به گزارش خبرگزاری برنا از گرگان، به نقل از روابط عمومی شرکت آب منطقه ای گلستان؛ میانگین بارندگی استان در پاییز سال آبی 99- 98 بر اساس ایستگاه های باران سنجی شرکت آب منطقه ای گلستان حدود 113 میلی متر بوده که نسبت به میانگین درازمدت بارندگی فصل پاییز که حدود 135 میلیمتر می باشد ، کاهش حدود 17 درصدی دارد. این فصل در مجموع از نظر مقدار بارندگی، در شرایط خشکسالی ضعیف قرار داشته است به طوری که در مهر ماه دارای شرایط خشکسالی ضعیف، آبان ماه در شرایط ترسالی ضعیف و آذر ماه ، شرایط خشکسالی شدید را نشان میدهد.
بررسی دوره آماری بلند مدت بارندگی استان نشان میدهد که دوره های خشکسالی و ترسالی از نظم خاصی پیروی نمی کنند به طوری که در 44 سال اخیر ، 17 سال نرمال ، 13 سال خشکسالی و 14 سال نیز شرایط ترسالی داشته است.
لازم به ذکر است توزیع زمانی و مکانی بارندگی در یک سال آبی نیز، یکنواخت نبوده و در ماههای مختلف وضعیت متفاوتی داشته است به طوری که حتی در سال های نرمال و ترسالی ، برخی از فصول سال دارای بارندگی کم و شرایط خشکسالی بوده اند که این موضوع منجر به کاهش تغذیه منابع آب زیرزمینی و رواناب رودخانه ها می گردد.
طی 10 سال اخیر بخش های عمده استان درجات مختلف خشکسالی را تجربه کرده است
بر اساس مطالعات مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران ، هر چند در یک ساله اخیر عمده سطح استان گلستان در شرایط ترسالی قرار داشته است لیکن با بررسی بازه زمانی ده ساله منتهی به پایان آبان 1398 ، مشخص می شود که بخش عمده ای از استان، درجات مختلفی از خشکسالی را تجربه نموده اند.
موضوع حائز اهمیت پیرامون خشکسالی استان، حاکمیت خشکسالی هیدرولوژیک است. خشکسالی هیدرولوژیک به کاهش سریع منابع آب سطحی (دریاچهها و رودخانهها) و افت سطح مخازن آب زیرزمینی اطلاق میگردد .
هر چند عوامل اقلیمی به عنوان عامل اصلی و اولیه خشکسالی شناخته می شوند اما نمی توان از نقش سایر عوامل موثر و تشدید کننده پدیده خشکسالی همانند تغییر کاربری اراضی، تخریب خاک و ... که مشخصات هیدرولوژیکی حوضه را تحت تاثیر قرار میدهند غافل بود.
تغییرات کاربری اراضی در بالادست حوضه آبریز مشخصه های هیدرولوژیکی حوضه از قبیل نفوذپذیری، میزان زبری و پتانسیل تولید رواناب را تحت تاثیر قرار میدهد که ابتدا موجب وقوع سیل و کاهش تغذیه منابع آب زیرزمینی و در ادامه منجر به خشکسالی در پایین دست خواهد شد.
عوامل اقلیمی و بهرهبرداری از آبهای زیر زمینی؛ ازعوامل موثر در خشکسالی هیدرولوژیکی
از دیگر عوامل موثر در خشکسالی هیدرولوژیکی، بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیر زمینی است. تشدید استفاده از آبهای زیرزمینی برای بالا بردن سطح زیر کشت یا جبران کمبود منابع آب سطحی، فشار مضاعفی را بر منابع آب زیر زمینی وارد ساخته و این فشار فزاینده باعث افت فاحش سفرههای آب زیر زمینی میگردد. در سالهای خشکسالی که استفاده از این منابع دوچندان می گردد افت سطح سفره های آب زیر زمینی به حالت بحرانی میرسد.
