«صابر گلعنبری»، کارشناسارشد مسائل غرب آسیا و خاورمیانه، در تحلیل اعتراضات مردم لبنان در اواخر سال 2019 میلادی به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: لبنان در سال 1398 (2019 میلادی) شاهد تحولات بسیار مهمی بود. این کشور بعد از این که حدود هشت نه سالی از اعتراضات و انقلابهای مرتبط با بهار عربی در جهان عرب به دور بود، در اکتبر گذشته اعتراضات مردمی در آن آغاز شد. گستردهترین و در عین حال متفاوتترین اعتراضات خود در سه دهه گذشته از زمان پایان جنگ داخلی در سال 1989 است. متفاوت اما از دو جهت: نخست این که اعتراضات لبنانیها کاملا غیر فرقهای و غیر طائفی است و شهروندان لبنانی از هر رنگ و مذهب و آیینی در پهنه موزاییکی این کشور در آن شرکت داشتند. دوم این که صرف نظر از سمت و سوی آتی آن، اما اعتراضات خودجوش شروع شده و غیر حزبی است و ائتلاف، حزب و طایفه خاصی، مردم را به آن دعوت نکرد و اساسا هم، نمیتواند چنین باشد؛ به این دلیل که نفس اعتراضات علیه همین ائتلافات و احزاب حاکم و در کل نظام سیاسی بود که معترضان، معتقد بودند ناکارآمد شده و دیگر کارایی لازم را ندارد.
او با بیان اینکه ریشه این اعتراضات انباشت مشکلات و بحران اقتصادی بود، تصریح کرد: لبنان سالهاست با آن دست و پنجه نرم میکند، اما دیگر وضعیت برای مردم غیر قابل تحمل شده بود. همین هم باعث شد که مردم از مسلمان و مسیحی به خیابانها ریخته و به وضعیت بد اقتصادی اعتراض کنند. اما مردم معترض راه حل را در تغییر نظام سیاسی حاکم دیدند و خواستار، استعفای نخست وزیر و رئیس جمهور و انحلال پارلمان شدند.
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا تاکید کرد: اما دیری نپایید که اعتراضات و بحران داخلی لبنان به عرصه زورآزمایی منطقهای ایران با آمریکا و عربستان تبدیل شد و واشنگتن و ابوظبی و طرف های دیگری خواستند سیر تحولات به ضرر حزب الله و دیگر جریان های نزدیک به ایران شکل بگیرد. همزمانی اعتراضات لبنان با اعتراضات مشابهی در عراق این شائبه را ایجاد کرد که تحولات در دو کشور یک جهت را دنبال می کند و علیه ایران، است. اما کسانی که چنین نگاهی داشتند، به درستی متوجه نبودند که اساسا اوضاع دو کشور متفاوت است. در لبنان حکومتی در راس امور بود که با وجود مشارکت حزب الله و جنبش امل نزدیک به عربستان و آمریکا و نخست وزیر آن یعنی سعد حریری چهره ای نزدیک به ریاض بود. اما با این وجود، حزب الله بر ادامه کار حریری تاکید داشت و نگران این بود که لبنان وارد دوره خلا قدرت شود. به هر حال، همچنان که گفته شد، بعد از مدتی از شروع اعتراضات لبنان، تلاش شد که به عرصه تسویه حساب منطقه ای با ایران، تبدیل شود و هدف آن در دور کردن حزب الله از قدرت خلاصه شد. در این گیر و دار بود که سعد حریری استعفا داد.
گل عنبری در پاسخ به این سوال که وضعیت و چشم انداز پیش روی لبنان پس از استعفا سعد حریری چگونه است؟ بیان کرد: استعفای حریری به فشار معترضان ربط داده شد، اما به نظرم جدا از تاثیرات آن یک هدف دیگر هم داشت. آن هم این بود که حریری فکر می کرد دیگر کسی غیر از او یا نزدیک به جریان المستقبل، قادر به تشکیل دولت نیست و اساسا بدون نظر و حمایت او، نخست وزیری معرفی نمی شود.
او با اشاره به تشکیل کابینه جدید در لبنان، عنوان کرد: بالاخره بعد از کش و قوس های زیاد و پس از گذشت دو ماه از اعتراضات و مخالفت با نخست وزیری برخی چهره ها، حسان دیاب با حمایت 69 نفر از 128 نماینده پارلمان از جانب میشل عون رئیس جمهور لبنان مامور تشکیل کابینه شد. دیاب وزیر آموزش سابق و چهره آکادمیک سُنی مذهبی است که وابستگی تشکیلاتی ندارد، اما شکل انتخاب او به دور از توافق معمول در چند دوره پیش برای گزینش نخستوزیری بود و از سوی حزب الله و جریان 8 مارس برای سمت نخستوزیری معرفی شد. این اتفاق پس از آن افتاد که تلاشها برای معرفی یک نخستوزیر توافقی با جریان سعد حریری نخست وزیر مستعفی لبنان و طیف همپیمان همراه (14 مارس) به جایی نرسید. این جریان بر تشکیل یک دولت تکنوکرات پافشاری میکرد که هدف از آن در وهله نخست، دور کردن حزب الله از عرصه قدرت بود.
