حسین گیتی، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: دنبالهسازی از همان ابتدای پیدایش سینما رواج داشت و برخی فیلمها بر پایه قصهای که داشتند ادامه پیدا میکردند و برخی نیز شخصیتهای خود را در قصههای دیگر ادامه میدانند. آن زمان بازیگران، فضا، دکور و ابزارهای ساخت محدود بودند و این یکی از دلایل دنبالسازی بود که در نهایت با پیدایش تلویزیون دنبالهسازی در قالب سریال به تلویزیون سپرده شد و کمتر در سینما این اتفاق رخ داد.
گیتی خاطرنشان کرد: سریالسازی در کشورهایی که نگاهی ویژهتر به سینما دارند با برنامهریزی دقیقتری صورت میگیرد. در کشوری مثل آمریکا که سریالهای پرطرفدار بسیاری ساخته از همان ابتدا برنامهریزی برای فصلهای بعدی سریال و حتی زمان پخش وجود دارد اما در کشور ما یک سریال آغاز، میان و پایان دارد و پس از اینکه این سریال پخش شده، به پایان میرسد و احتمالاً با بازخوردی نسبتاً خوب مواجه میشود سازمان صدا و سیما به همراه عوامل ساخت آن به فکر ساخت فصل دیگری از سریال میافتند و سریال دیگری با همان بازیگران، همان مضمون و عوامل میسازند که کمتر تفاوتی با فصل اول دارد دوباره روی آنتن میرود.
وی افزود: با نگاهی جدیتر به سریالهای دنبالهدار سالهای اخیر تلویزیون میتوان به این نکته پی برد که این سریالها اکثراً از جنبههایی غیر از جذب مخاطب برای تلویزیون اهمیت داشتهاند. ما به خاطر قصههای خوب و موضوع جذاب سریالها را ادامه نمیدهیم، سریالهای تلویزیون معمولاً به دلیل کمبود نیرو و ایده ادامه پیدا میکنند و فصلهای بعدی معمولاً بسیار بدتر و یا نهایتاً در یک سطح ساخته میشوند.
این منتقد در ادامه تصریح کرد: وقتی از جوانان با استعداد کشورمان که سرشار از ایدههای جذاب و ناب هستند استفاده و حمایت نمیشود و همه چیز بر پایه روابط شکل میگیرد مطمئناً تنها راه نجات تلویزیون از نابودی کامل استفاده از راههای امتحان شده، است و بسیاری مواقع شاهد هستیم که یکی از این راهها آب بستن به داستان سریالهای محبوب است که شاید نسبت به دیگر سریالها جذابیت بیشتری دارد اما با کش دادن قصه مطمئناً سریال به اثری بسیار خستهکننده تبدیل شده است.
گیتی با اشاره به سریالهای سالهای اخیر تلویزیون گفت: در دهه 60 سریالهای تلویزیون محتوا محور و اخلاق مدار بودند و آثار بهتری را شاهد بودیم، کم کم در دهه 70 موضوعات به سمت مسائل عرفانی رفت که بسیار کلیشهای، سطحی و شعاری و برای مخاطب آزاردهنده بودند و این سالها نیز موضوعات بسیار تکراری و سازندگان از تنبلی و نگاه اقتصادی به موضوع و تلاش برای رسیدن زودتر به سرمایه بیش از هر چیز به این فکر میکنند که سریال در لوکیشنهای محدود و با سرعت بالا ساخته شود تا به آنتن رسیده و تبدیل به پول شود. به همین دلیل در این شرایط کاملاً طبیعی است که کیفیت آثار تلویزیون بسیار پایین بیاید. به نظر من تلویزیون در زمینه سریالسازی کاملاً شکست خورده و دنبالهسازی در این شرایط کاملاً محکوم به شکست است.
وی در ادامه این بحث اظهار داشت: نبود سانسورهای عجیب و غریب و باز بودن دست سازندگان برای تولید یکی از عوامل مهمی است که باعث شده تا موضوعات در سریالهای خارجی گستردهتر باشد و در نتیجه تازگی و جذابیت بیشتری در آثار آنها به چشم میخورد که منجر به ساخت منطقی دنباله سریالها میشود. در دنبالهسازی سریالهای آمریکایی برنامهریزی وجود دارد و عوامل یک اثر تلویزیونی با پایان و قطع پخش به فکر نوشتن فیلمنامهای بر ادامه داستان به هر شکلی که ممکن است نیستند. این روند موفق که حاصل برنامهریزی دقیقی است تنها در سینما و تلویزیون آمریکا به چشم نمیخورد، ما شاهد هستیم که تلویزیون ترکیه و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز با سریالهایی بالغ بر 300 قسمت مخاطب را هر شب پای تلویزیون نشانده و دیده میشوند.
این منتقد تصریح کرد: متأسفانه در تلویزیون ما زد و بندهای بسیاری وجود دارد که افراد بر اساس شایستگیشان در جایگاهی که مستحقش هستند قرار نمیگیرند. ما استعدادهای بسیاری داریم که اگر به آنها میدان داده شود میتوانیم باز هم شاهد سریالهای جذاب و دیدنی در تلویزیون باشیم. من به شخصه شاهد سریالسازی و مدیریت شبکههای تلویزیون توسط اشخاصی هستم که حتی تفاوت بین مدیر تولید و تهیهکننده را نیز نمیدانند و همین مسأله باعث شده در سالهای اخیر سواد و فرهنگ بصری مردم ما کم شود.
وی در پایان این بحث اظهار داشت: از حدود 14 سال پیش تا امروز با رواج استفاده از گوشیهای موبایل فرهنگ تصویری مردم پایین آمد و مسئولان نیز با بیاطلاعی توجهی به این مسأله نکردند و مردم با دیدن تصاویر کوچک در صفحه نمایش گوشیهای موبایل نماهایی در کمپوزیسیون مناسب را فراموش کردند و فیلمهای سینمایی را معمولاً در تلویزیون دیدند و با وجود عوامل مزاحم در خانه هنگام دیدن یک فیلم اتفاقی که در سینما رخ میدهد را تجربه نکردند و انتظار و سلیقه مردم بسیار پایین آمد و باعث شد که امروز هر سریال ضعیفی توسط سازندگانش با استقبال مردم در توهم یک اثر خوب قرار بگیرد.