به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در بخش «فرزاد موتمن تقدیم میکند» فرزاد موتمن با روبرت صافاریان منتقد و مدرس سینما گپوگفتی متفاوت درباره ویژگیهای فیلمبرداری در سینما (سکانس-پلان) داشت.
شاهرخ دولکو در بخش «مسئله هفته» با محسن برهمانی رئیس مرکز تولیدات بینالملل راجع به مسئله فیلمها در فضای بین المللی به گفتوگو نشست.
سپس در بخش«کافه نقادی» میزبان امیرحسن ندایی استاد دانشگاه بود. همچنین مهدی حامد سقایان با میکائل شهرستانی کارگردان و بازیگر تئاتر در بخش «شعبدههای بازیگری» به گفتوگو پرداخت و دربخش پایانی امیرعباس صباغ در بخش «سوژه هفته» میزبان عزیزالله حاجی مشهدی و طهماسب صلح جو 2منتقد سینما بود. گزیدهای از مهمترین اظهارات سینمایی مهمانان این هفته «سینماگرام» را میخوانید.
روبرت صافاریان:
برداشت بلند در فیلم اگر به درستی انتخاب نشود به فیلم لطمه میزند
یکی از تصمیمات مهم هر فیلمساز برای به تصویر کشیدن یک رویداد به منظور تصویر کردن آن، خرد کردن اتفاقات و کنار هم قرار دادن آنهابرای صحنه مورد نظر خود است.
نوع دیگری از فیلمبرداری وجود دارد که افراد و اشیاء بیشتری در صحنه وجود دارند و اتفاقات پیچیده است و دوربین نیز نه تنها ثابت نیست بلکه حرکات پیچیدهای دارد. به طور کل به تصویر کشیدن این صحنه کار سختی است.
اگر به طور کل بخواهم درباره فیلم های یکتیک صحبت کنم در فیلم «مرد پرنده» یا «ویکتوریا» به طور خاص اگر به جای یک پلان از شش پلان استفاده میشد ضربهای به فیلم وارد نشده و فضای عمومی فیلمساز حفظ میشد.
درنظریه تاریخ سینما، ما در نهایت به این مسئله میرسیم که فیلمساز از هر دو روش کات کات و برداشت بلند استفاده میکند مثل هیچکاک.
محسن برهمانی:
با ارتباطات فیلم میفروشند
حضور برخی فیلمهای سینمایی درجشنواره های متعدد چشمگیر است اما بازار فروش خوبی ندارد.
ما خیلی با سینمای جهان فاصله نداریم، شاید لوازم اقتصادی مثل هالیوود یا بالیوود را نداشته باشیم اما اقتصاد فیلمهای شاخص در جهان در دست شرکتهای محدود فیلمسازی است.
تولید مشترک ما موفق نبوده است، فیلمهای سینمایی در محدوده جغرافیایی خود قابل قبول اند مگر اینکه مختصات بین المللی در آن رعایت شود.
ما در سینما ابتدا باید برند سازی کنیم سپس مارکتینگ انجام بدهیم.
چین یک جریان مستقل از سینما دنیا دارد اما دیگرکشورها بر روی برند هالیوود سالها است که کار میکنند.
بخش دولتی باید برای معرفی سینمای ایران پول خرج کند. سینماگران در حوزه بین الملل باید حصار خود را بشکنند و حقیقت ماجرا را لمس کنند. افراد در سینما با ارتباطات فیلم خود را میفروشند.
امیرحسن ندایی:
در حوزه نظری فیلمها، مسئله توطئه وجود دارد
فیلم«تصویری از سفر به ماه» پوستر بی نظیری دارد و موضوع اصلی فیلم که دروغ است را به مخاطب خود نشان می دهد. در سینما قبل از نمایش فیلم شرحی بر آن وجود دارد که به مخاطب بگویند داستان فیلم بر اساس حقیقت نیست و کاملا یک موضوع تخیلی است.
مت جانسون در این فیلم معنی حقیقت و واقعیت را به بازی گرفته که این تردید ایجاد میکند. فیلم«تصویری از سفر به ماه» طراحی صحنه بی نظیری دارد.
اولین فیلم در زمینه قدم گذاشتن انسان بر روی ماه «سفر به ماه» است که در فیلم «تصویری از سفر به ماه» هم یکی از شخصیتها درحال دیدن این فیلم است.
