«حسین کنعانی مقدم»، فعال سیاسی اصولگرا، در پاسخ به این سوال که چرا اشخاصی چون حسن عباسی در مطرح کردن اظهارنظرهای و ایراد اتهامات به برخی نهادها چون وزرات اطلاعات و دولت و غیره، آزاد هستند اما برخی حتی نمیتوانند به انتقاد بپردازند، و اینکه آیا حسن عباسی سخنگوی برخی جریانات اصولگرایی است یا خیر؟ خبرنگار سیاسی برنا گفت: اظهار نظر در کشور ما بسیار آسان و آزاد بوده که این موضوع یکی از ویژگیهای خوب مردم سالاری دینی در کشور است. اما متاسفانه تهمت زدن و افترا بستن و دروغ گفتن، ظاهرا دچار منع نخواهد شد مگر اینکه مدعیالعموم وارد ماجرا شود. به نظر میرسد که شیوه گفتمان سیاسی در کشور ما دچار یک بحران اخلاقی و عقلی شده است. اگر رفتارهای سیاسی ما عقلایی و اخلاقی نباشد هیچ فرقی با جریانهای سیاسی ملحد، منافق و ضدانقلاب نخواهد داشت. بدین دلیل این چارچوب باید در کشور ما نهادینه شود مبنی بر اینکه باید مرز انتقاد و اظهار نظر کردن با مرز دروغ، تهمت و غیره کاملا مشخص شود چراکه در غیر این صورت ممکن است سخنانی گفته شود که حق بوده اما اراده باطلی برای آن متصور است.
کنعانیمقدم افزود: حسن عباسی هم به نظر میرسد که از فضای سیاسی کشور، کمال بهره را میبرد و بدون حد و مرز، مطالبی را مطرح میکند که بعضی از آنها ممکن است، عناوین مجرمانهای داشته باشد که قوه قضائیه به عنوان مدعیالعموم در این باره باید اظهار نظر کند. اما این موضوع نباید مانعی باشد که سخن حقی که شنونده بسیاری در کشور دارد در این گرد و خاکی که بین جناحهای سیاسی شکل میگیرد، نتواند خود را در معرض افکار عمومی قرار دهد. نگرانی بنده این است که این گرد و خاکی که از سوی برخی اصحاب تریبون رخ می دهد، باعث میشود که فضا، امنیتیتر و بستهتر شود و سخن حق نیز شنیده نشود.
این فعال سیاسی اصولگرا درباره سخنان تند برخی افراد علیه آیتالله صادق آملی لاریجانی نیز اظهار کرد: امام (ره) سخنانی طلایی را در زمان حیات خود مطرح کردند، مبنی بر اینکه، منیتهایی که عمدتا گفته میشود برای رضایت خداست، باید در آن شک کرد و این اختلافات عمدتا هر از چندگاهی مطرح و علنی میشود. جالب این است که در زمان مسئولیت این افراد، همواره مصداق هایی در زیر خاکستر نگه داشته میشوند که به نظر میرسد، نقصی در این کار وجود دارد. وقتی فردی از مسئولیت برداشته میشود و پس از دوران مسئولیت، در شکل و شمایل اپوزیسیون بروز میکند، نشان دهنده این است که جایگاه قبلی فرد، مناسب رفتار و شخصیت آن رفتار نبوده است. چراکه در حال حاضر دچار یک پارادوکسی در زمان مسئولیت خود و پس از مسئولیت خود شده است. تکلیف این مسائل باید در کشور مشخص شود. بنابراین به نظر میرسد اینها ریشه در یک بیماری سیاسی در کشور دارد.
کنعانیمقدم درباره شکسته شدن تابوی انتقاد از برخی مقامات بیان کرد: آیتالله صادق لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، هستند و به عنوان فردی که مسئول نظام است، طبق قوانین، کسانی که علیه مسئولین نظام، سخنی را به عنوان تهمت، رشوه و یا غیره مطرح می کنند، با پیگرد قانونی مواجه میشوند. به نظر میرسد مشکل اساسی در سپهر سیاسی کشور این است که افرادی که در زمان مسئولیت خود هر اقدامی که خواستند، انجام دادند و هیچ فردی حق اعتراض و انتقاد به آنها نداشته است و همین افراد پس از کنار رفتن از مسئولیت خود، تبدیل به اپوزیسیون میشوند و شروع به حمله به نظام میکنند. بنابراین این بیماری باید حل شود.
وی در مورد تاثیر این گونه رفتارها و اظهار نظرها بر مردم نیز گفت: اینها باعث میشود که مردم، اعتماد خود را از دست میدهند. وقتی مردم مشاهده میکنند که رفتارهای چندگانه یک فرد در پستهای متفاوت در مسئولیتهای متفاوت در تضاد با یکدیگر قرار میگیرد، اعتمادشان نسبت به انتخاب این افراد و روشهای پست گرفتن آنها کاهش پیدا میکند. مردم سرمایه اجتماعی کشور هستند و این مسائل باعث میشود، دولتها نیز ضعیف شوند.
کنعانیمقدم درباره علت عدم حضور پایداریها در جلسات با جامعه روحانیت مبارز و سایر جریانات اصولگرا نیز تصریح کرد: بعضی از گروههای سیاسی هنوز نپذیرفتند که روحانیت مبارز به عنوان چتری است که میتواند همه جریانات ارزشی و انقلابی را در برگیرد. برخی نیز این توهم را دارند که میتوانند محور جریان اصولگرایی شوند در حالی که آن جایگاه اصلی را در میان نیروهای انقلابی و ارزشی ندارند. پایداری عمدتا خود را مستثنی از جامعه روحانیت مبارز میداند و سازوکار خاصی را برای خود تنظیم کرده است. تا زمانی که این باور در میان پایداریها وجود دارد، حتی حاضر هستند شکست بخورند اما در جمعی که میتواند وحدت و انسجام را ایجاد کند، شرکت نکنند.