چهل سال از انقلاب میگذرد و در این سالها سینمای ایران با فراز و فرودهای بسیاری دست و پنجه نرم کرده است. از دهههای 60 و 70 که از آن به عنوان دوران طلایی سینما یاد میشد، تا دورهای که فضا برای ادامه کار سینماگران نفسگیر شد و نتوانستند به کار خود ادامه دهند. در تمام این سی و هفت دوره چراغ جشنواره فیلم فجر با وجود تنگناها و انتقادهای بسیاری که نسبت به آن وجود داشت، روشن مانده است. بد نیست نقبی به گذشته بزنیم و از تهیه کننده حرفهای و کهنه کاری مانند سیدجمال ساداتیان در خصوص روند طی شده، معایب و نقایص جشنواره فجر و سینمای ایران در این چهل سال پرسش کنیم.
در ادامه گفتوگوی سیدجمال ساداتیان را با خبرنگار برنا، میخوانید:
وضعیت سینمای ایران را نسبت به چهل سالی که از انقلاب می گذرد، چطور ارزیابی می کنید؟
سینمای ایران همیشه با فراز و فرود همراه بوده و در دوران های مختلف، سلایق در مدیریت سینما خیلی حاکم بوده است تا اینکه سینما قانونمند شود. سینما یک وجه سرگرمی، یک وجه برای تصویر زندگی مردم و همچنین وجهی برای اندیشه دارد. در اکثر دورانها مردم از سینمایی که وجه سرگرمی داشته نسبت به سینمایی که وجه بارز آن اندیشه بوده است، بیشتر استقبال کردند. اکثر نویسندگان و کارگردانان که در حوزه اندیشه صحبت کردند و فیلم ساختند، به سختی فیلم های خود را از مجاری اداری عبور دادند. در چهل سال گذشته، بحث ممیزی در سینمای ما در مقاطعی تشدید شد و خیلی صدمه زد. در مجموع، نقش مدیریت دولتی چه در فیلمسازی و چه در سینماداری خیلی حاکم است و همه این مسائل باعث شد که فراز و فرود مدیریتی در سینما زیاد داشته باشیم. معمولا گفته می شود که آدم هایی که به چهل سالگی می رسند، از تعقل خوبی برخوردارند. ما از لحاظ جسمی فرزندی چهل ساله داریم، اما از لحاظ عقلی نمی توانیم، بگوییم سینما به عقل چهل سالگی رسیده است.
فکر می کنید سینمای چهل سال قبل ایران چه شاخصه هایی داشته که در حال حاضر نمی بینیم و چه ویژگی هایی سینمای امروز دارد که در گذشته وجود نداشت؟
قصد تخطئه سینمای قبل از انقلاب را ندارم و به هر حال در آن زمان هم فیلم هایی ساخته می شد که قابل اعتنا بود اما تعداد آن زیاد نبود. شعار انقلاب ما فرهنگی بود و توقع داشتیم در ساخت فیلم ها سخاوت و طمأنینه لازم وجود داشته باشد و دست اندرکاران تولید آثار هنری فارغ از ممیزی ها و برخوردهای سلبی بتوانند آثار خود را بسازند. به لحاظ کیفی در این چهل سال نیروهای خوبی تربیت کردیم و جایزه ای در دنیا نیست که سینمای ایران نگرفته باشد و جایگاه بسیار خوبی داریم، اما اگر به لحاظ محتوایی اجازه می دادند، این خط مشی چرخه طبیعی خود را طی کند، قطعا شرایط فیلم های ما در خارج از کشور بهتر از امروز می شد و برای مخاطب داخلی نیز می توانست جذابیت بیشتری داشته باشد. دخالت زیاد در فیلم ها موجب شده بخش بسیاری از مخاطبانی که می توانستند جذب سینمای ایران شوند را از دست بدهیم.
سی و هفت دوره از جشنواره فجر می گذرد، چه محاسن یا معایبی در آن می بینید؟
دهه فجر از آغاز با جشنواره فیلم فجر عجین شد و به دلیل پررنگ کردن ایام فجر سعی کردیم جشنواره های موسیقی، سینما و تئاتر را برگزار کنیم. معمولا مردم هم به سینما علاقه مند هستند و می توانند چکیده فیلمهای یکسال آینده را در این 10 روز ببینند و همین موجب شکل گیری جشنواره فجر شد. فارغ از اینکه جشنواره چطور مدیریت می شود، برای کسانی که فیلم می سازند و در معرض قضاوت قرار گیرند، خوب است و دوست دارند، بدانند در این بازار قضاوت چه جایگاهی دارند. هیجاناتی که مردم در ایام فجر از خود بروز میدهند به دست اندرکاران یا تولیدکنندگان اثر منتقل می شود و فیلمسازان نیز علاقه مندند که فیلم هایشان در جشنواره دیده شود و جایزه بگیرند و در رده مناسبی باشد. به این دلیل که تمایلات دولتی در سینما وجود داشت، در مقاطعی هم مشاهده کردیم که فرامین دولتی در قضاوت جشنواره تأثیرگذار بوده است و در مجموع این فراز و فرود در تمام زمینه ها دیده می شود.
چه خاطره ای جشنواره فیلم فجر و فیلم دیدن در آن از شروع تا به حال دارید؟
اوایل انقلاب هیجانات دیگری در سینما حاکم بود و فیلمهایی که به موضوع انقلاب و رژیم گذشته میپرداختند، نمایش داده می شد و برای ما جذاب بود، اما حالا که به آن عملکردها نگاه می کنیم، متوجه میشویم که به جای تمرکز روی وجوه اندیشه ای بیشتر فیلم ها احساسی بوده است. وقتی فیلم «چهارشنبه سوری» به کارگردانی اصغر فرهادی را داشتیم، جزو فیلم های اولی بود که تهیه کننده آن بودم و همان زمان با اقبال منتقدان، هیأت داوران و مردم رو به رو شد و توانست جایزه مردمی بگیرد و این اولین جایزه مردمی من در آن جشنواره بود. واکنش هایی که سلایق فکری مختلف نسبت به فیلم نشان می دادند، برایم جالب بود. بهخاطر می آورم تهیه کنندگی فیلم «به رنگ ارغوان» را به عهده داشتم که می توانست در زمان خود اکران شود، اما پنج سال توقیف و از جشنواره خارج شد. در آن سالی هم که توانست مجوز نمایش بگیرد و به جشنواره بیاید، عنوان بهترین فیلم را به دست آورد. این سؤال همیشه برایم وجود داشت که به چه دلیل فیلم توقیف شد و اگر بد بود، چرا در جشنواره های بعدی با استقبال داوران رو به رو شد و برای فیلم «دایره زنگی» نیز همین وضعیت به وجود آمد که بعد از یک اکران در جشنواره فجر، از جدول جشنواره خارج شد. همیشه این فراز و فرودها برای ما خاطره می شود.