فرزین محدث، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، از تجربیات خود در عرصه بازیگری گفت که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
شما فارغالتحصیل رشته بازیگری هستید بهنظر شما تحصیلات آکادمیک چه میزان در موفقیت بازیگر تاثیر دارد؟
اصولا نه تنها برای من بلکه در همه دنیا این ثابت شده که بازیگری علم است. علمی که شما باید با تکنیکهای بازیگری و دانش بازیگری که در روز اتفاق می افتد و پیشرفت می کند آگاهی داشته باشید.
در دورهای حرف از داشتن استعداد میزدند و میگفتند بعد از آن شروع به کار کنید اما همان دوره هم میگفتند نیاز به آموزش دارید به هرحال یک سری موارد در بازیگری همانند بیان، آمادگی های بدنی وجود دارد که باید به آن ها شناخت داشته باشید.
حتی نسل پیشکسوت ما مانند علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی و عزت الله انتظامی زمانیکه دانشکده هنرهای دراماتیک افتتاح شد برای آموزش دیدن به آنجا رفتند با این که قبل از آن چندین دوره آموزشی گذرانده بودند. یک خاطره ای هست از این که حمید سمندریان در دانشکده هنرهای دراماتیک تدریس می کرد و عزتالله انتظامی در آن کلاس به عنوان هنرجو حضور داشت.
این بحث آموزش بازیگری در نسل های گذشته ما خیلی بیشتر بوده و نمیتوان گفت در گذشته آموزش وجود نداشته و الان همه به مقوله آموزش بازیگری روی آوردهاند. آن نسل که بازی های درخشان و به یاد ماندنی داشته تحصیلکرده بوده و یا حتی در خارج از کشور درس بازیگری خوانده است.
از اوایل خرداد 76 به مقطعی در تاریخ رسیدیم که فضای فرهنگی باز شد نسلی جوان از بازیگران واردشدند که برخی از آن ها خیلی خوب بودند ولی در آن زمان انگار آموزش برای عده ای مهم نبود و بر اساس اتفاقاتی وارد می شدند و استعداد هم داشتند و جلوی دوربین قرار گرفتند، در آن مقطع مقداری بحث کیفی و آموزش بازیگری کم شد و به مقوله داشتن استعداد تاکید شد اما در کنار آن کلاس های بازیگری شروع به کار کرد.
من به این دلیل که شروع مسیر بازیگری ام با آموزش بوده و در دانشگاه هم تحصیلاتم مربوط به این رشته است و در آموزشگاه هم دوره دیدهام و پس از اتمام دوره دانشگاه وارد عرصه بازیگری شدم معتقدم بازیگری احتیاج به آموزش و دوره دیدن دارد. اگر اتفاقی بیفتد و یک نفر بر اساس یک سری ضوابط ناگهان وارد دنیای بازیگری شود دلیل بر بازیگر بودن آن شخص نیست او اگر فرد باهوشی باشد باید یک برهه ای توقف کند و برود به آموختههای خوب بیفزاید. آن چیزی که قرار است یاد بگیرد با دوره ۱۲ جلسه ای میسر نیست این دوره برای کسانی است که آشنایی نسبت به بازیگری و همچنین آمادگی های بیانی و بدنی دارند و با این دوره ۱۲ جلسه ای آموزش های پیشین را تکمیل می کنند. دوره بازیگری حداقل ۶ الی ۹ ماه است و حتی بعد از این مدت هم نمیتوان به طور قطع گفت فرد آموزش دیده بازیگر است.
به نظر شما درحال حاضر در دانشگاههای ما چقدر آموزش داده می شود؟
این سوال سختی است. زمانی که وارد دانشگاه سوره شدم در آن دوره اصغر همت مدیر گروه ما بود که به دوره طلایی سوره معروف شد و تمام اساتید صاحب نام در دوره ما تدریس داشتند. میکائیل شهرستانی، اصغر همت و حمید سمندریان و تمام کسانی که اصغر همت میتوانست وارد فضای دانشگاه کند در آن دوره اساتید ما بودند. در حال حاضر من نمیدانم کدام اساتید در دانشگاه تدریس میکنند متاسفانه امروز در دانشگاه سوره رشته بازیگری تدریس نمیشود و وقتی بازیگری تدریس نمیشود کارگردانی هم نمیتواند تدریس شود چون بازیگری باید باشد تا کارگردان کارگردانیاش کند.
