حسینی بیان کرد: جشنواره با ایجاد بخش «چهارسوی هنر» به یک حلقه کمتر مورد توجه در جامعه تجسمی پرداخت و گالری دارانی که غیر از نقش اجتماعی شان در گسترش بازار اقتصادی می توانند بسیار موثر باشند را به جشنواره دعوت کرد. بنابراین این فعالیت آغاز شد و گالری ها آمدند و این نقش و مسئولیت را ذیل برنامه رسمی به عهده گرفتند. مهمتر آنکه از شهرستان ها نیز گالری هایی در کنار گالری های نامدار و با سابقه تر تهران حضور پیدا کردند و بیشتر هنرمندان خطه خودشان را مورد توجه قرار دادند که همین امر می تواند به خودباوری بیشتر جوانان هنرمند شهرستان ها و عرضه مناسب آثار برسد.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مغفول ماندن حوزه بازار هنر در عرصه هنرهای تجسمی طی سالیان متمادی اظهار کرد: ما در هنر توسعه متوازن را تجربه نکردیم. آفرینندگان هنر را زیاد توانستیم پرورش دهیم اما به همان نسبت نتوانستیم دوستداران آن هنر و مخاطبانش را رشد بدهیم. یک وقتی ما فکر می کنیم فرزندمان را به کلاس هنری می فرستیم الزاما به این معنا است که هنرمند شود در حالیکه ما قرار است افرادی را پرورش دهیم که ارزش هنر را درک کنند و بزرگ که شدند بتواند هنر خوب را از بد تشخیص دهد و مخاطب هنر شود. چون این اتفاق نیفتاده بازار هم شکل نگرفته است.
وی اضافه کرد: وقتی ما مخاطب هنر را پرورش دهیم، وقتی دیوار آن فرد بزرگ شود و دیواری خالی مقابلش ببیند خالی بودن آن را نمی تواند، تحمل کند و به فکر پر کردنش می افتد و سپس درباره انتخاب اثر گفتگو می کنند و در ادامه برای انتخاب اثر به گالری ها می روند.
حسینی با اشاره به اینکه در سال های اخیر رشد گالری ها نشان می دهد مخاطب هم تا حدودی در حال رشد است، گفت: من تا ١٨ سالگی که در شیراز بودم ،آنجا به تعداد انگشتان یک دست هم گالری نداشت و تازه برخی از آنها فعال نبودند. امروز همان شهر ٣٥ نگارخانه خصوصی دارد و برخی حتی فروش خارج از ایران دارند و اگر چرخه اقتصاد هنر شکل نگرفته بود تعداد نگارخانه ها به این عدد نمی رسید.
وی با تاکید بر اینکه مسئولان باید بی دریغ به هنر توجه کنند، گفت: اگر می پرسیم که چرا موسیقی خوب کمتر در جامعه شنیده می شود، شاید پاسخش این است که جامعه ما موسیقی خوب و معیار را نمی شناسد. ما باید پرورش دهنده مخاطب آگاه باشیم.
حسینی بیان کرد: بیش از انتظار بخش چهارسوی هنر را خوب دیدم. این قدم اول بود و تجربه مشابهی نداشت. شاید برگزاری اکسپوی تهران که یک دهه از تجربه آن می گذرد نزدیک ترین تجربه به این رویداد باشد که آن نیز با امیدهای فراوان برگزار شد اما به نتیجه نرسید واز طرف شرکت کنندگان و برگزار کنندگان مطلوب نبود. فکر می کنم چیزی شبیه آرت فر و اجتماع نگارخانه ها حلقه بین نگارخانه داری و حراج ها هستند.