خبرگزاری برنا طی چند گفتوگو با برخی مسئولان و صاحبنظران عملکرد سازمان صدا و سیما را در قیاس با بودجهای که این سازمان در اختیار دارد مورد بررسی قرار داده که در ادامه این گفتوگوها را میخوانید.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی: اصلا نباید به این تلویزیون بودجه داد!
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری برنا، اظهار داشت: همیشه هر نهاد و سازمانی که برای آن بودجهای مشخص میشود این رقم هر چقدر باشد اعتراضهایی وجود دارد که رقم مشخص شده کم است و بسیاری از کمکاریها و ضعفها را متوجه کمبود بودجه میدانند.
جعفرزاده تصریح کرد: مردم باید به صداوسیما امتیاز دهند و میزان موفقیت این سازمان در عملکردش را مردم مشخص میکنند و وقتی عدم استقبال از برنامههای رسانه ملی به وضوح دیده میشود قطعاً میتوان به این نتیجه رسید که تلویزیون در رسالتی که دارد موفق عمل نکرده و نتوانسته نظر مثبت مردم را با برنامههایش به خود جلب کند.
وی افزود: فعالیت تلویزیون ما به شکلی که امروز شاهدش هستیم در همه جای دنیا منسوخ شده و ما باید به راهاندازی شبکههای خصوصی فکر کنیم که تحت نظارت حاکمیت به ذائقه مردم نزدیک باشد. تلویزیونی که هر بار متعلق به یک جبهه میشود و یک بار در کنار دولت و یک بار در مقابل آن قرار میگیرد قطعاً نمیتواند توجهش را از مسائل جناحی برداشته و به مردم نزدیک شود. در این شرایط است که تلویزیون خصوصی میتواند حضور سازندهای داشته باشد و در فضای رقابتی که خلق میکند تلویزیون غیرخصوصی ما را نیز مجبور به فعالیتی بهتر میکند.
نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی در ادامه اظهار داشت: قطعاً ایجاد فضای رقابتی منجر به تلاش تلویزیون برای رسیدن به وضعیتی مطلوب میشود اما وقتی تلویزیون هیچ رقیبی ندارد طبیعتاً تلاشی هم برای بهتر شدن وضعیت نخواهد داشت. تلویزیون امروز از مردم فاصله گرفته و بیش از هر چیز به مسائل سیاسی میپردازد و میبینیم مثلاً گاه به دفاع از برجام میپردازد و گاه برجام را به عنوان اتفاقی غلط و اشتباه مطرح میکند. متأسفانه کشور ما همیشه در این جبههسازیها بوده و در تلویزیون تنها از طریق راهاندازی تلویزیون خصوصی و ایجاد فضای رقابتی میتوانیم به شرایط مطلوب برسیم.
وی افزود: اگر لایحه بازنگری در مجموعه صدا و سیما تصویب شود نحوه نظارت و کنترل دقیقتر خواهد شد. هر بار که راهاندازی تلویزیون خصوصی مطرح میشود به این مسأله که ممکن است تلویزیونی معاند و مخالف انقلاب را شاهد باشیم دامن زدهاند اما چنین اتفاقی به هیچعنوان در داخل کشور ممکن نیست و ما باید به راهاندازی شبکههای خصوصی توجه داشته باشیم.
جعفرزاده ایمنآبادی خاطرنشان کرد: یک نمونه موفق در زمینه راهاندازی شبکههای خصوصی کشور ترکیه است که زمانی تنها پنج شبکه داشت اما امروز بیش از 400 شبکه شخصی در این کشور فعالیت میکند و حتی مردم ما نیز مخاطبان برخی از این شبکهها هستند و در واقع پول میدهند و برنامههای ترکیهای را میبینند و تلویزیون ما در شرایطی است که هرچقدر بودجه به آن تزریق شود دوباره میبینیم که از کمبود بودجه حرف میزنند و این در حالی است که اصلاً نباید به تلویزیون بودجه داد چراکه هیچ کجای دنیا به شبکههای تلویزیونی بودجه داده نمیشود و ما هم باید به جای چانهزنی در اینکه بودجه کم است به سمت ایجاد فضای رقابتی در هر زمینه باشیم.
