مشکل والیبال با دستور حل نمی شود

|
۱۳۹۷/۰۶/۰۸
|
۰۹:۵۰:۱۹
| کد خبر: ۷۴۷۴۴۵
مشکل والیبال با دستور حل نمی شود
* هوشنگ عطاپور

در یادداشت گذشته، وقتی رگ و ریشه مشکلات تیم والیبال ارومیه را از منظر امر اجتماعی ، مطرح کردم ، بسیاری از علاقه مندان به تیم والیبال ، نقطه نظرات نگارنده را نه از وجه انتقادی و رهیافت علمی ، بلکه با شور و هیجان ورزشی مورد حمله قرار دادند.

در این یادداشت سعی می کنم ابعاد مساله والیبال را کمی مفصل تر مورد بررسی قرار دهم.

۱. شورای شهر و شهرداری فی الذات ماموریت تیم داری نداشته؛ ولی بر عکس مسوولیت توسعه ورزش های همگانی را دارند. تیم داری امری حرفه ای و بسیار هزینه بر است و بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی دولت و نهادهای عمومی باید تصدی گری خود را در این حوزه ها به بخش خصوصی واگذار بکنند.

۲.شهرداری ها نهادهای عمومی درآمد هزینه ای هستند و متکی به درآمدهای عمومی و نه دولتی هستند. به اندازه درآمد می توانند هزینه بکنند. صرف وجود ردیف برای باشگاه داری تکلیفی برای پرداخت هزینه ها از محل درآمدهای شهرداری ایجاد نمی کند.اگر شهرداری درآمد قابل وصولی دارد باید بر اساس اولویت های اجرایی آن را هزینه کند. اولین اولویت هزینه ای شهرداری ، پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان خود است‌.حال اگر درآمد مازاد داشت ، باید صرف هزینه های مدیریت امور شهری و نیازهای حیاتی شهروندان بکند.اولویت بعدی امورات عمرانی اجتناب ناپذیر، و در نهایت امور فرهنگی و ورزش های همگانی است.

حال اگر شورای شهر و شهرداری پول مازاد دارند و تمام مطالبات کارکنان و پیمانکاران و هزینه های ضروری را پرداخته اند ، بروند و بر اساس تشخیص خود و مطالبات شهروندان ورزش دوست عمل بکنند.اما جمیع اطلاعات نشان می دهند شهرداری در پرداخت حقوق کارکنان خود دچار مشکل جدی است.

۳. منابع درآمدی شهرداری ارومیه ناپایدار و حاصل تراکم فروشی است. با شرایط اقتصادی فعلی کشور ، در آینده شهرداری با مشکل جدی درآمدی مواجه خواهد شد. در خوشبینانه ترین حالت ، شهرداری می تواند فقط وضع موجود را حفظ بکند ، مگر آن که اتفاق مثبتی در حوزه اقتصادی کشور رخ دهد. پس بستن ناف تیم والیبال ارومیه به شهرداری ، در نهایت موجب سقط آن خواهد شد.تیم والیبال ارومیه برای بقا و افتخار آفرینی نیازمند حمایت جدی طرفداران و بخش خصوصی است.

۴.ورزش یک امر اجتماعی و فرهنگی است. ورود شورای شهر و شهرداری در سال های گذشته آن را به یک امر سیاسی تبدیل کرده است.سیاسی شدن والیبال و هر ورزش دیگری آن را آسیب پذیر می کند. در روزهای اخیر هم ما شاهد بودیم که اصلی ترین غایبان این چالش ، صاحبان اصلی والیبال بودند ، در عوض صدای سیاسیون بود که در  شهر بلند بود و بازار وعده وعیدهای انتخاباتی هم داغ شده بود. والیبال ارومیه برای شکوفایی و بازگشت به دوره پرافتخار خود، نیازمند استقلال از سیاست و سیاستمداران  است تا باردیگر بتواند به حیات ورزشی پایدار برسد.

