بررسی عملکرد بنیاد سینمایی فارابی (بخش دوم گزارش هفته)

تصمیمات مدیران سلیقه ای بود/احیای سینمای ایران در دهه ۶۰

|
۱۳۹۷/۱۲/۰۲
|
۰۷:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۸۱۴۷۷۵
تصمیمات مدیران سلیقه ای بود/احیای سینمای ایران در دهه ۶۰
در گزارش شماره قبل کارشناسان مختلفی درباره عملکرد بنیاد سینمایی فارابی در سال های دهه 60 و 70 صحبت کردند و نظرات مثبت یا انتقادی خود را درباره فضای فیلمسازی و مقررات حاکم بر آن دوران بیان کردند. در این شماره ادامه نیز جمع دیگری از کارشناسان در این رابطه صحبت کردند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در گزارش شماره قبل کارشناسان مختلفی درباره عملکرد بنیاد سینمایی فارابی در سال های دهه 60 و 70 صحبت کردند و نظرات مثبت یا انتقادی خود را درباره فیلم ها مطرح کردند و در این شماره نیز با سینماگران و کارشناسانی از قبیل محسن علی اکبری، حمید بهمنی، شهرام جعفری نژاد صحبت کردیم تا درباره عملکرد فارابی در داخل و خارج از گذشته تا به امروز و همچنین مدیران سینمایی صحبت کنند.

محسن علی اکبری: بخش خصوصی را در حوزه بین الملل فعال کنیم

محسن علی اکبری در خصوص فضای فرهنگی و سینمایی سال های اول انقلاب گفت: بعد از انقلاب اسلامی خلأ بزرگی در نبود هنرمندان سینما و تئاتر در کشور به وجود آمده بود و با توجه به بیانات امام خمینی در بدو ورود «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم» قرار بر این شد که عرصه فیلمسازی فعال شود و هنرمندان جوان انقلابی درگیر آن شوند.

علی اکبری ادامه داد: این مأموریت اصلی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بنیاد سینمایی فارابی واگذار شد تا حمایت و هدایت سینمای آن زمان را به عهده بگیرد و سینمای فیلم فارسی را به سینمای انقلابی تبدیل کند. این مسیر آغاز شد و در دهه 60 با کمک فکری و مالی، بنیاد فارابی موفق به تولید شد و این تولید به طور عمده در راستای دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و فیلم های اجتماعی بود.

تهیه کننده فیلم «آرمان شهر» افزود: این بنیاد موفقیت های چشم گیری به دست آورد و ما می توانیم بنیاد فارابی را این گونه ترسیم کنیم که این بنیاد و حوزه هنری به عنوان دو ارکان کنار هم قرار گرفتند و باعث رشد و اعتلای هنر انقلابی شدند. این اتفاق تا امروز با نگاه های مختلف و مدیریت بنیاد فارابی ادامه داشت. بنیان سینمای بعد از انقلاب توسط بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی شکل گرفت.

او در خصوص عملکرد مدیران بنیاد فارابی در دوره های مختلف تشریح کرد: ما مشکلی در کل کشور داریم و بحث تنها مربوط به بنیاد سینمایی فارابی نیست، بلکه بیشتر مربوط به تفسیر به رأی مدیران بر اساس سلایق شخصی است. می بینیم که در بعضی دولت ها فیلم ها توقیف و در دولت بعدی آزاد می شوند. پس این فیلم مغایر با اهداف نظام نبوده، بلکه مغایر با نگاه شخصی مدیران بوده و این مشکل در همه جای کشور وجود دارد. متأسفانه بنیاد سینمایی فارابی هم چنین مشکلی دارد؛ یعنی همچنان با این مشکل درگیریم.

علی اکبری ادامه داد: شاید لازم باشد بزرگان و پیشکسوتان بنشینند و جلساتی بگذارند و یک آیین نامه داخلی برای سینما ترسیم کنند تا مشخص شود خط قرمز سینما چیست. در بسیاری از موارد مدیران از خط قرمزها عبور می کنند و تفسیر و تعبیر دیگری دارند. ما این مشکل را در فارابی هم داریم و مدیران بنیاد سینمایی فارابی با تفکری شخصی عالم سینما را به اشتباه مدیریت می کنند که عمدی نیست.

این تهیه کننده عنوان کرد: بنیاد سینمایی فارابی شایستگی این را دارد که ما را به جایگاهی با هدایت و حمایت لازم برساند. مباحث مالی در درجات بعد قرار می گیرند و عمده مشکلات ما با مدیریت های مختلف این بوده است که هیچ یک تلاش نکردند به یک آیین نامه منسجم برسند.

حمید بهمنی: فارابی در دهه 60 سیاست اشتباه سینمای گلخانه ای را دنبال می کرد

حمید بهمنی کارگردان فیلم «گام های شیدایی» در خصوص عملکرد فارابی در سال های آغازین گفت: به یاد می آورم در سال های اولیه انقلاب، آقایان بهشتی و انوار بر اساس گفت و گوهایی که انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که سینمای بعد از انقلاب باید هدف جدیدی را دنبال کند و نیازمند نهادی برای حمایت، هدایت و تجهیز سینما هستند تا خلأهای سینمای بعد از انقلاب پر شود. این فکر خیلی خوبی بود و به نظر می رسید نگاه بنیادینی در حال شکل گرفتن است.

