برادران و خواهران؛ ما را چه شده که سیاست های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را در سیاست محض باید ذوب ببینیم؟! که فراموش کرده ایم اهداف جامعه کل در جویبار خدمت و ذوبِ در جامعه جزء باید احساس مسئولیت شود.
قرار ما چنگ زدن به چمنزار گلستان سلیقه های اندیشه سرا نیست!
که مرام سیاست خونین است و مرام انسانیت طنین عطر نوعدوستی و خدمت به رفاه انسانیت است.
آری، رایحه وحیانی دارد که چه فایده به تمام دنیا ببَریم ولی در پیشگاه وجدان خود بازنده ای باشیم که نای برگشت به میان مردمی تنها و بی پناهیِ سوزنده این منتظران خدمت را نداشته باشیم.
مگر ما نخوانده ایم که هر اندازه سلیقه ها و صورت ها و نگرش ها را فهم کنیم، آنگاه به شعور خدمت رسیده ایم و ظرفیت تحملِ فریاد ضعیفی که از عصبانیتی در جوار مظلومیت ناله بر سر ما می کشد، را داشته باشیم!؟!
ما را چه شده که سیاست را تحت هر شرایط رفتاری و کرداری و گفتاری باید برنده ببینیم؟!
اینکه خود را نماینده ای از مردم نقاشی کنیم، در صورتیکه در جایگاه نمایندگی و سخنگویی تنها به فکر منافع خود باشیم و نشان شده مردم ببینیم و کمر به حذف همین مردم در مسیر حضور و پیشرفت فرزندان آنها ببندیم، این چه مرام و مسلکی است که در فرهنگ سیاسی و عملکرد سیاسی حضور فعال خود تحسین و تمجید و مباهات شود؟!
سپهر این کهن دیار سراسر جور است و ناتوانی مردمان قانعی که جان برکفِّ دستان مهربان و باوقار شهیدان خود گرفته به میثاق سرزمین مادری و انقلاب نور جان داده اند تا در برابر تاریخ سرخورده و خجل نباشند، شما را چه شده که مردم را در سیاست ذوب کرده و پیر فرزانه را در برابر مردم خود شرمنده می کنید!؟
نگذارید افرادی که روحیات جزم اندیشی و خودمحوری را شأن سیاسی خود دانسته و جوانانی را که این روحیات را تشدید قوا می کنند باز تولید شوند.!
نگذارید جوانان امروزین خوی خودکامگی را در ضمیر خود بازتولید کنند تا فردای آینده نیز پیشکسوتانی دگم و تقابلگر رقم بخورد!
نگذارید سیاست موجی از ترکش و تازیانه شود،که این ترکش ها شلاق دَوَرانی دارد و سرانگشت این ترکش در چشم مصدر اولین فرو میرود!
نگذارید برادران و خواهران صاحب نظر؛
شما مسئول هستید در برابر خدا، در برابر شهیدان،در برابر آیندگان و در برابر وجدان خود، اگر این جزم اندیشی و دگماتیسم سیاسی در روحیات و افکار جوانان ملی و استانی بازتولید شود به مراتب خسارت است و این خسارات گلوگاه افراد متدین و خدمت رسان به مردم را از مسیر توسعه و خردجمعی چنگ خواهد زد،و چنگال تمامیت خواهی را تا مغز استخوان نیروهای ارزشی و خدمت رسان و پرتلاش آینده فرو خواهند کرد.
اهل قلم و اهل نظر در مطبوعات،رسانه و خبرنگاران تکلیف دارند که کنترل اذهان عموم کنند تا مبادا حقی از محقی سلب و حقوق نیروهای مستعد در فضای جبر انتخاب نادیده گرفته شود، رسانه چشم، گوش و تمام داده های اطلاعاتی مردم هستند در میان دولتیان، پیامبرانی از دل مردم در برابر حسن و قبح اجرائیات مسئولین با این تفاوت که جامعه رسانه بدون فیش حقوقی خدمت می کنند و مسئولین با فیش حقوقی خدمت می کنند!!
یادداشت: رحمت اللّٰه دانا، مؤلف،محقق و نویسنده خوزستانی