به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش حالا به یک چالش جدی برای مسئولان این وزارتخانه تبدیل شده است. چالشی که شاید خود مدیران آموزشی کشور هم نمیدانند چگونه باید از آن عبور کرد! آنطور که کارشناسان تعلیم و تربیت میگویند سیاست مشخصی برای جذب نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش وجود ندارد چراکه عدهای درباره ردیف استخدام رسمی از طریق سازمان برنامه و بودجه، دانشگاه فرهنگیان یا به شکل آزمون آزاد حرف میزنند گروهی دیگر هم از خرید خدمات آموزشی میگویند و برخیها هم بر این باورند از طریق حق التدریسیها و سرباز معلمها میتوان کمبود نیرو را جبران کرد. با این همه هیچکدام از این راه حلها تاکنون نتوانسته این مشکل را حل کند.
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری برنا با عباس فرجی، کارشناس و مشاور آموزش، را میخوانید:
ضعف برنامهریزی در منابع نیروی انسانی
عباس فرجی در رابطه با کمبود معلم در کشور و دلایل بروز این اتفاق گفت: بهواقع این بحران دلایل متعددی میتواند داشته باشد که دست به دست هم داده تا امروز شاهد چنین وضعیتی باشیم اما عمدهترین دلیلش میتواند ضعف برنامهریزی در منابع نیروی انسانی باشد. به تعبیری به نظر میرسد آموزش و پرورش نتوانسته است ورودی و خروجی نیروهای خود را در بازه زمانی طولانی مدت مدیریت کند.
او ادامه داد: اما موضوع این است که برخی مدیران ارشد آموزش و پرورش در برهه زمانی خاصی به این بحران دامن زده و در واقع نقش کاتالیزور را بازی کردهاند.
این کارشناس توضیح داد: بگذارید مثالی بزنم؛ در سیلهای ویرانگر بهار سال جاری اتفاق مشابه به آنچه در آموزش و پرورش رخ داد شکل گرفت. عنایت بفرمائید بارانهای شدیدی شروع به باریدن کرد مدیران وقت حسب خشکسالیهای مکرری که در کشور بوده مسیلهای آب را به خیابان و یا واحدهای مسکونی تبدیل کرده بودند به خیال اینکه دیگر تر سالی نخواهیم داشت. از طرفی مسئولین سدها هم ورودی و خروجی آبها را تحت کنترل نداشتند یعنی پیشبینی زمان و شدت بارشها را رصد نمیکردند، امری که در تمام دنیا این موضوع بسیار عادی تلقی میشود و به راحتی کارشناسان هواشناسی میتوانند برای 10 روز و یا حتی چند ماه را پیشبینی و تخمین بزنند. این پیشبینی مهم بود چراکه قبل از بارشهای سنگین میشد آب پشت سد را خالی کرد تا در بروز بارشهای شدید سد گنجایش کنترل آب باران اضافی را داشته باشد.
آموزش و پرورش همواره کسری بودجه داشته است
فرجی ادامه داد: حال برگردیم به آموزش و پرورش؛ ما در برههای از زمان با افزایش دانشآموزان کشور شروع به جذب معلم از دانشگاههای سراسری، دانشگاه تربیت معلم، دانشسراهای تربیت معلم و... داشتهایم. همان زمانی که نظام جدید در آموزش و پرورش استقرار پیدا کرد، مدارس دو شیفت و یا سه شیفت اداره میشد (یعنی دانش آموزان دهه 60) اما پس از آن میزان جمعیت دانشآموزان کاسته شد ولی حجم معلمی که استخدام و یا بهصورت حق التدریس و... به کار گرفته شده بود موضوع مازاد نیرو در آموزش و پرورش را به وجود آورد و کسری همیشگی بودجه آموزش و پرورش که بنا به گفته وزیران آموزش و پرورش عموما بین 20 تا 25 درصد در سال بهصورت دائمی بوده است. یعنی آموزش و پرورش متوسط سالانه یک چهارم بودجه خودش را کسری داشته و امروز هم وضع به همین منوال است.
