در مورد ازدواج و ضرورتها و مسائل مختلف پیرامون آن بسیار گفتهاند و نوشتهاند؛ هر از چندی هم آمارهایی از سوی مراکز مختلف منتشر میشود که تنها به چند درصد بالا رفتن یا پایین آمدن تعداد ازدواجها و طلاقها اشاره میکند و بس.
حوزه جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز طی سالهای اخیر با گسترش مراکز تخصصی مشاوره ازدواج و خانواده، تسهیل شرایط ازدواج جوانان و حمایت از خیرین عرصه ازدواج، تلاش کرده به عنوان سیاستگذار این بخش، به وظایف خود عمل کند.
در کنار همه اینها که بهجای خود ارزنده و برآورنده بخشی از نیازهای پژوهشی و مطالعاتی هستند، نکتهای که بهنظر اینجانب، اگر نگوییم مغفول مانده، بهیقین نقشی کمرنگ در این عرصه دارد، حضور اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی است؛ همانها که باید "بایدها و نبایدها"ی این حوزه را از دو منبع اندیشه و تجربه، استخراج کنند و با حضور جدی در عرصه رسانهای کشور (چه رسانههای دیداری و شنیداری و مکتوب و چه فضای مجازی) به تبیین آن بپردازند.
این حضور نیز قطعا باید مستمر بوده، وجوه مختلف موضوع مهم ازدواج را پوشش دهد؛ آنچنان که آموزهها به فرهنگ تبدیل و این فرهنگ در رگ و پی جامعه جاری گردد.
چنین سیری، تنها در پرتو نگاهی جهادی و با پشتوانه توجه به ارزشهای جامعه باید شکل بگیرد و خلاء موجود را پر کرده، پاسخگوی پرسشهای نقش بسته در ذهن جوانان باشد.
بهنظر میرسد آن روز که بحث تعامل "صنعت و دانشگاه" داغ بود و تلاشهایی گسترده در این عرصه آغاز شد، متاسفانه سیاستگذاران به حوزه علوم اجتماعی آنچنان که باید توجه نکردند.البته در حوزه صنعت نیز آنگونه که باید، این تعامل شکل نگرفت و ملت و صنعتگران از ثمرات شیرین آن بهره نبردند.
اینک نیز نباید فرصت را از دست دهیم، هر یک روز که زودتر به این مهم توجه و پرداخته شود و دانشگاهیان در کنار دستگاههای مسئول، مشغول یافتن پاسخهای حقیقی و مناسب برای پرسشهای این حوزه دست یابند، یک روز زودتر بر تبعات منفی سردرگمی جوانان فائق خواهیم آمد.
حوزه جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز در این مسیر با تمام سرمایه انسانی ارزشمند خود همراه اساتید دانشگاه و متخصصان و اندیشمندان این عرصه خواهد بود تا انشاءالله بتوانیم در کنار هم، سنگ بنایی مستحکم ایجاد کرده و به اقتضای زمان بر آن بیفزاییم.
به اعتقاد اینجانب، ابتدا باید آنچه امروز با آن مواجه هستیم و در دوران گذار از سنت و تغییر نگرشها و دگرگونی ارزشها، اجتناب ناپذیر است، بدون پیشداوری تبیین شود و سپس در پی پاسخ سوالات برآییم.
همچنین لازم است حقایق جامعه را آنگونه که هست ببینیم، نه آنچنان که دوست داریم باشد و راهحلهای منطقی، قابل اجرا و متناسب با درک جوانان و خانوادهها ارائه دهیم.
راهحلهایی دست یافتنی که به زبان عموم جامعه مطرح شود و مشارکت تمامی نهادها و سازمانهای ذیربط را در پی داشته باشد.
در پایان باز هم بر حضور پررنگتر و موثرتر حوزه جوانان این وزارتخانه در موضوع ازدواج تاکید مینمایم و باور دارم در سایه عزم ملی، همدلی و توسعه فعالیتهای بینبخشی میتوانیم گامهای موثر و گرانقدری در این حوزه برداریم.
به امید آن روز و داشتن کشور و ملتی شاد، سرزنده و موفق