بهمنی ادامه داد: وقتی تولیدات به آرامی شکل گرفت، شاید سینمای سالم و خوبی داشتیم، اما رهایی بخش و نجات دهنده نبود. تا سال ها بنیاد فارابی تبدیل به مأمنی برای کسانی شده بود که به دلیل رانت و ارتباطات خاص، می آمدند و پول می گرفتند و فیلم می ساختند که شاید اکران نمی شد و آن را اکران نمی کردند و اگر اکران می شد، دنبال بازپرداخت سرمایه گذاری صورت گرفته نبودند.

این کارگردان افزود: البته در این میان اتفاقات خوبی افتاد و فیلمسازان بزرگی مثل آقایان حاتمی کیا، ملاقلی پور و درویش از راه بنیاد سینمایی فارابی حمایت شدند. این جزو نکات مثبت محسوب می شود، اما کافی نیست؛ یعنی بعد از گذشت چهل سال، شاید به تعداد انگشتان دست فیلمسازان خوب معرفی کردیم و این در کشوری انقلابی که سرشار از نیروهای خلاق و توانمند است ، یک نقیصه محسوب می شود.

بهمنی یادآوری کرد: بنیاد فارابی در اواخر دهه 60 و ابتدای دهه 90 به دلیل دنباله روی از سیاست های غلط، در مسیر اشتباهی افتاد و به سمت سینمای گلخانه ای رفت؛ یعنی دنبال فیلم هایی رفتند که نگاه روشنفکری و ضدقهرمان داشت و اصلا قهرمان وجود نداشت. گاهی این مسائل در شرایطی شکل می گرفت که به دلیل تعلقات ذهنی کارگردان، نوستالژیک بود و بیشتر وابسته به درون گرایی فیلمسازان بود تا نیازهای جامعه.

کارگردان «گلوگاه شیطان» افزود: بنیاد فارابی این چالش را برای خود ایجاد کرد که با مخالفت خیلی از فیلمسازان شکل گرفت، اما باز هم فارابی خود را پیدا نکرده بود. وقتی دولت ها تغییر می کرد، فارابی سر جای خودش بود و دچار تغییرات عمده ای نمی شد.

شهرام جعفری نژاد: فارابی سینمای ایران را در دهه 60 زنده کرد

شهرام جعفری نژاد منتقد سینما درباره وضعیت فارابی در سال های آغاز تشریح کرد: مهمترین نقش را در سینمای ایران در دهه 60 بنیاد سینمایی فارابی بر عهده داشت؛ یعنی از سینمای نابوده شده آن زمان با برنامه ریزی های صورت گرفته طی 10 سال، به بهترین نتایج ممکن رسیدیم. این برنامه ممکن بود مانند هر برنامه دیگری نقاط ضعف و قوت داشته باشد، اما مجموعه نتایج مثبت آن به قدری درخشان بود که ضعف ها و خلل ها را می پوشاند.

جعفری نژاد افزود: اگر از منتقدان و کارگردانان در خصوص بهترین آثار سینمای بعد از انقلاب بپرسید، نیمی از انتخاب ها متعلق به دهه 60 است و این نشان دهنده اثربخشی آن از چند بعد است؛ یکی اینکه برنامه ریزی دقیقی صورت گرفت تا تولید نابود شده، سرپا شود و این اصلا کار ساده ای نبود، چون با سینمای ویران شده ای مواجه بودیم که عده زیادی بعد از انقلاب امکان فعالیت نداشتند و اصلا آگاه به این نبودند که می توانند کارشان را ادامه دهند یا خیر و این فیلم ها چه مضامینی باید داشته باشد. از لحاظ فنی نیز شرایط به همین نحو بود و خیل پرشماری از افراد شاغل در رشته های فیلمبرداری و طراحی صحنه به صورت پراکنده و خارج از ساختاری به نام سینمای ایران کار می کردند.

این نویسنده و منتقد بیان کرد: بنیاد فارابی اولین قدم را برای افزایش کمیت برداشت و مبنا را بر این گذاشت تا تولید را راه اندازی کند و کارگردانان و هنرمندان را گردهم جمع کرد. دوسال تولید در بخش های مختلف خصوصی و دولتی راه می افتد و یکسال بعد مبنا را بر افزایش کیفیت می گذارند؛ یعنی دقت بیشتری در فیلمنامه، ساختار و مسائل فنی شد.

او افزود: بعد از انقلاب، در همان مقطع سینما هویت خود را به دست آورد و بعضی رشته ها مانند مجری طرح و تولید برای اولین بار به وجود آمدند. علاوه بر این، عوامل فنی مانند طراح صحنه و لباس و چهره پرداز که تنها نامی از آن ها داشتیم و چندان نقش و هویتی نداشتند، صاحب تشخص ویژه شدند.

جعفری نژاد توضیح داد: از اوایل دهه 70 مدیران به دنبال این بودند که با تأسیس خانه سینما خیلی از وظایف را به خانه سینما و بخش خصوصی واگذار کنند که این اتفاق نیفتاد.

وی گفت: با تغییر مدیران از برنامه قبلی چیزی نماند و معتقدم از سال 71 به نقطه صفر برگشتیم و مضمحل شدیم و بعد از 30 سال نتوانستیم به آن برنامه ادامه دهیم. اصلا شرایط بعد از جنگ تغییر کرد و اقتصاد خصوصی شد، اما طی دهه 60 بنیاد فارابی کلیدی ترین نقش را داشت.

 

 

 

 

 

نظر شما