یکی از مشکلاتی که اصولا اکثر سریالهای مناسبتی، که در شرایط فرست ماژور تولید میشوند معمولا با خود به همراه دارند پایانبندیهای بدون سر و شکل، آبکی و در برخی از موارد بسیار معمولی است که بیتردید به نقاط ضعف تولید در همه موارد از جمله فیلمنامه، قصه و... مرتبط میشود.
بدیهی است سریالی در ذهن مخاطب ماندگار میشود که نه تنها شروع و استارت خوبی دارد، قصه جذاب پیریزی میشود بلکه شخصیتها رنگآمیزی فکورانهای دارند و پایانبندی سریال نیز با تدبیر و وسواس نگارشی و تولید همراه بوده باشد.
در تحقیقات اخیری که در همین زمینه و در گفتوگو با تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان و حتی تیم تدوین و تولید داشتهایم، به نکات جالب و شاید طنازی رسیدیم که خواندن آن میتواند برایتان جالب باشد.
برخی تهیهکنندگان پایانبندی ضعیف برخی سریالها را مستقیماً به وضعیت اقتصادی پروژه در روزهای پایانی تولید مرتبط میدانند و معتقدند در شرایطی که کفگیر عدد و رقمی پروژه به ته دیگ میخورد نمیتوان متوقع بود، سریال با همان وسواس ابتدایی به پایان برسد.
برخی نویسندگان نیز همین ماجرای فوق را دست مایه قرار میدهند و معتقد هستند گاهی تهیهکنندها در شرایط مالی نامناسب از ما میخواهند تا تعداد لوکیشنها را در فیلمنامه (بخش های پایانی) کمتر کنیم، با لوکیشن محدود بنویسیم و جالب اینکه حتی شنیده میشود برخی تهیهکنندگان از نویسندهها میخواهند بازیگران گران را با شیب تندتری از قصه خارج کنند.
برخی کارگردانان میگویند تصویربرداری سریال با روزی پنج تا شش دقیقه آغاز میشود اما در نهایت، کار به روزی 14، 15 دقیقه میکشد و قطعا این مساله در کیفیت و فینال قصه موثر است.
مدیران تولید هم در این باره نظرات جالبی دارند. برخی از این مدیران تولید که خیلی هم علاقهای ندارند نامشان فاش شود میگویند گاهی کار به جایی میرسد که ما مجبور میشویم لوکیشن گران را زودتر تحویل دهیم و عملا ممکن است در آن بخش یا لوکیشن، سکانسها الکن بماند...
اگرچه در برخی موارد نمیتوان تهیه کنندگان را که در شرایط نامطلوب اقتصادی به دنبال بهترین هستند در این قضیه مقصر دانست و اگر چه دیده شده است که برخی بازیگران هم حتی به دلیل عدم دریافت اقساط پایانی شان همراهی لازم را با پرژه ندارند با این حال باید گفت: بسیاری از تهیه کنندگان با تجربه با مدیریت صحیح اقتصادی پروژهشان حاضر نیستند برای سود بیشتر کیفیت اثرشان را پایین بیاورند یا حتی تهیهکنندگانی هستند که تا ثانیه پایانی فیلمنامه با وسواس بسیار سر صحنه سریالشان حضور فعال دارند و اجازه نمی دهند حتی گوشهای از کار بلنگد.
بیتردید فینال هر سریال تلویزیونی و جمعبندی درست قصه یکی از فاکتورهای مهم در فیلم نامهنویسی است و تجربه نشان داده سریالی در ذهن مخاطبش ماندگار میشود که در جمع شدن قصه، به نتیجه رسیدن شخصیتهایی که طراحی شدهاند و پایانبندی به دور از کلیشه و اتفاقات مرسوم موفق عمل کرده باشد.