این مشاور آموزش عنوان کرد: در آن زمان بنا به گفته فانی، وزیر وقت آموزش و پرورش، اینگونه پنداشته شد که اگر میخواهیم این کسری را جبران کنیم باید چند کار مهم انجام دهیم؛ یکی از آنها کم کردن نیروهای آموزش و پرورش است چراکه 99% از بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق کارکنان میشود پس کاهش نیروی انسانی میتواند صرفهجویی در منابع مالی داشته باشد و طبعا باقی معلمان میتوانستند از دستمزد بالاتری بهره ببرند و کسری را میشد جبران کرد.
خشکسالی وحشتناک در آموزش و پرورش
او خاطرنشان کرد: اینجا یک اشتباه مهلک رخ داد به این شکل که آموزش و پرورش به میزان نیروهایی که بازنشسته میشدند نیرو جایگزین نکرد و از طرفی حدود 300 هزار نیروی خود را به اشکال مختلف از سیستم خارج ساخت. این خروج ناگهانی نیرو بدون برنامهریزی بود چراکه ما باید میدانستیم در 10 سال آینده 640 هزار نیروی خودمان را بهخاطر بازنشستگی از دست خواهیم داد، یعنی ما بدون آنکه بدانیم وارد یک خشکسالی وحشتناک در آموزش و پرورش میشویم بخش بزرگی از ذخایر انسانی خود را خارج کردیم.
نرخ دانش آموزی کشور تا سال 1401 از مرز 15 میلیون نفر خواهد گذشت
فرجی با بیان اینکه این بحران زمانی شدیدتر میشود که طبق آمار نرخ دانش آموزی کشور تا سال 1401 از مرز 15 میلیون نفر خواهد گذشت، گفت: فکر می کنم این دورنمایی که در آموزش و پرورش داریم دیگر بحران نیست بلکه یک ابر بحرانی است که به دلیل بیبرنامگی شکل گرفته است. یعنی ما از طرفی تا 10 سال آینده حدودا نیمی از معلمان خود را از دست خواهیم داد و از طرفی چندین میلیون دانشآموز به ظرفیت حال حاضر مدارس اضافه خواهیم کرد.
ورشکستگی در نیروی انسانی آموزش و پرورش
این کارشناس آسیب آموزش ادامه داد: مثلا تا شش سال آینده پیشبینی میشود که فقط در استان مازندران 92% از معلمان بازنشسته شوند. این خروجی را با هیچ مکانیسمی نمیشود ترمیم کرد و اگر دولت برنامهای نداشته باشد ما با یک ورشکستگی تمام عیار در نیروی انسانی در آموزش و پرورش مواجه خواهیم بود.
این مشاور آموزش با تاکید بر اینکه اخیرا گفته شده با به کارگیری معلمان حق التدریس، خرید خدمت، سرباز معلم و همینطور معلمان بازنشسته و غیره این کمبود نیرو جبران میشود، افزود: بعید است با شیبی که در ورودی و خروجی نیروی انسانی در آموزش و پرورش داریم بشود مشکل را حل کرد یعنی همین که ما بتوانیم کلاس را پر کنیم هنر بزرگی است. کیفیت جای خود را دارد. آموزش و پرورش در حال حاضر مدیر و معاون و مشاور را هم سر کلاس میفرستد شاید بتواند تا حدی لحظه برخورد را به عقب بیانداز ولی مگر میشود در همان مثالی که از استان مازندران بهکار بردم 92% عقب ماندگی را جبران کرد؟
او ادامه داد: نکته دیگر این است که اختلاف عمیقی بین آمار آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه وجود دارد و البته مسائل دیگری هم ذیل همین موضوع لحاظ میشود. به عنوان مثال هم اکنون آموزش و پرورش بخش عمدهای از حقوق سال گذشته معلمان حقالتدریس خود را پرداخت نکرده است، حالا چطور میتواند برای جبران کمبود نیروی انسانی خود از معلمان حقالتدریس دیگری استفاده کند؟ این درحالی است که فرض کنیم بودجه آموزش و پرورش هر ساله نرخ مشخصی رشد داشته است اما مگر میشود دولت در شرایط اقتصادی کنونی برای آموزش و پرورش استثنا قائل شود؟!
فرجی اضافه کرد: بنابراین درحال حاضر موضوع کیفیت مطرح نیست، بلکه بحث عمده بودجه و تامین نیروی انسانی است زیرا اگر بخواهیم به موضوع کیفیت بپردازیم باید برای هر استخدامی که میکنیم حداقل چند سال وقت بگذاریم تا بتوانیم یک معلم تربیت کنیم، امری که سابقا انجام میشد ولی در یک دوره این مهم کاملا کنار گذاشته شد.
