به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ بیکاری و تبعات آن یکی از معضلاتی است که همواره گریبانگیر جوامعی خواهد که با مشکلات اقتصادی و نوسانات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند، اما یکی از مسائلی که در این بین مغفول مانده است موضوع تن ندادن به بسیاری از کارها است که برخی از افراد آن کار را متناسب با شان و جایگاه اجتماعی خود نمی دانند، به شکلی که افراد حاضر هستند بیکار بمانند اما مشغول به حرفه ای که آن را حقیر می شمارند نشوند.
در نگاه اول شاید با دلایلی همانند حقیر بودن و نبود جایگاه اجتماعی این مشاغل در سطوح بالای جامعه بتوان این موضوع را توجیه کرد، اما نکته حائز اهمیت افزایش تعداد بیکاران در سطح کشور است که مشکلات فراوانی را به همراه خود دارد.
در این خصوص با محمد عنبری، کارشناس حوزه اشتغال به گفتگو نشستیم.
عنبری در رابطه با این موضوع که افراد به چه دلیل شغلهایی را که در سطوح پایین جامعه قبول نمیکنند بیان کرد: عدم آگاهی اصلی ترین موضوع در این خصوص است، تا زمانی که افراد به میزانی از آگاهی نرسند که بدانند هر شغلی از لحاظ اجتماعی شریف است و نباید هیچکدام از مشاغل را حقیر بشماریم، این موضوع به همین منوال خواهد بود.
وی ادامه داد: از دلایل عمده دیگر در این رابطه عدم آموزش به فرزندان از سنین پایین در خصوص آشناییت با مشاغل است، بهشکلی که به کودکان و نوجوانان تفهیم نمیشود جامعه به انواع و اقسام شغلها و حرفههای مختلف نیاز دارد و با نبود یکی از مشاغل احتمال دارد چرخه فعالیتهای اقتصادی متوقف شود، آموزشها از درون خانواده و محیط مدارس باید داده شود تا ملکه ذهن فرزندان در خانواده و دانشآموزان در مدارس شود.
عنبری در ادامه نیز به تفکرات غلط که در این رابطه وجود دارد نیز پرداخت و بیان کرد: متاسفانه اصلیترین مشکل در این رابطه اشاعه تفکرات نادرستی است که در سطح جامعه در خصوص احراز مشاغل وجود دارد، به شکلی که خانوادهها از سنین پایین کودکان را به سمت پشت میزنشینی، کارمند شدن و رشتههای پزشکی و مهندسی سوق میدهند و فکر میکنند با این موضوعات میتوانند در آینده درآمدهای کلان و خوبی کسب کنند و زندگی خودشان را از بعد مالی بینیاز کنند، اما باید دانست این تفکر نادرست و غلط است ، چون خود زمینه ساز این موضوع خواهد شد که باقی مشاغل را در رتبه های کمتر جامعه البته به صورت ناخواسته جای دهیم و ارزشی را بر آن حرفه ها قائل نباشیم.
وی ادامه داد: در خصوص اشاعه این تفکر غلط چندین نهاد تاثیر بسزایی دارند، اولین نهاد بنیان خانواده است که اجازه نمیدهد فرزندان با باقی مشاغل آشنا شوند و هیچ تصوری از مشاغل دیگری که در سطح جامعه وجود دارد را به فرزندان القا نمیکنند، دومین نهاد در این رابطه مدارس و به صورت کلی سیستم نظام آموزش عالی کشور است که هیچ برنامه ای در رابطه با معرفی مشاغل و حرفه ها برای دانش آموزان ندارند و حتی گاها با برخی از رفتارهایی که در سطح مدارس از سوی متولیان آموزش در خصوص مشاغل و پست خواندن آن ها اتفاق می افتد زمینه سازی کوچک شمردن باقی مشاغل فراهم می شود.
این کارشناس در انتقاد از سیستم آموزشی کشور برای تربیت نیرویهای زبده و متخصصهایی که در کارهای فنی تبحری داشته باشند نیز گفت: متاسفانه سیستم آموزشی کشور ما به شکلی است که به رشته های فنی و کاردانش که میتوانند درآمدهای نسبتا خوبی برای متخصصین در آینده داشته باشد کمتر بها داده میشود و بیشتر به شاخه های نظری در دوره دبیرستان توجه می شود، زمانی که به این گونه باشد افراد دیگر خواهان مشاغل فنی نخواهند بود و هیچ میلی برای احراز آن ندارند و با سیلی از فارغ التحصیلانی که در هیچ زمینه ای تخصص ندارند و فقط تحصیلات دانشگاهی دارند مواجه خواهیم بود.
وی ادامه داد: باید بدانیم مشاغل فنی همچون رشتههایی مانند جوشکاری، تراشکاری و مشاغلی از این قبیل نیز با ارزش هستند و افراد خواهان این حرفه قطعا می توانند به درآمدهای نسبتا خوبی دست یابند، پس چه بهتر است به این بخش نیز توجه ویژه ای داشته باشیم و در خصوص سیستم آموزشی عالی کشور و برنامه های آن تجدید نظرهایی را داشته باشیم تا افراد نیز به سوی چنین مشاغلی سوق داده شوند، زمانی که این توجهات بیشتر شود و میزان بهای داده شده به شغل های فنی بیشتر شود موج بیکاری قطعا از بین خواهد رفت و هیچ فردی نیز چنین مشاغلی را در زمره مشاغل درجه چند جامعه که پست و حقیر باشد نمیداند.