جبار آذین: تلویزیون از بودجه خود به درستی استفاده نمیکند/ کم کاریها را نمیتوان به گردن کمبود بودجه انداخت
جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: سازمان صدا و سیما بزرگترین رسالتی که بر آن فرض شده وظیفه فرهنگسازی در کنار حفظ و پاسداری از فرهنگ و ارزشهای جامعه اسلامی است. در کنار این مسأله به دلیل ویژگیهای خاص صدا و سیما از جمله داشتن انبوه مخاطب برای آن اهداف متعدد دیگری نیز منظور شده که قطعاً باید در راه رسیدن به آن اهداف با جامعه همسو باشد.
آذین خاطرنشان کرد: این اهداف عبارتند از ساختن تلویزیون و رادیو به عنوان جایگاه و دانشگاهی برای جامعه و به موازات این امر خطیر تبلیغ و ترویج سبک زندگی ایرانی و اسلامی دیگر برنامهای است که در دستور کار این سازمان قرار دارد. اما دستاندرکاران و به ویژه اداره و هدایتکنندگان به جای اینکه هر روز بیشتر به مردم نزدیک شده به دلایل گوناگون از مردم فاصله گرفته و هزینه، وقت و امکانات خود را در خدمت اهداف دیگر قرار دادهاند.
وی افزود: یکی از مشکلاتی که تلویزیون پیوسته آن را بهانه نساختن برنامهها، فیلمها و سریالهای فاخر و پرمحتوا عنوان میکند کمبود بودجه است، در حالیکه در سالهای اخیر به ویژه در دو سال گذشته به بودجه سازمان رقم قابل توجهی افزوده شده و افزون بر این منابع درآمد دیگری در اختیار تلویزیون قرار دارد که پیوسته میتواند بودجه خود را افزایش دهد.
این منتقد در ادامه گفت: اگر چه برای رسیدن به سود سرشار از طریق آگهیهای بازرگانی با آگهیهایی روبرو هستیم که مفاد آنها چندان موافق طبع جامعه و مردم نیست و آنچه که مورد تبلیغ قرار میگیرد شامل مواد خوراکی ناسالم و اشیای لوکس میشود، منابع درآمد در صدا و سیما در سالهای اخیر وارد یک جریان کاملاً انحرافی و غیر مردمی شده و آن ورود و حضور کلان سرمایهگذارها به عنوان اسپانسر است. ورود این افراد سبب شده که نگاه و سلیقه و نوعی خواستههای اسپانسرها در تولید برنامهها هم دخیل باشد.
آذین اظهار داشت: یکی از مهمترین تأثیرات ورود سرمایهها که سالم و ناسالم را در بر میگیرد، بهرهگیری از برنامههای درجه چندم ماهوارهای است که مسئولان تلویزیون با خواسته اسپانسرها تلویزیون را به بازار مکاره و شوهای خارجی تبدیل کردهاند. تلویزیون بودجه بسیاری در اختیار دارد که گلایه از نداشتن بودجه نمیتواند منطقی باشد و تلویزیون نباید کم کاریها را بر گردن کمبود بودجه بیندازد. این بهانهجویی به نوعی فرافکنی است در حالیکه تلویزیون میتواند با توجه به بودجه بالا و مخاطبهای میلیونیاش برنامههای خوب بسازد اما این اتفاق رخ نمیدهد چرا که عملکرد تلویزیون از جمله پرداخت نکردن بدهیها منجر به این شده که بسیاری از هنرمندان با تجربه، تلویزیون را ترک کرده و فضا برای کپیبرداری از برنامههای ماهوارهای و خودنمایی آنها مهیا شده است.