گره کور بازنشستگان آموزش و پرورش
این کارشناس به موضوع نیروهای بازنشسته آموزش و پرورش در سالهای آینده اشاره کرد و در خصوص این بحران گفت: به واقع گره کوری است. درحال حاضر همان راه کار مسئولان مورد توجه است؛ یعنی استفاده از همه نیروهای باقی مانده و کنترل خروجی نیروها. چراکه نیروهای موجود در آموزش و پرورش مهمترین سرمایه آموزش و پرورش هستند ولی موضوع این است که نیروهای موجود بهخاطر عدم توجه به آنها به شدت کم انگیزه شده و شاید باورش سخت باشد که برای خروج از آموزش و پرورش لحظهشماری میکنند.
او با بیان اینکه موضوع کمبود معلم در حال حاضر به اندازه کافی بحرانی است و با این وجود برخی به این بحران مجددا دامن میزنند، تصریح کرد: بگذارید مثالی بزنم؛ اکنون ما مدرسهای با 600 دانش آموز و یک معاون در یکی از مناطق جنوب شهر تهران داریم، وضعیت این مدرسه به گونهای است که این معاون حتی فرصت نفس کشیدن هم ندارد و هر روز باید خدایش را شکر کند که اتفاقی نیفتد، به علاوه یک روز را هم باید به کلاس برود! همچنین این مدارس عموما 40 تا 45 دانشآموز دارد و این تعدد دانشآموزان موجب میشود تا هوای کلاس سنگین شود که در نتیجه نفس کشیدن هم سخت میشود چه برسد به تدریس! در چنین وضعیتی آنهم با دستمزدهای پائین معلمان، انگیزهای برای حضور در این شرایط نمیماند.
فرجی عنوان کرد: این درحالی است که آموزش و پرورش نه تنها کمکی به بهبود وضعیت نمیکند، بلکه اوضاع را برای معلمان بدتر هم میکند. بهعنوان مثال در همان مدرسه جنوب تهران دو مدرسه دولتی با حدود 400 دانشآموز تعطیل و به مدرسه غیردولتی با 70 دانشآموز تبدیل میشود. به این ترتیب الباقی دانشآموزان همان مدارس دولتی که حالا غیردولتی شده، راهی مدارس دولتی مجاور میشوند که البته جا برای سوزن انداختن هم وجود ندارد؛ بدیهی است در چنین شرایطی معلمان گمان میکنند دولت و مسئولین آموزش و پرورش به آنها پشت کردهاند و طبیعتا آرزوی خروج از سیستم را خواهند داشت.
موضوع بی پولی نیست، بیبرنامگی درد بزرگتری است
این مشاور بیپولی دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش را دلیل موجهی برای عدم استخدام معلمان ندانست و افزود: موضوع فقط بی پولی نیست، بیبرنامگی درد بزرگتری است که بیپولی را به همراه خود میآورد. به عنوان مثال کشور ایران هزاران سال است خشکسالیهای مختلف را تجربه کرده و تاکنون سر پا مانده است اما طبیعتا اگر برنامهریزی نمیشد قطعا خشکسالی ما را از پا در میآورد. در خصوص آموزش و پرورش نیز باید گفت دانشگاه فرهنگیان ظرفیت مشخصی دارد تا معلم تربیت کند؛ این ظرفیت باید براساس تراز خروجی نیروها تنظیم شود. وقتی این تراز بهم میخورد چه پول داشته باشید چه نداشته باشید فرقی نمیکند.
معلم پارچه نیست که داخل رنگ بیاندازی، رنگش کنی و به کلاس بفرستی!
او در پایان تاکید کرد: معلم پارچه نیست که داخل رنگ بیاندازی، رنگش کنی و به کلاس بفرستی! به جرات میگویم در میان دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان بسیاری از افراد توانایی معلمی را ندارند با وجود اینکه چندین سال برای تربیتشان وقت گذاشته شده است. با این توضیحات باید بگویم، بحران کنونی آموزش و پرورش چند وجهی است که یکی از وجوه آن منابع مالی است.