خود در دانشگاه را جدیتر پیگیری کند. آن زمان حتی شایعه شده بود که ممکن است قالیباف به جای ضرغامی بر مسند ریاست صداوسیما بنشیند. به نظر میرسد قالیباف در سال ٩٢ با وضعیت به مراتب بهتری به نسبت امروز روبهرو بود. احتمال نشستن بر صندلی ریاست صداوسیما کجا و شهرداری اهواز کجا؟
سال٩٢، وقتی قالیباف در ٥٢سالگی بعد از هشت سال تلاش و کادرسازی و فعالیت مداوم ستادهایش، نتوانست منتخب ملت شود، صحبت از این شده بود که آیا پایان کار سیاسی فرمانده سابق سپاه و پلیس و شهردار تهران فرارسیده است؟ نرسیده بود. حالا بعد از سه دوره شکست شاید قطعیتر بتوان از احتمال این پایان سخن گفت. محمد عطریانفر به تازگی درباره او گفته است: «برادرمان آقای قالیباف واقعا یک شخصیت سیاسی نیست. یک سیاستمرد و سیاستمدار نیست. چرا نیست؟ به دلیل همین عملکرد توهمآمیز و پر از خطا، آدم به این واقعیت تلخ میرسد که این بنده خدا در قضیه انتخابات بازی خورده. بالاخره وقتی کسی دو بار در یک رقابت و آزمون سیاسی شکست میخورد، پیامش این است که ظرفیت رأی او همینقدر و حداکثر پنج میلیون است. به چه دلیل خود را دوباره به افکار عمومی ارائه میکنی که مجددا دچار آسیب شوی؟ این حداقل اولین خبط سیاسی آقای قالیباف است.»
پرویز کاظمی، وزیر رفاه دولت نهم، پیش از انتخابات شورای شهر، پایان عمر سیاسی قالیباف را پیشبینی کرده و گفته بود: «آقای قالیباف در مناظرهها به واسطه حرفهایی که مطرح کرد، نشان داد بسیار به قدرت علاقهمند است. حتی علاقهمندی وافر او به قدرت موجب موضعگیریهای بسیار اشتباهش شد. طبق خبرهای رسیده گروهی شورای شهر پنجم را در اختیار میگیرند که متفاوت از گروه قبلی هستند. ٣٠ بر هیچی که در انتخابات مجلس اتفاق افتاد، به نظرم امروز نیز ٢١ بر هیچ اصلاحطلبان پیروز انتخابات شورای شهر تهران میشوند. بنابراین آقای قالیباف در کنار افت پایگاه اجتماعیاش، جایگاه شهرداری تهران را هم از دست خواهد داد. در مجموع دوره سیاسی آقای قالیباف به پایان رسید.»
قالیباف خیلی اهل گوش دادن به توصیههای مشاورانش نیست. اگر بود الان شاید رئیسجمهوری بود. سال ٩٢ بعد از انتخابات، یکی از مشاورانش گفته بود قالیباف باید از کار اجرا بیرون بیاید، برود گفتمانسازی کند و وقتش را صرف بررسی چرایی ناکامیاش بکند. سرنوشت امروزش نشان میدهد نرفت و نکرد. شاید در آینده نیز چنین نکند.»