وی در پایان تصریح کرد: همه این مسائل نشاندهنده این است که تلویزیون از بودجه خود به درستی استفاده نمیکند و به جای جذب مردم به برنامههای خوب به دلیل ضعفهای برنامهها و سریالهای متوسط و زیر متوسط مخاطبان از تلویزیون فاصله گرفته و شاهد ریزش مخاطب هستیم. مردم گروه گروه به ماهوارهها روی میآورند و هدر دادن بودجهها در کنار رفیقبازی و گروهسازی سبب شده که امروز تلویزیون از رسالت خود دور افتاده و مسیر تجارت و سوداگری را پیش گرفته است. با همه این مسائل امیدوارم روزی تلویزیون به طرف مردم برگردد و در خدمت جامعه باشد.
مازنی: تکصدایی در صدا و سیما منجر به گرایش مردم به شبکههای ماهوارهای شده/ رسانه ملی از رسالتی که دارد فاصله گرفته
احمد مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اگر بخواهیم قیاسی داشته باشیم درباره بودجه فرهنگی کشور و دیگر بخشها بودجه فرهنگ رقم چندانی را در بر نمیگیرد و تلویزیون که یک سازمان فرهنگی به حساب میآید در مقایسه با سازمانها و نهادهای دیگر که بودجهای برای آنها در نظر گرفته میشود رقم چندانی را به خود اختصاص نداده اما در حوزه فرهنگ بیشترین بودجه به سازمان صدا و سیما تعلق میگیرد. حوزه فرهنگ به طور کل شش دهم درصد از بودجه کل کشور را در دست دارد که قطعاً در این مقیاس این بودجه بسیار ناچیز است.
مازنی تصریح کرد: صدا و سیما به لحاظ نیروی انسانی ساختاری غلط دارد که به صورت مباشرتی همه کارها را انجام میدهد. روش مدیریتی که در سازمان صدا سیما شاهد هستیم یک روش کهنه و قدیمی است که با روشهای جدید کار رسانهای فاصله بسیاری دارد. قطعاً در این شرایط بودجه صدا و سیما هرچقدر در نظر گرفته شود نمیتواند جوابگو باشد و اگر در نیروهای سازمان صدا و سیما چابکسازی صورت گیرد و بخش خصوصی وارد این عرصه شود و صاحبان اصناف و مشاغل مختلف با مجوز صدا و سیما مسئولیت شبکههایی را در نظر بگیرند قطعاً شاهد اتفاقات بهتری خواهیم بود.
وی افزود: این موضوع که در قالب یک طرح مطرح شده هیچ منافاتی با قانون اساسی ندارد و اگر چنین اتفاقی رخ دهد و طرحی که در نظر گرفتهایم تصویب شود، صدا و سیما با ده درصد از این بودجهای که در اختیار خود دارد اداره میشود اما با این روش مدیریت و اداره قطعاً این رقم بودجه حتی کم است و اگر لایحهای که مطرح است تصویب شود 90 درصد بودجه حال حاضر صدا و سیما اضافه خواهد بود. به طور کل اداره کشور امروز بسیار گران تمام میشود و این چابکسازی باید در بخشهای مختلف درنظر گرفته شود.
نماینده تهران در مجلس در ادامه خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم صدا و سیما را اصلاح کنیم باید این مسأله مهم را مدنظر قرار داده و در کنار راهاندازی شبکههای خصوصی چابکسازی در قسمتهای مختلف سازمان را در دستور کار قرار دهیم. من فکر میکنم تا چند وقت قبل گوش شنوایی وجود نداشت اما از زمانی که ترامپ برجام را کنار گذاشت و ما وابستگیمان به نفت از بین رفت، به تدابیر راهبردی رجوع کردیم که در تأمین برنامه و بودجه برنامهریزیهای جدیدی را مطرح کردیم که امیدوارم با نگاههای اصلاحی به این نظرات برخورد شود و کار به مردم سپرده شود و ساختارها تا حدی تغییر کند و کار به مردم واگذار شود تا بتوانیم از خلاقیت، نوآوری و اندیشه صاحبان فکر و جوانان استفاده شود. حوزه رسانه و صدا و سیما نیز با این تدابیر حتماً میتوانند به فعالیت خود به شکل ارزانتر و بهتر ادامه دهند.