فاکتورها در حال کم شدن است، عقیده دارم در بین برخی افراد از نسل جوان که بازیگری کردند و مشغول تدریس هستند افراد باهوشی وجود دارند و اشخاصی هستند که علم بازیگری، کارگردانی و نمایشنامه نویسی را دارند اما آیا دانشگاه از این ها استفاده میکند؟ آیا اجازه تدریس به این افراد داده می شود؟
قطعاً اینگونه نیست چرا که دانشگاه ضوابطی دارد و آن افراد ممکن است در این ضوابط قرار نگیرند.
ممکنِ آماری از دانشگاه های ما بگیرند و گفته شود در وضعیت دانشگاه ها افرادی که آموزش میدهند برای تدریس علم کافی را ندارند، اکنون به عنوان مدرس بازیگری حتی وظیفه ام بعنوان بازیگر سخت تر است. وقتی قرار است بر روی صحنه در نمایشی بازی کنم باید طوری کار کنم که اگر سر کلاسم به هنرجویانم میگویم اینگونه کار کنید و این مدلی نباشید بعد همان کاری که به هنرجویانم منع کردهام را بر روی صحنه انجام دهم. نمیشود بگویم به علت غم نان داشتن هر کار تئاتری را قبول کنم و سالی چندین نمایش اجرا کنم بعد به هنرجویانم بگویم شما باید اینگونه باشید، این درست نیست.
در حال حاضر بعنوان فردی که فعالیت تئاتری دارم در سال جاری تا امروز یک تئاتر اجرا کردم؛ پیشنهاد های مختلفی هم به من شد ولی بابد تئاتری کار کنم که اگر به هنرجویم گفتم در بازیگری بدن، بیان و روان نقش اینگونه است آن هنرجو اگر نمایش من را تماشا کرد با خودش نگوید این استاد من که یک کار دیگری را انجام میدهد اینجاست که مبحث آموزش در دانشگاه موضوعی حساس میشود.
در دوره ای که درس خواندید از هم دوره ای های شما جواد عزتی بود که سوپراستار سینمای ایران محسوب میشود چه میزان از هم دوره ای های آن زمان شما الان موفق شدند؟
البته جواد عزتی هم دوره من نبود از نظر تئاتری هم دوره بودیم اما در دانشگاه هم دوره نبودیم. اولین جشنواره تئاتری که شرکت کردم جشنواره ای به نام سوره و آن اولین دوره از جشنواره بود و جواد عزتی در آن جشنواره یک نمایش خیابانی مونولوگ داشت و بسیار درخشان بازی کرد؛ در آن زمان جواد عزتی چهره و نام مطرحی نبود.
او نمایش مونولوگی اجرا کرد، با کمدی شروع شد و با تراژدی ختم میشد و جواد عزتی با آن نمایش اشک تماشاچیان را درآورد و برنده جایزه جشنواره خیابانی سوره در آن دوره شد. جواد عزتی جزو بهترین بازیگران نمایش های خیابانی بود.
۲۱ سال است که او مشغول بازیگریِ است و طی این چند سال تبدیل به یک سوپراستار شده، اینگونه نبوده که شب بخوابد و صبح براساس روابطی سوپراستار شود و سالی ۵ فیلم روی پرده داشته باشد.
مطلبی وجود دارد که بازیگران خارجی تاکید میکنند تجربه زندگی و هنری ما کمک میکند تا در آینده چگونه کار کنیم. بطور مثال برای آنها خطوط صورتشان یک ویژگی حساب میشود، زمانی که لبخند می زنند صورتشان مملو از چین و چروک است هیچکدام از داشتن این چین و چروک ناراحت نیستند به این دلیل که عقیده دارند این خطوط نشان از تجربه زندگی است واین تجربه به من میگوید چگونه کار و زندگی کنم. تماشاگر میگوید این شخص ۲۰ سال بازیگری کرده برای همین اگر نقش چرچیل را بازی میکند تجربه زندگی و زیستن را گذارنده که توانایی بازی نقش متفاوتی را دارد.
بازیگر باید بدن خنثی داشته باشد یعنی نقش باید به بدن او شکل دهد، برای یک فیلم لازم است بازیگر ۱۰۰ کیلو یا اثر دیگری ۴۰ یا ۷۰ کیلو باشد. بازیگر باید بدنش را مرتب دچار تغییر کند، نمیشود یک هیکل فیتنس ساخت و با همین هیکل تمام فیلم ها را بازی کرد. این معضل امروز وجود دارد.