او افزود: برگردان سیاسی نخست وزیری یک شخصیت سُنیِ مورد حمایت حزب الله و جریان 8 مارس یک دست شدن قدرت حاکمه در لبنان و قرار گرفتن آن در دست همپیمانان ایران بود و از این منظر به نظر میرسد، فعلا ایران در زورآزمایی با آمریکا و عربستان در لبنان پیش افتاده؛ اما این مساله در کشوری مثل لبنان با آن هویتهای متکثر دینی، مذهبی و سیاسی پیامدها و تبعات خاص خود را دارد. اما تبعاتی از این دست که اولا در سایه تداوم اعتراضات و غیر توافقی بودن نخست وزیر و مخالفت جریانهای مخالف حزب الله با حضور در کابینه و حمایت از دیاب، دور از انتظار است که نخست وزیر انتخابی بتواند، لبنان را از بحران مالی بیسابقه خود نجات دهد. از این رو، به احتمال خیلی زیاد این بحران تداوم خواهد یافت و در کنار آن نیز، بحران سیاسی در کشور به دنبال مخالفتهای نیروهای 14 مارس با نخستوزیری فردی مورد حمایت حزب الله وارد مرحله تازهای و پیچیدهتر از گذشته خواهد شد که از هم اکنون، نشانههای آن هویداست.
این کارشناس مسائل لبنان ادامه داد: در چنین وضعیتی که قدرت دیگر توزیع شده میان نیروهای سیاسی ناهمگون نیست، مسئولیت مشکلات نیز دیگر میان این نیروها توزیع نمی شود، بلکه تلاش خواهد شد تا مسئولیت همه مشکلات قبلی و جدید بر گردن حزب الله و جریان همراه آن بیفتاد. در کنار آن نیز بعید نیست که در آینده آمریکا و همپیمانان آن بخواهند با ترویج این که دولت دیاب، دولت حزب الله است، اقدامات اقتصادی سختگیرانهای علیه لبنان اتخاذ کنند و عربستان هم که در طول دهههای گذشته همواره نخست وزیری نزدیک به خود را در راس قدرت اجرایی در لبنان داشت، احتمالا کمکهای اقتصادی خود را قطع کند. در این شرایط که ایران نیز با توجه به وضعیت اقتصادی خود نخواهد توانست، جای کمکهای میلیاردی عربستان را بگیرد، به نظر میرسد وضعیت اقتصادی لبنان شکنندهتر از هر زمانی می شود.
این تحلیلگر پیش بینی کرد: هیچ بعید نیست شرایطی برای دولت جدید لبنان پیش آید که برای دولت فلسطین به رهبری حماس پس از پیروزی در انتخابات ژانویه 2006 روی داد که مورد تحریم و محاصره همه جانبه منطقهای و بینالمللی قرار خواهد گرفت. اما اگر هم چنین وضعیت بدبینانهای برای دولت دیاب رخ ندهد، باز بعید است که در سایه باقی ماندن ساختار قدرت به همان شیوه فشل چند دهه اخیر و تداوم بحران و تنش میان ایران با آمریکا و عربستان به عنوان قدرتهای تاثیرگذار در اوضاع لبنان، این کشور کوچک فعلا روی آرامش ببیند و اقتصاد آن هم راه حل سحرآمیزی پیدا کند. واقعیت این است تا زمانی که بحران میان این بازیگران ادامه دارد، اوضاع مناطق نفوذ مشترک از جمله عراق و لبنان همچنان تحت تاثیر این تنش خواهد ماند.
صابر گل عنبری در پایان با اشاره به بحران کرونا در جهان و منطقه خاورمیانه و تاثیر آن بر اعتراضات در کشورهایی چون عراق و لبنان تصریح کرد: در حال حاضر کرونا همه چیز را در جهان و منطقه و در کشورهایی چون لبنان و عراق تحت الشعاع خود قرار داده و بر تحولات داخلی و نارضایتی های اقتصادی و غیره، سایه افکنده است. از این رو، فعلا اولویت ها تغییر کرده و بر مقابله با این ویروس متمرکز شده است و تا ببینیم که تحولات پساکرونایی در لبنان و در عموم منطقه چه می شود. هر چه دوره کرونایی طولانی تر شود، تاثیرات آن بر بحران ها و تحولات سیاسی در منطقه نیز بیشتر می شود.