در هفته گذشته شاهد دو رخداد مهم در عرصه منطقهای بودیم. کوشش جهانی برای بازگرداندن امریکا به میز توافق هستهای در کنار تلاش منطقهای برای صلح سازی میتواند زخم خروج یکجانبه ترامپ از برجام را در یک سطح بالاتر تلافی کند. توافق هستهای از همان ابتدا میتوانست با یک توافق دیگر میان بازیگران منطقهای تکمیل وتحکیم شود و به این ترتیب سرشتی بازگشت ناپذیر کسب کند. به عبارت دیگر همان تکنیکهای مذاکراتی و الگوهای حل و فصل اختلافات که در فرآیند توافق هستهای به کار رفته بود میتوانست به نحوی خلاق در یک حوزه متفاوت به کار گرفته شود و زمینهساز توافقی دیگر میان بازیگران منطقهای شود. در حقیقت توافق هستهای نه در ژنو و لوزان و نیویورک و وین که در لابیهای اسرائیلی جنگ و تحریم در معرض تهاجم قرار گرفت و برخی بازیگران منطقهای نیز بازی آن را خوردند. اسرائیل برجام را یک تهدید بزرگ برای خود میدید و احساس میکرد پس از برجام دیگر نمی تواند انرژی هستهای ایران را در معرض امنیتی سازی و تسلیحاتی نمایی قرار دهد و در صورت توفیق آن توافق از یک رانت بزرگ سیاسی که برای دور زدن حقوق فلسطینیها به کف آورده بود محروم خواهد شد. در همه آن هشت زمستان محاق دیپلماسی، اسرائیل برای فرار از فشار جهانی درخصوص حقوق فلسطینیها به جان پناهی که از امنیتیسازی انرژی هستهای کشورمان معماری کرده بود پناه میبرد و لذا نمیتوانست برجام را که به طرزی غیر منتظره آن حربه را ازکودککشهای صهیونیست واستانده بود تحمل کند. تصادفی نبود که روحانی در نقطه اوج شکلگیری برجام گفت همه خوشحالند به جز رژیم صهیونیستی وجنگ طلبان در امریکا و باز هم تصادفی نیست که نتانیاهو وئدیوی «تبریک خروج از برجام» نشر داد و در این اواخر اسرائیلیها در گفتوگو با ترامپ خروج او از برجام و تحریمهای ضد ایرانی را خدمتی برتر از رسمیت بخشی امریکایی به اشغال جولان و انتقال پایتخت اشغالگری به قدس شریف دانستند.
صلح و توافق منطقهای آن حلقه مفقودهای است که اکنون باید سخت به آن چنگ زد و به تعبیر دقیق روحانی درنشست خبری نیویورک «در دسترس» ملتهای منطقه قرار داد. از این منظر صلح سازی در یمن و تحکیم دوستی و مراودات مودت آمیز درکران تا کران خلیج فارس و تلاش برای توسیع فرآیند مذاکرات آستانه برای حل و فصل مناقشات در دوسوی فرات و تثبیت حاکمیت سرزمینی دولت سوریه در وجب به وجب آن کشور از اوجب واجبات لحظه حاضر به شمار میرود.
ترامپ در توئیت اخیر خود مینویسد زمان خروج امریکا از «جنگهای احمقانه بی پایان» فرا رسیده است. او در همان توئیت مدعی است که جنگهای منطقه تاریخی چند صد ساله دارند و بنابراین دلیلی ندارد که امریکا خود را وارد چنین باتلاقی کند. اشاره او در درجه اول معطوف به جنگ میان کردها و ترکهاست. باید این بازی را به هم زد. تاریخ نشان میدهد که همزیستی میان کردها و ترکها در هزاره تمدنی اسلام یک واقعیت اصیل بوده است و جنگها و منازعات قومی پدیده جدیدی است که در زهدان هویتهای مرگبار ناسیونالیستی و مداخلات استعماری متولد شده اند. ایران با تکیه بر سرشت اعتدالی ومیانی خود میتواند میانجی صلح در حوزه فرات باشد. رئیس جمهور در اجلاسهای سه جانبه موسوم به «مذاکرات آستانه» و در جریان سفر سازمان مللی اخیر خود نشان داد که درک و فهم عمیقی از دغدغههای برحق امنیتی ترکیه در مرزهای جنوبی خود دارد اما به همین میزان با مداخله نظامی ترکیه در عرصه مذکور مخالف است.
مداخله نظامی میتواند دستاورد «مذاکرات آستانه» را تحت تأثیر مخرب خود قرار دهد. چاره کار در بازگشت ترکیه به پیمان آدانا و آغاز مذاکره با دولت سوریه است، از سوی دیگر بازیگران قومی که اکنون تحت حمایت پنتاگون مسلح به سلاحهای پیشرفته شدهاند باید سلاحهای خود را تحویل دولت مرکزی سوریه داده و در فرآیند تدوین قانون اساسی جدید آن کشور جایگاه شایسته خود را کسب کنند.
در میان رویدادهای اخیر، حمله ارتش ترکیه به شمال سوریه اضطراب فراوانی را درباره احتمال وقوع یک فاجعه انسانی دیگر در منطقهای که بیش از این تاب تحمل جنگ، آوارگی و بی خانمانی را ندارد، برانگیخته است. نگرانی ترکیه از استقرار شبه نظامیان کُرد در شمال سوریه را میتوان درک کرد اما این موضوع سبب نمی شود که به دولت دوست و برادرمان توصیه به خویشتنداری، احترام به تمامیت سرزمینی سوریه و وفاداری به روح گفت و گوهای آستانه نکنیم. منطقه ما در بیش از یک دهه گذشته آموخته است که مبارزه با تروریسم و به طور کلی تر، حل و فصل اختلافات منطقهای با ابزارهای نظامی ممکن نیست و از آن ناممکنتر، پرداختن به این مشکلات با تکیه بر یکجانبه گرایی است. به همین دلیل است که ایران از دولت ترکیه میخواهد هرچه سریعتر به این عملیات نظامی یکجانبه که سایه بحران انسانی دیگری را بر فراز سوریه گسترانده، خاتمه دهد. جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای میانجیگری که توأمان ضامن برچیدن تهدید از ترکیه و در عین حال حفظ تمامیت سرزمینی سوریه بر اساس قوانین بینالملل باشد، اعلام میکند. تا آن زمان، ما به تلاشها برای برقراری آتشبس و دعوت از همه طرفها به میز مذاکره ادامه خواهیم داد.