پس از فیلم «مارمولک» انتظار میرفت در سینما بیشتر ایفای نقش کنید اما اینگونه نشد، دلیلش چیست؟
من سینما را کنار نگذاشتم. پیشنهادهای بسیاری را رد کردم، به این دلیل که یکسری از پیشنهادها شبیه به سرباز فیلم «مارمولک» بود من دیگر نمیخواستم نقشم را تکرار کنم، من نقش سرباز عقب افتاده را یک بار در «مارمولک» بازی کرده بودم و نمیخواستم دوباره آن را تکرار کنم به همین علت در سینما کم کار شدم.
در کارنامه من آثار کمی دیده میشود ولی اسامی آثاری که در پرونده کاری من ثبت شده باعث افتخار من هستند.
برای شما اهمیت دارد با چه شخصی کار میکنید؟
در وهله اول فیلمنامه و بعد از آن نقش، کارگردان و گروه سازنده آن اثر برایم اهمیت دارد. منظورم از کارگردان این نیست که فقط کارگردان صاحب نام باشد ممکن هست آن کارگردان کار اولی باشد اما شاید اندیشه جذابی داشته باشد و در این شرایط علاقهمند میشوم در فیلم او بازی کنم. در تئاتر برای من به همین شکل است و در تئاتر نقش، نمایشنامه، تفکر کارگردان وتیم بازیگران آن نمایش برای من اهمیت دارد. در حال حاضر به دنبال کسب تجربه متفاوت بازیگری هستم.
وضعیت اقتصادی تئاتر را چگونه می بینید؟
به نظر من با وجود تهیه کنندگان وضعیت اقتصادی تئاتر خوب شده تئاتر ازجای دیگر درحال ضربه خوردن است. دلخوری اینجاست من با ۲۰ سال تجربه بازیگری ممکن است دستمزدی دریافت کنم که افراد دیگری که به تازگی وارد تئاتر شدهاند و یا سلبریتی فضای مجازی هستند از من با این تجربه مبلغ ببشتری دریافت کنند. متأسفانه قواعد درحال بر هم خوردن است. دوره ای که من وارد تئاتر شدم پول ما را دولت پرداخت میکرد.
مرکز هنرهای نمایشی قراردادی وضع میکرد، کارگردان به مرکز تیم بازیگرانش را اعلام میکرد و مشخص میشد چقدر بودجه احتیاج دارد و به مرور این بودجه کم شد و گفتند میزانی را از گیشه بدست آورید و یک مقداری را مرکز هنرهای نمایشی پرداخت میکند به همین دلیل تهیه کنندگان وارد شدند و قدرت را در دست گرفتهاند.
زمانیکه تهیهکننده در کار حضور دارد میگوید من فرزین محدث را به همراه بازیگران دیگری دارم و ممکن است به خاطر این بازیگران مخاطب بیشتری جذب شود برای همین به این اشخاص مبلغ بیشتری به نسبت فرزین محدث پرداخت میکنند. شاید بعضی افراد از این موضوع ناراحت هستند و کسانی که فعالیت تئاتری میکنند احساس میکنند پولی که دریافت میکنند از باقی افراد کمتر است آن افراد پول سلبریتی بودن را میگیرند اما اتفاقی که می افتد این است که دیگر سالن ها پُر نمی شوند مخاطب یکبار به این روش اعتماد میکند بار دیگر منتظر دیدن یک اثر فاخر است.
مشکل من با قشری است که در اینستاگرام فعالیت میکنند و ناگهان دنبال کنندگان آن زیاد میشود و تهیه کننده فکر میکند اگر از این شخص در نمایشش استفاده کند، مخاطب جذب میشود. برخی از بازیگران سینما و تلویزیون نیز یک کار تئاتر بازی کردند و متوجه شدند نمیتوانند ادامه دهند.
فراموش نکنیم تئاتر کار کردن یک پُز فرهنگی است شما هر گوشه از دنیا بگویید بازیگر تئاتر هستید احترام ویژه ای برای شما قائل هستند. افرادی که آموزش بازیگری ندیدهاند و با روشهای مختلف وارد عرصه بازیگری میشوند هنر بازیگری در کشور را تهدید میکنند.