هنگامی که خشکسالی اقلیمی به اتمام میرسد و بارش به شرایط طبیعی باز میگردد، نوبت به ترمیم شرایط آبهای سطحی و زیر سطحی میرسد که در زمان خشکسالی اقلیمی بشدت افت نمودهاند. در این حالت ابتدا رطوبت خاک به حالت طبیعی میرسد و سپس آبهای سطحی، دریاچه ها و مخازن و نهایتا سفرههای آب زیرزمینی ترمیم میگردند. بنابراین بخشهایی که وابسته به این منابع آبی هستند نیز به ترتیب از حیطه اثرات خشکسالی دور میشوند و لذا ابتدا بخش کشاورزی دیم که وابسته به میزان رطوبت خاک است و بعد از آن بخشهای وابسته به آبهای سطحی و نهایتا قسمتهایی که به آبهای زیرزمینی وابسته هستند در زمانی طولانیتر از دامنه تاثیر خشکسالی خارج خواهند شد. واضح است که این دوره زمانی بازگشت به شرایط عادی تابع شدت خشکسالی، مدت تداوم خشکسالی و میزان بارش بعد از دوره خشکسالی است.
از دلایل عمده وقوع خشکسالی هیدرولوژیک در استان میتوان به خشکسالی هواشناسی در سال های گذشته، رژیم بارشی با شدت کم، افزایش دما و تبخیر اشاره کرد. علاوه بر موارد مذکور، توزیع مکانی بارش، دما و تبخیر در سطح استان به گونهای بوده است که مناطق شرقی که سدهای مخزنی بزرگ در حال بهرهبرداری استان در آن واقع شده است، بارش کمتری دریافت کرده و مقادیر دما و تبخیر بالاتری را نشان میدهند.
کاهش آبدهی رودخانه های استان
همچنین از آنجا که ذخائر برف به دلیل سیکل کند هیدرولوژیکی، به عنوان منبعی که در فصول کم آبی میتوان جهت استفاده از آن برنامه ریزی کرد، مطرح است. ریزشهای جوی به صورت برف در سطح حوضهها جهت تغذیه منابع آبهای سطحی و زیرزمینی حائز اهمیت است و ذوب تدریجی آن باعث تداوم آب رودخانهها، چشمهها و قنوات شده درفصول خشک میشود. این کاهش موجودی برف در ارتفاعات استان، از قابلیت جبران کمبود سایر منابع آب سطحی و زیرزمینی در فصول خشک میکاهد.
در شرایط اقلیمی موجود، روند تغییرات منابع آب استان کاهشی است. به این صورت که حجم تجمعی آبدهی رودخانهها در پاییز سال آبی 99-98 ، نسبت به میانگین درازمدت در سرشاخههای حوضه گرگانرود حدود 27 درصد کاهش و در سرشاخه های حوضه قره سو حدود 14 درصد کاهش نشان میدهد.
هر چند در پایان آذر ماه1398، حجم ذخیره سفره کمعمق آب زیرزمینی نسبت به متوسط این ماه در دوره اماری موجود ، حدود 89 میلیون مترمکعب افزایش یافته است لیکن حجم ذخیره سفره عمیق آب زیرزمینی نسبت به متوسط این ماه در دوره آماری موجود ، حدود 25 میلیون مترمکعب کاهش نشان میدهد.
شواهد نشان میدهد که در سالهای اخیر به علت تغییرات اقلیمی، افزایش دما، افزایش تبخیر، برداشت منابع آب زیرزمینی و تغییر رابطه بارش – رواناب و تداوم اثر خشکسالی سال های گذشته، حتی وقوع بارش های نرمال و بیش از نرمال ، لزوما به معنی حصول میانگین درازمدت آبدهی رودخانهها و ذخیره سفرههای آب زیرزمینی نمی باشد لذا با توجه به محدودیت منابع آب، مدیریت صحیح مصرف در ماه های آتی بسیار مهم و ضروری میباشد.