فیلم «بنفشه آفریقایی» که اولین فیلم روز دوم جشنواره فجر در سینمای رسانه بود و با برخوردهای متفاوتی مواجه شد، روایتی از یک عاشقانه کهنه نشده که بر قصه ای رسوخ کرده است.
فیلم جدید مونا زندی بهرغم حضور دو کاراکتر اصلی مرد، یک داستان زنانه دارد که از لایههای پنهان روحی و روانی شخصیت زنش با بازی فاطمه معتمدآریا روایت میشود.
داستان با سورپرایزی برای تماشاگر آغاز میشود و قرار است تماشاگر تا پایان با همین سورپرایز پای فیلم حفظ شود. در نگاه اول میتوان برای این فیلم یک تک جمله گفت و آن هم مستقیماً بر میگردد به تم اصلی فیلم که فریاد میزند: عشق هرگز نمیمیرد و حتی از حالتی به حالت دیگر تبدیل نمیشود چراکه ماهیتش چیزی ورای حتی کائنات است.
شاید داستان با ریتمی بسیار پایین و خسته کنند حتی روایت شود اما نگاهی هدفمند در این سبک کارگردانی محسوس است. هر شخصیتی در این فیلم دارای جایگاه انسانی خاص است در واقع شناسنامه روحی و روانی شخصیتها بر اساس تدبیری انسانی از یک ماجرای عاشقانه طراحی شدهاند و شاید مهمترین ویژگی فیلم به همین مساله بر میگردد چرا که تماشاگر حتی میتواند وقایع را به دلیل همین شخصیتها باور نکند. باور انسانهایی که بخشی از خلق و خوی انسانیشان را فراموش کردهاند تا ماهیت انسان بودنشان باقی بماند.
فیلم «بنفشههای آفریقایی» از منظری خارج از فضای تماتیک دارای لحظات نابی از فیلمبرداری و قابهای تصویری جذاب به خاطر لوکیشن خاصش است و به همین دلیل استارت خوبی در معرفی لوکیشن برای تماشاگرش دارد. اگر چه تدوینگر صاحبنام فیلم به خواسته کارگردان تیغ برشش را در بسیاری از لحظات با ملاحظه بر پلانهای فیلم فرود نیاورده است؛ تنها به این دلیل است که قرار است فیلم در موقعیتی آرام فضایی پر از رخوت، تحلیل شود تا عشق رسوب شده در روح و روان زن، بدون هیچ تاریخ مصرفی با جسارت تمام حتی در موقعیتی جدید و باور نکردنی قلیان پیدا کند.
«بنفشه های آفریقایی» هر شب 17000 تومن ...