مازنی با اشاره به اینکه راهاندازی شبکههای خصوصی هیچ خطری برای رسانه ملی ندارد، تأکید کرد: اگر بخواهیم مثالی بزنیم در اینباره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که معاونت مطبوعاتی بخشی از آن است و در این معاونت رسانههای مستقل نیز ثبت شده و هیچ خطری ارکان حکومت را تهدید نمیکند. این حالت را برای شبکههای رادیویی و تلویزیونی نیز میتوان در نظر گرفت و تلویزیون به جای راهاندازی شبکههای مختلف برای خود میتواند شبکههای تلویزیونی را به بخش خصوصی بدهد و خود با یک هیأت نظارت تخصصی مجوز پخش به شبکههای مختلف بدهد. این موقعیت فضایی رقابتی به وجود میآورد که قطعاً میتواند سازنده باشد.
وی افزود: به عنوان مثال اگر به هر کدام از دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مجوز یک شبکه داده شود و این دو شبکه بحثهای فوتبالیشان را در آن داشته باشند میزان مخاطبان هر دو شبکه بسیار بالا خواهد بود و درآمدزایی بسیاری صورت خواهد گرفت تا تلویزیونی که مجبور است برابر این بحثها یا به اصطلاح کلکلها خنثی باشد و در این صورت است که افرادی چون عادل فردوسیپور نیز میتوانند با داشتن مجوز شبکههای خود را داشته باشند و برنامههایی مثل برنامه «نود» پخش شود. همه حوزهها و افراد میتوانند با دریافت مجوز به راهاندازی یک شبکه بپردازند که از جمله آنها میتوان به حوزه علمیه قم، اهالی سینما، موسیقیدانها، اصناف مختلف بازار و... اشاره کرد و در این شرایط سلایق مختلف سیاسی نیز میتوانند در تلویزیون حضور داشته و فعالیت کنند و قطعاً این وضعیت هیچ آسیبی به صدا و سیما نمیزند و این سازمان میتواند به این شبکهها نظارت داشته باشد و آنچه که به عنوان مأموریت صدا و سیما در اصول قانون اساسی پیشبینی شده و در رأس آن تأمین آزادی بیان است را در واقع شاهد خواهیم بود و حتی در درآمدزایی این سازمان نیز چنین شرایطی بسیار مثبت و سازنده است.
مازنی در ادامه این بحث تصریح کرد: صدا و سیما به هیچعنوان تا امروز به آنچه که جزو اهدافش مشخص شده، دست نیافته و آنچه که به عنوان مأموریت صدا و سیما در قانون اساسی پیشبینی شده با آنچه که امروز میبینیم فاصله بسیاری دارد و البته این یک نگاه کلی است و من بین شبکهها و برنامههای مختلف تفاوت قائل هستم و برخی مواقع برنامههایی را میبینیم که تا حدی برنامههای خوبی به حساب میآیند. من منکر زحماتی که افراد در صدا و سیما میکشند نمیشوم اما نوع مدیریتی که در صدا و سیما حاکم است باعث شده تا این سازمان نتواند به اهدافی که برای آن در نظر گرفته شده دست یابد. متأسفانه نوع مدیریت صدا و سیما مدیریت تصدیگری است که باعث شده شاهد وجود اقلیت انحصارطلبی باشیم، به خصوص در بخش سیاسی مانع بیان دیدگاههای دیگر شده و ما شاهد استفاده ابزاری از این رسانه هستیم که منجر به قهر مردم شده و مردم به جای استفاده و استقبال از صدا و سیمای خودمان به سراغ شبکههای ماهوارهای رفتهاند و قطعاً این اتفاق برای کشور و نظام جمهوری اسلامی بسیار خطرناک است و خسارت بزرگی در پی خواهد داشت.