اگر تماشاگر تلویزیون با سریالی ارتباط مو به مو برقرار کند و شخصیتها و داستانشان در ذهن او به بلوغ رسیده باشد قطعا پیگیر است تا این شناسنامه با منطق دراماتیک بسته شود و سرسری گرفتن آن عملا لطمهای است که سازندگان یک پروژه به زحمات تیم خودشان میزنند. بدیهی است اگر داستانی جذاب نباشد و مخاطب پیگیر اتفاق آن نشود حتما در فینال هم تعصب خاصی روی جمعبندی کار ندارد. پس فینال یک سریال تلویزیونی در هر مناسبت یک فاکتور مهم و اساسی در ماندگاری اثر در ذهن مخاطب است که نادیده گرفتنش یک اتفاق کاملا غیرحرفه ای است.
اما گاهی دیده شده مدیران تلویزیون براساس سلیقه، سفارش، رعایت چارچوبها و البته گاهی منویات مدنظر رسانه در پایانبندی سریالها ورود میکند و گاهی حتی این امکان وجود دارد که نویسنده و فیلم تولیدی براساس بازخورد مخاطب از جامعه داستان را به سمت و سویی دیگر سوق میدهند تا اقبال به دست آمده از سوی مخاطب از دست نرود.
کلام آخر اینکه فینال یک سریال از استارت آن به مراتب مهمتر و حیاتیتر است مگر اینکه نگاهی بازاری به اثر تولید داشته باشیم.
پایان قصهها، قربانی منافع مالی صدا و سیما
شادمهر راستین، نویسنده سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا دلیل پایانبندی ضعیف سریالها را تصمیم و سلیقه مدیران تلویزیون دانست و گفت: یک قانون نانوشته در تلویزیون ایران وجود دارد که به آن قسط آخر میگویند. تهیه کنندگان معمولا کار را کُند پیش میبرند تا ببینند تلویزیون قسط آخر را به آنها پرداخت میکند یا خیر؟ در صورت پرداخت میتوانند بدون کمبود بودجه سریال را تمام کنند. اما اگر قسط آخر پرداخت نشود به طبع با وجود کمبود بودجه تهیه کننده کار را سر هم میکند.
نویسنده سریال «خانه سبز» در ادامه بیان داشت: تلویزیون با توجه به اینکه سریال بازخورد خوبی گرفته است یا نه قسط آخر را پرداخت می کند. اگر مدیران تلویزیون از سریال خوششان نیاید و بدانند مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته قاعدتا مبلغی پرداخت نمی کنند و در نهایت سریال سرسری تمام می شود. اعتراض مخاطبان هم معمولا به جایی نمی رسد و در نتیجه این داستان تکرار می شود.
این نویسنده با بیان اینکه مسائل اقتصادی تنها عامل موثر در ساخت یک اثر است، گفت: در تولید یک سریال و فیلم کاملا مناسبات اقتصادی حاکم است، نه سرگرم کردن مردم و... اگر تلویزیون پول بدهد مردم پایان خوبی را تماشا می کنند، اگر پول ندهد مردم هم فاینال خوبی نخواهند داشت. در گذشته که مدیران پول داشتند با اعتماد به نفس دستور می دادند و آخر قصه را تعیین می کردند اما الان که دستشان خالی است فقط به مسائل مالی فکر می کنند. این را می توان در وجود اسپانسرهای متفاوتی که الان از تلویزیون می بینیم، مشاهده کرد.
وی ادامه داد: در واقع اگر سریالی سوددهی داشته باشد برای آن اصطلاحا پول خرج می کنند اما اگر ببینند سریالی نمی گیرد و برایشان هیچ منفعتی ندارد روی آن سرمایه گذاری نمی کنند. به صراحت می توان گفت ما در این صدا و سیما با یک بنگاه اقتصادی طرف هستیم که در صورت عدم تامین منافع، قصه ها محکوم به پایان بندی غیرحرفه ای و سردستی هستند.
همه چیز را گردن تهیه کننده و کارگردان نیندازیم!