۵.وقتی صحبت از ورود هیات والیبال و اداره کل ورزش و جوانان برای حمایت از والیبال می شود ، به معنای تیم داری آنها نیست‌.؛ چون آنها هم ممنوعیت قانونی دارند. ولی هم هیات والیبال استان و هم اداره کل ورزش و جوانان وظیفه استعدادیابی ، کشف استعدادها ، گسترش مسابقات محلی و توسعه همگانی ورزش والیبال در آموزشگاه ها و محلات را بر عهده دارند‌‌.اداره کل ورزش و جوانان وظیفه دارد که بخش خصوصی را برای تاسیس باشگاه های والیبال تشویق کند و از آنها حمایت های حقوقی و تسهیلات بانکی بنماید.

هیات والیبال موظف است به دنبال اسپانسر برای تیم های بخش خصوصی برود و آنها را برای حمایت از والیبال استان ترغیب و تشویق بکند.

این که چند نفر ستاره والیبال از سطح کشور در تیم والیبال ارومیه جمع بکنی و نتیجه کذا بگیری ، کمکی به ریشه دار نمودن والیبال در استان نیست.طبیعی است ستاره های فوق هرجا پول خوب بگیرند، فصل بعد والیبال ارومیه را ترک می کنند. مهم آن است که ارومیه ای که سال ها ستاره  در ورزش والیبال  پرورش می داد ، همچنان بتواند شهری پر ستاره باشد. حال دوستان اعلام بکنند ، شهری که عاشق والیبال است ، الان چند باشگاه خصوصی یا نیمه خصوصی والیبال دارد و با کدام کارنامه ای ؟

۶. من شخصا به نقش تیم های ورزشی در شکل گیری هویت جمعی و غرور منطقه ای و توسعه اقتصادی باور دارم‌.خیلی علاقه مند هستم که تیم والیبال ارومیه همان نقش تیم فوتبال تراکتور را در آذربایجان و ایران ایفا نماید و همچنان دورنالار یوواسی میعادگاه عاشقان والیبال شهرمان باشد.ولی رخدادهای اخیر را هرگز راهکاری برای حمایت مستمر از والیبال ارزیابی نمی کنم. زیرا باور دارم با موضع گیری های سیاسی ، شعارهای انتخاباتی و دستور مقامات مشکل والیبال حل نخواهد شد.

۶. شکی نیست ارومیه شهر عاشقان والیبال است. ظرفیت های تاریخی و انسانی برای رشد و تعالی این ورزش در استان وجود دارد. اما راهکار ، همکاری و هماهنگی هواداران ، شهرداری ، شورای شهر ، هیات والیبال ، اداره کل ورزش و جوانان

برای حمایت از بخش خصوصی جهت باشگاه و تیم داری است. والیبال ارومیه همیشه از این نبود حامی مستمر و دائمی رنج برده است‌.روزی مسوولی خواسته کمک کرده ، نخواسته تیم را به امان خدا رها نموده است؛ شهرداری درآمد کافی داشته حمایت کرده ، نداشته پا پس کشیده است ، و در نهایت هواداران مانده اند بدون تیم مورد علاقه اشان.

من بار دیگر تاکید می کنم پیشکسوتان ، والیبالیست های قدیم و جدید، هواداران و علاقه مندان به توسعه استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه دست به دست هم بدهند و یک باشگاه خصوصی مردمی افتتاح بکنند و با استعداد یابی ، زمینه را برای بازگشت غرور آمیز و دائمی ارومیه به میادین مسابقات ورزشی فراهم بکنند.این یک ایده پردازی نیست.در همه کشورهای توسعه یافته این گونه عمل می شود. الان تیم تراکتور توانست با پیداکردن یار خصوصی در لیگ برتر ، با اعتماد به نفس بازی بکند، این اتفاق باید برای تیم والیبال ارومیه نیز بیفتد.
انشالله.

نظر شما