احمد طالبی‌نژاد:

نگران حاتمی‌کیا هستم/ او ممکن است خیلی زود فراموش شود

|
۱۳۹۹/۰۱/۳۰
|
۰۵:۵۹:۰۰
| کد خبر: ۹۸۹۴۶۲
نگران حاتمی‌کیا هستم/ او ممکن است خیلی زود فراموش شود
احمد طالبی‌نژاد، ابراهیم حاتمی‌کیا را یک فیلمساز در خدمت ایدئولوژی گروهی خاصی دانست که ممکن است همین مسأله خیلی زود باعث شود او فراموش شود.

احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از همان زمان که ابراهیم حاتمی‌کیا فیلم سینمایی «آژانس شیشه‌ای» را ساخت در مقاله‌ای درباره دیدگاه حاتمی‌کیا نوشتم و اشاره کردم ایده همراه با مردم و همگام با مسئولان دیگر جواب نمی‌دهد و یک فیلمساز یا نباید وارد جریان‌های سیاسی شود و یا باید جبهه خود را مشخص کند.

طالبی‌نژاد تصریح کرد: آن زمان که این مطلب را نوشتم دیدگاه حاتمی‌کیا به سمت اصلاح‌طلبی می‌رفت و البته جامعه آن زمان نیز چنین دیدگاهی را می‌پسندید، فیلم‌های او هم همراه با دیدگاهش بود اما بعدها به دلایلی از اصلاح‌طلبان جدا شد و به دیدگاهی موسوم به دیدگاه انقلابی پیوست که البته از نظر من دیدگاهش چندانی انقلابی نبود، او در آن زمان بیشتر یک نگاه سلب سنتی داشت که به یک جناح از حاکمیت فعلی نزدیک‌تر بود.

او افزود: اینکه حاتمی‌کیا جبهه‌اش را مشخص نمی‌کند و تکلیفش روشن نیست را در فیلم‌های اخیرش نیز می‌توان دید. فیلم‌های «چ» یا «بادیگارد» همین ویژگی را دارند و این در حالی است که دلیل حاتمی‌کیا برای این بلاتکلیفی نیز قانع‌کننده و قابل قبول نیست. در اینکه حاتمی‌کیا کارگردانی توانمند است هیچ شکی نیست، در همین دو فیلم «چ» و «بادیگارد» قدرت کارگردانی او را که در حد سینمای هالیوود است، به وضوح می‌بینیم اما مشکل اصلی در دیدگاه او است که هیچ ارتباطی به وضعیت امروز جامعه ندارد.

این منتقد در ادامه اظهاراتش تصریح کرد: دیدگاه حاتمی‌کیا بیشتر یک دیدگاه تبلیغاتی و پروپاگانداست. حاتمی‌کیا همیشه به قولی یکی به میخ و یکی به نعل می‌زند و مسائلی که مطرح می‌کند مورد پسند جامعه نیست. حاتمی‌کیا زمانی مثل دهه 70 تا 80 از جامعه‌اش بسیار جلوتر بود و فیلم‌هایی مثل «به‌نام پدر» و حتی «دعوت» این نگاه پیش‌رو را داشت اما او امروز به شدت از جامعه‌اش دور شده و عقب افتاده است.

طالبی‌نژاد اظهار داشت: دلیل عقب ماندن حاتمی‌کیا از جامعه کاملاً سیاسی است؛ او اسیر جریانی است که به‌رغم میلش که می‌خواهد همگام با جامعه باشد، نمی‌تواند و امکان این کار را از او گرفته است. او شخصاً به اینکه فردی مدرن باشد علاقه دارد اما این امکان در موقعیتی که قرار گرفته برای او وجود ندارد و امروز به فرموده عمل می‌کند.

او افزود: در بین آثار اخیر حاتمی‌کیا دو فیلم «چ» و «بادیگارد» را از لحاظ کارگردانی آثار بهتری می‌دانم و حتی این دو اثر را از منظر کارگردانی می‌توان با آثار شاخص او مثل «آژانس شیشه‌ای» مقایسه کرد که حتی به نظر من شاهد کارگردانی بهتری در این آثار هستیم. «به وقت شام» نیز در کارگردانی پیشرفت کرده اما به لحاظ فیلمنامه اثری به شدت ضعیف و سطحی است. به لحاظ فنی در تبحر حاتمی‌کیا شکی نیست ولی مسائل اصلی همیشه درباره آثار او به دیدگاهش برمی‌گردد.

این منتقد در ادامه اظهارات خود گفت: ما نباید یک مسأله را فراموش کنیم، هنر ایدئولوژیک در هر شکل ماندگار نیست و تارخ مصرف دارد. فرقی ندارد که موضوع چه چیزی باشد، فیلمسازانی که در خدمت ایدئولوژی کمونیستی شوروی بودند یا در خدمت سرمایه‌داری آمریکا یا صهیونیسم تقریباً خیلی راحت فراموش شده و از یادها رفته‌اند. فیلمسازانی که در کارشان متبحر بوده و آثار خوبی خلق کرده‌اند اما وقتی هنرمند به عنصر تبلیغاتی تبدیل می‌شود نباید انتظار داشته باشیم که چندان ماندگار شود. حاتمی‌کیا را من شبیه به سرگئی باندراچوک می‌دانم فیلمسازی که در خدمت اهداف کمونیستی شوروی بود، آثار نسبتاً خوبی ساخت اما هیچگاه نامش در تاریخ سینما ماندگار نشد و قبل از فروپاشی شوروی فیلم‌هایش مردند.

او افزود: فیلم‌های بسیاری می‌توان در این زمینه مثال زد، مثل فیلم «کلاه‌سبزها» به کارگردانی جان وین که در تأیید حضور ارتش آمریکا در ویتنام بود و اثر کاملاً تبلیغاتی و حزبی به حساب می‌آمد ولی چون فیلمساز از منظر یک هنرمند مستقل به مسأله نگاه نکرده و همیشه منویات حزبش مدنظر بود طبیعی است که خیلی زود از یادها برود. من این نگرانی را برای حاتمی‌کیا نیز دارم و فکر می‌کنم خطر فراموش شدن به‌رغم توانایی‌هایی که دارد او را نیز تهدید می‌کند.

نظر شما