علیرضا سبطاحمدی، تهیهکننده سینما و تلویزیون، دلیل فینال غیرحرفهای سریالها به خصوص مجموعههای مناسبتی را در دو مورد تشریح کرد و گفت: بزرگترین مشکلی که در همه کارهای مناسبتی وجود دارد، کمبود زمان و تعجیل در تولید و افزایش هزینههاست. متاسفانه شتابزدگی؛ هم در نگارش فیلمنامه هم در تولید اثر تاثیر بسزایی می گذارد.
وی در ادامه افزود: ما بعضی اوقات یادمان میرود هر سال ماه مبارک رمضان یا نوروز داریم و باید سریالهایی را برای مخاطبان آماده کنیم. برای مثال همین امسال به جز سریال «از یادها رفته» دو سریال دیگر «دلدار» و «برادر جان» از اواخر سال گذشته شروع به تولید و تصویربرداری کردند و با وجود اینکه اکنون در دهه سوم ماه رمضان قرار داریم، کار در حال تولید است. اینکه یک سریال 26 یا 27 قسمتی را در دقیقه نود شروع کنیم تا به ماه رمضان برسانیم، اصلا کار درستی نیست.
سبطاحمدی تعجیل در ساخت سریال را عامل لطمه خوردن به داستان دانست و بیان داشت: معمولا در نوروز یا ماه رمضان قسمتهای آخر سریال، همزمان با پخش ساخته میشود. طبیعی است این شتابزدگی انتهای قصه را دستخوش تغییر میکند. اگر کاری ابتدا تولید و پس از اتمام مراحل فنی پخش شود، قصه قوی و حرفهایتر پیش میرود. در این صورت است که میتوانیم در پایان بندی سریال از عجله کردن پرهیر کنیم و به مخاطب یک پایان خوب و منطقی ارائه دهیم.
تهیه کننده سریال «همسایهها» با توضیح تاثیر بودجه و مسائل اقتصادی بر پایانبندی سریالها گفت: از نظر من بودجه در دومین رتبه حائز اهمیت است. تهیهکنندگان مجبورند برای اینکه هزینههای زیادی به پروژه تحمیل نشود از یک چیزهایی بگذرند و کوتاه بیایند. همین مسئله به کار لطمه فراوانی وارد میکند و کیفیت آن را پایین میآورد. در این شرایط بد اقتصادی، ما هر روز شاهد تورم در جامعه هستیم. اگر پارسال یک دستگاه وسیله نقلیه قیمت ثابتی داشته، الان حداقل 30 درصد افزایش پیدا کرده است. بقیه موارد از جمله اجاره لوکیشن، دوربین، ابزار و... هم تحت تاثیر این افزایش قیمت ها قرار گرفتهاند و کار ما را سخت کردند.
این تهیه کننده با مقایسه سریال سازی در ایران و کشورهای دیگر بیان کرد: قانون این است که پس از اتمام تصویربرداری سریال، مراحل فنی آن از جمله تدوین، صداگذاری، رنگ و... با دقت انجام شود. متاسفانه در صدا و سیمای ما اینگونه نیست. همزمان که سریال درحال تصویربرداری است تدوین، صداگذاری و... را با هم انجام می دهیم. من تجربه داشتم که در سریالی حتی فرصت نکردم کارم را کامل ببینم بعد تحویل پخش دهم. باید به تهیه کننده و کارگردان حق داد که ممکن است چیزهایی از دستش در برود. در این شرایط اگر کار بد دربیاید نباید گفت 100 درصد تقصیر تهیه کننده یا کارگردان است.
وی در ادامه گفت: در کشور ما بخشی از فیلم سازی خارج از توان تهیه کننده است. در کشورهای پیشرفته با در اختیار گذاشتن تمام ابزار و عناصر 70 تا 80 درصد کار، در پلاتو انجام میشود. تهیهکننده با این موقعیت میتواند کار را به هر سمتوسویی که میخواهد سوق دهد. اما در کشور ما کارها در فضای رئال انجام میگیرد، یعنی از آب و هوا بگیرید تا هر اتفاقی میتواند روی روند کار ما تاثیر بگذارد و آن را متوقف کند.