«شاعر زبالهها» فیلم درخشانی بود اما این بازخورد را در سینما ندیدیم چرا؟
این فیلم توقیف شد. در اواخر دوره سیدمحمد خاتمی ساخته شد و بعد توقیف شد و سال ۹۰ بدون تبلیغات اکران شد. آن زمان دورهای بود که تصمیم گرفتند فیلمهای توقیفی را اکران کنند، در اسفند ۹۰ سینما عصر جدید این فیلم را نمایش داد و حتی فکر میکنم در تلویزیون به تعداد محدودی تبلیغ شد.
من هنوزم از آن فیلم بعنوان بهترین کارم یاد میکنم چراکه گروه سازنده آن فیلم بسیار درخشان بودند و بازیگردان آن کار پرویز پرستویی بود و ۴۸روز که فیلمبرداری طول کشید او در صحنه فیلمبرداری حضور داشت و من را راهنمایی کرد که چگونه بازی کنم و از نگاهم استفاده کنم و به من آموخت که چگونه نگاهم را تغییر دهم.
این فیلم قبل از اینکه در جشنواره فجر شرکت کند وارد جشنواره های خارجی شد و چندین جایزه بدست آورد و سپس برای جشنواره فجر ارسال شد و در همان سال قانون جشنواره به گونهای بود که فیلمهای شرکت کرده در جشنوارههای خارجی نمیتوانند در بخش رقابتی جشنواره حضور داشته باشند و باید وارد بخش جشنواره جشنواره ها شود. جالب است که سال بعدش این قانون برداشته شد و فقط همان سال این قانون مطرح و اجرا شد. این وضعیت سیاست گذاری سینما ایران بود و فیلم در سال ۸۳ توقیف شد و اسفندماه ۹۰ اکرانش کردند.
تصور میکردید سریال بچه مهندس تا ۳ فصل از آن ساخته شود؟
از ابتدا قرار بود ۳ فصل ساخته شود. فصل اول کودکی فصل دوم نوجوانی و فصل سوم بزرگسالی و از ابتدا قرار بود این اتفاق بیفتد که البته بازخوردهای بسیار خوبی هم از این سریال گرفتیم.
من در فصل سوم قرار نیست بازی کنم، البته صحبتهایی مبنی بر اینکه کاراکتر من سلمان فرخنده و عباس جمشیدی را برگردانند شده اما هنوز در فیلمنامه اتفاقی رخ نداده و هنوز به طور قطع مشخص نیست که من به سریال برمیگردم یا خیر.
در «هیولا» نقش محوری نداشتید اما کاراکترهای سریالهای مهران مدیری به صورتی است که حتی کوچکترین نقشها هم دیده میشوند، این تجربه برای شما چگونه بود؟
همیشه دوست داشتم برای مهران مدیری بازی کنم. در فیلم «ما همه باهم هستیم» کمال تبریزی با مهران مدیری آشنایی نزدیک پیدا کردم، معتقدم او شخص بسیار باهوشی است و کار خود را به خوبی بلد است و میداند قصد انجام چه کاری دارد. در تمام مسیر کاری سریال «هیولا» او میدانست قرار است چه کار کند و کار را در ذهنش تدوین شده داشت.
شما بعنوان بازیگر در سریالهای مهران مدیری رها ولی در عین حال کنترل شده هستید، یک رهایی دارید که میتوانید به بداهه برسید و ایدههایتان را بیان کنید اما در عین حال تحت کنترلش هستید.
تفاوت سریال «هیولا» با باقی سریال های مدیری این بود که فانتزی نداشت. برای مثال در «قهوه تلخ» فانتزی خاصی همراهش بود ولی در سریال «هیولا» ما باید این افراد را باور کنیم. در قصه اختلاسی صورت میگیرد، اگر ما میخواستیم فانتزی گونه رفتار کنیم مردم این شخصیت ها را باور نمیکردند و کنترلی وجود نداشت. در این سریال در عین حال که که به جنس بازی هایی که در سریال های مهران مدیری وجود دارد نزدیک میشدیم، به نظر من کنترل خاصی بر جنس بازیها وجود داشت و بر اساس آن نقش و فضایی که قرار بود بازی کنم تمام تلاشم را کردم و امروز با توجه به بازخوردهایی که از مردم میگیرم متوجه شدم این نقش درست اجرا شده است و این رضایت تنها به بازی من برنمیگردد بلکه بازی تمام بازیگران این اثر بسیار خوب بوده و مخاطبان از پایان این سریال ناراحت هستند و این جزو ویژگی کار مهران مدیری است. او از ابتدا میدانست که گزنده بودن سریالش تا چه حد است و قرار است این سریال در چند قسمت ساخته شود.