جبار آذین، در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در مورد رقابتی که بین تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در حال جدی شدن است، گفت: صدا و سیما کشور و شبکه خانگی در جایگاه دو رسانه فرهنگی و اجتماعی قرار دارند که هرکدام از آنها دارای قدرت، هزینه، امکانات و مناسبات خاص خود هستند اما در کنار این ویژگیها نوعی نگاه خاصتر هم بر عرصه هر دو حکم میراند که آن نگرش سلیقهای مسئولان هر دو رسانه است.
او ادامه داد: درواقع به جای توجه به مسئله فرهنگ سازی، ارتقای هنر و توجه به سلیقه مخاطب، بیشتر آنچه مدنظر مدیران و مسئولان این دو رسانه است در حال اجراست. به همین دلایل سالهاست که مخاطب تلویزیون شاهد آثار برجسته درجه یک استاندارد و فاخر نیست و اغلب سریالهای به نسبت مقبول سیما بالاتر از سطح متوسط قرار ندارند. از آن سو هم شبکه نمایش خانگی به دلیل نوعی از پیوند ساختاری و فکری با وزارت ارشاد دارای امکاناتی است که میتواند با توجه به نداشتن بخشی از قوانین سلیقهای سانسور در تلویزیون به تولید و پخش و عرضه آثاری بپردازد که به هیچ عنوان در تلویزیون امکان ساخت و پخش آنها وجود ندارد.
آذین تصریح کرد: این مسائل سبب میشود تا بخشی از مخاطبان معمول تلویزیون که از پخش سریالهای سطحی و تکراری خسته شده اند دست کم به سوی استفاده از سریالهای شبکه خانگی روی بیاروند و به همین دلیل است که انواع سریالهای سطحی و متوسط و بالای متوسط حتی گاه سریالهای خوش ساخت و قوی در شبکه خانگی عرضه میشود. درصورتی که تلویزیون در جایگاه یک دستگاه فرهنگی مهم کشور قرار دارد اما از این تواناییها و قابلیتها به درستی استفاده نمیکند و از سوی دیگر به موازات همین حرکتها جمعی از هنرمندان هم به دلیل بدقولی ها و بدرفتاری های مدیران تلویزیون به شبکه خانگی کوچ کردند.
این منتقد افزود: تلویزیون خواسته و ناخواسته در جریان فرهنگی و حرکت اجتماعی مردم در عرصه یک رقابت با شبکه نماش خانگی قرار گرفته است و چنانچه تلویزیون به روند کنونی ادامه دهد بی گمان شبکه خانگی رونق بیشتری خواهد گرفت و به مروز ممکن است تلویزیون را مجبور کند کرکره تولید سریال های خود را پایین بکشد.
جبار آذین اظهار کرد: اگر هرکدام از این دو جریان و دو دستگاه طبق موازین قانونی خود و نیازهای مخاطب به تولید آثار مناسب و شایسته فرهنگ جامعه بپردازد هر دو می تواند مخاطبان خاص خود را داشته باشند و بدون لطمه زدن و ایجاد نوعی رقابت سالم و ناسالم درخدمت فرهنگ جامعه قرار بگیرد اما متاسفانه امروزه ما خدمت فرهنگی را در هر دو این جریان ها زیر سایه سرمایه سالاری می دانیم که این درست نیست و می تواند صدمات فراوانی به فرهنگ بزند.
این منتقد سینما و تلویزیون درمورد تفاوت سریال سازی در رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی گفت: تلویزیون از شوراهای خاصی تشکیل شده و متاسفانه در این شوراها همچنان سلیقه مداری حاکم است، تصویب یک فیملنامه تلویزیونی باید از چندین وادی بگذرد تا بتواند مجوز ساخت دریافت کند و همچنین پس از اخذ مجوز باید هفت خوانی را طی کنند تا بتوانند سریال را بسازند و بعد از ساخت تازه سانسور سلیقه ای در پخش، مانع دیگری برای فعالیت هنرمندان است.
او در پایان بیان داشت: در نمایش خانگی این تعداد شورا وجود ندارد و فضا بازتر است و حمایت های ارشاد به طور گسترده تر صورت می گیرد، به همین دلیل کمتر موانعی بر سر تصویب فیلمنامه یا ساخت سریالها میتواند هنرمندان را از فعالیت باز دارد. گرچه همین هم در جایگاه خود میتواند مسئله برانگیز باشد زیرا در همین شبکه نمایش خانگی سریالهایی تولید شده که چندان با موازین اخلاقی مردم همگام نبوده است. به هرحال هنرمندانی که هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی فعالیت دارند آنچه را که در تلویزیون نمیتوانند تصویر بکشند به ناچار در فضای بازتری به نام نمایش خانگی ارائه میکنند.