علیرضا سبطاحمدی با اشاره به هزینههای تولید فیلم و سریال در شرایط اقتصادی کنونی گفت: با توجه به برآیندهایی که انجام گرفته، هزینه تولید یک فیلم سینمایی در شرایط برابر نسبت به سال گذشته حدود 40 درصد افزایش داشته است. شاید این میزان به زبان؛ ساده باشد اما در واقعیت می بینیم فاجعه است. مثلا اگر فیلمی در سال گذشته 4 میلیارد تومان ساخته می شده الان هزینه تولید آن به 7 میلیارد تومن رسیده است. سال گذشته اگر همان فیلم 12 میلیارد تومان می فروخت می توانست پولش را برگرداند اما الان باید 21 میلیارد تومان بفروشد. مگر چند فیلم در سینمای ما این مقدار فروش دارد؟! این وضعیتی است که سینما دارد که صدا و سیمای نیز از آن تاثیر گرفته و شرایطی که اکنون دچارش هستیم را به وجود آورده است.
چه کسی مسئول فینال ضعیف سریال های ایرانی است؟
حامد عنقا، نویسنده و تهیه کننده تلویزیون، پایان بندی سردستی و غیرحرفهای سریالها را خارج از تقصیر هنرمندان دانست و گفت: همیشه اثری که نمایش داده میشود، لزوما آن چیزی نیست که توسط هنرمند، تهیه کننده و کارگردان ساخته شده است. بنده این موضوع را تجربه کردم. در آن دورهای که حذفیات فراوان بود و کارها از فیلترهای زیادی می گذشت، سریال «قلب یخی» را به این دلیل که پایان بندی آن باید تغییر میکرد، پس از دو فصل کنار گذاشتم و همکاری خود را قطع کردم.
وی ادامه داد: اگر سریالی در پایان بندیاش مشکل دارد معنیاش این نیست خواست کارگردان، نویسنده و هنرمند بوده است. این موضوع دلایل بسیاری دارد که باید به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
نویسنده سریال «پدر» با اشاره به دلایل فینال ضعیف برخی سریالها گفت: خیلی اوقات پیش میآید نویسنده اعتقادی به یک پایان کامل، بسته و رساندن مخاطب به ارضای حسی ندارد و میخواهد تماشاگر پایان قصه اش را هرجوری که میخواهد شکل دهد. بعضی مواقع هم نویسنده اعتقاد به پایان رساندن مطلوب قصه دارد اما اشتباه می کند. به این صورت که فکر میکند تماشاگر با این پایانبندی به آن نقطه خوب حسی میرسد اما در عمل اینگونه نمیشود و قصه در اثر یک اشتباه در پایان شکست می خورد.
عنقا در ادامه تصریح کرد: هیچ آرتیستی اعم از بازیگر، نویسنده و کارگردان دوست ندارد پایان بندی سردستی داشته باشد، اگر جایی اینطور به نظر میرسد میتواند عوامل مختلف اعم از تصمیم اشتباه، دخالتهای فراتر از کار، مشکلات مالی و... داشته باشد. این اتفاق علاوه بر سینما، تلویزیون در نمایش خانگی هم می افتد. من به شخصه فکر می کنم اینکه همه چیز را به گردن هنرمند بندازیم بیانصافی است. هیچ هنرمندی دوست ندارد اثر ناقصی به تماشاگر ارائه دهد.
حامد عنقا، نویسنده سریال «تنهایی لیلا»، در مورد تاثیر دستمزد بازیگران روی فینال کارها گفت: این مسئله وجود دارد، گاهی اوقات به خاطر اینکه کار به دلیل قرارداد بازیگری طول نکشد آن شخصیت را از قصه خارج میکنند. در تجربه کاریام این موضوع را به ندرت دیدم چون هیچ تهیهکنندهای حاضر نمیشود به خاطر قرارداد یک بازیگر به فیلم و سریال خود لطمه وارد کند و کارش را ناقص ارائه دهد.