به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ هادی حجازیفر برای امیر مهدی ژوله اینگونه نوشت:
«سلام امیر جان. حالِ الانِ تو بیشتر اندوه هست تا عصبانیت. اندوه از بابت گره زدنِ رویایی جمعی به پدیده ای همچون فوتبالِ ملی. بلی، ما هم مثلِ تو دل بستیم به شادی و حتی غمِ جمعی که مدتهاست جُز فوتبال در عرصه دیگری تجربه اش نکرده ایم. من میدانم که ناراحتیِ الانِ تو و منِ شهروند، ناشی از شوکِ کلمه چیدَن و جمله بندیِ بخشی (بخش کوچکی) از ابزارِ این رویاست و خلقِ یک سوال بزرگ ( و کمی ناامیدی زودتر از موعد ): آیا مغز و گوشی!! که تحمّل کمی شوخیِ غیر رسمی را ندارد و چنین کلمات و برخوردی پَس می اندازد، می تواند مُعجزه خلق کند؟ حتی اگر بُکُند که نمی کند، پا برجا و زایا خواهد بود؟ راستش من در این بی هوایی و کَم هوایی تو را ترجیح میدهم به هر اتفاقِ ناممکنی که ایشان بخواهد خَلق کند. همینقدر واضح! تو بی شَک در تمامِ این سالها به گسترهِ طنز و شوخیِ ما که آدم جز با گوشِ عمه اش نمی تواند شوخی کند افزوده ای. ما لبخندهایِ دیر به دیر و کج و معوَجمان را از سالها پیش به تو مدیونیم. از همان روزها و شب هایی که اسم امیر مهدی ژوله بی سر و صدا، لایِ اسم های ناشناسِ تیتراژ گُم می شد.
پ.ن: آقا ژوله جان! گوشِ بنده در خدمتِ شماست. اگر موردِ پسند بود شوخی کن باهاش، بکِشِش، سوراخش کن، بِکَن بنداز دور. اصلا فک کن گوشِ خودته. در این حد»