در حوزه نظری فیلمها مسئله توطئه بسیار به چشم میخورد اما عکسهایی وجود دارد که نشان میدهد حضور انسان روی ماه حقیقی است.
میکائیل شهرستانی:
هنرجویان مسیر بیراهه را میروند
بازیگری هم مانند هر حرفه دیگری نیاز به آموزش دارد اما این اتفاق نمیافتد و روز به روز کمتر میشود. کسی نمیتواند در بدو کارش این ادعا را داشته باید که مثلا من میتوانم جراح مغز یا قلب باشم. در گذشته از هرکسی میپرسیدی میخواهی چهکاره شوی میگفت یا دکتر یا خلبان اما امروزه همه میخواهند بازیگر شوند.
بازیگری جاذبههای بیشماری دارد؛ یکی از این جاذبهها تعاریفی است که درباره آدم میشود؛ یک هنرجو باید مسیر سلامت را طی کند اما متاسفانه آن مسیر بیراهه است.
سینما و بازیگری جهان جذابی است و خیلی میتوانند در آن جلوه فروشی کنند و این وسوسه کننده است.
چرا نمیآییم آنچه که در جهان است و کشورهایی که صاحب این هنرها هستند را دنبال کنیم و راهی که آنها رفتهاند را ما هم برویم؟
بازیگری به عنوان یک حرفه حساس که با روان شما سروکار دارد و بیجهت نیست که بعضیها معتقدند این کار جزو سختترین کارهای جهان است؛ پس چه خوب است تمام و کمال آنچه را که میدانیم با شیوههای درست دراختیار هنرجویان و دوستداران هنر قرار دهیم.
ما میتوانیم کسانی را تعلیم دهیم که یک شبه نباشند و بعد از یکی دو کار که جهش کردند فراموش نشوند.
عزیزاله حاجی مشهدی:
مدیر سینمایی جسارت داشته باشد
در تمام این سالهایی که گذشت با قدرانی از زحمات کسانی که کم و بیش حال سینما را درک کردند و برای آن زحمت کشیدند، وقتی به معدل همه این دوستان نگاه میکنیم از یک خلا بزرگی تحت عنوان یک سازمان و نظام قوام یافته و قانونمند رنج میبرند؛ نظامی که متکی به سلیقه شخصی و فردی یک مدیر بعد از مدیر بعدی نباشد؛ به اصطلاح فردیت در آن حاکم نباشد.
مدیر سینمایی ویژگیهای بسیاری باید داشته باشد. سینمای بی برنامه یعنی باری به هر جهت! سینمایی که معلوم نیست به کدام سمت خواهد رفت؟ برای نجات بخشی سینما به مدیرِ مدبری نیاز داریم که اولا با جنس و ماهیت سینما آشنای کامل داشته باشد؛ فرآیند و مشکلات آن را بداند.
مدیر سینمایی ترجیحا آدم توانمندی باشد. جوان و خوشفکر باشد و سینما را بشناسد. جرات و جسارت داشته باشد.
طهماسب صلحجو:
مدیر جدید چوب لای چرخ سینما نگذارد
سینما را بر اساس آثاری که نمایش داده میشوند شناسایی میکنیم. ما به اقتضای کاری که آن را بلدیم یا نه در سیستمهای مدیریتی نیستیم.
سینما طی این چهل سال گذشته، تابعی از تبو تابهای اجتماعی بوده است یعنی در شرایط مختلف اجتماعی، سیاسی وفرهنگی جلوههای خاصی داشته است. سینمایی که الان وجود دارد تابع همین شرایط است.
سینمای کنونی ما به مدیری احتیاج دارد که مزاحم سینما نباشد و چوب لای چرخ سینما نگذارد. با مدیریتهایی که در سایه هستند (مدیرانی که کار خود را بلدند)، سینما مسیر خود را طی میکند.
تکلیف سینما را از روزی که به وجود آمده تماشاگران روشن کردهاند. وقتی جوانِ بی تجربهای را راس امور سینما بگذارند، احتمال خطا خیلی بیشتر خواهد بود.
تمام کسانی که بعد از انقلاب به هر شکلی مدیریتی در سینما داشتهاند، حاصل کاری داشتند که نشان دهنده توانمندیهای آنها بوده است.