علی ژکان، کارگردان سینما،در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ گفت: اگر هر فیلمساز یا سریالسازی سطح اتکایش را به ادبیات دهد و سراغ گرتهبرداری از رمانها و داستانهای جذاب برود یقیناً سطح کیفی بالاتر خواهد رفت، چون به هر حال دایره ادبی حین انتشار یک محک جدی میخورد و این محک، سطح خطا هنگام اقتباس نمایشی را کاهش میدهد. کارگردان «مادیان» و «سایه به سایه» ادامه داد: ما فرهنگ ادبی غنیای داریم و میتوانیم در مناسباتی مانند نوروز از همین فرهنگ برای داستانپردازی استفاده کرده و بهره ببریم. خیلی منابع خوب داریم که میشود از آنها اقتباس کرد و آنها را دستمایه کار قرار داد به شرط اینکه مدیران بخواهند اقتباس شود و مدام پیشروی اقتباسکنندگان، دستانداز قرار ندهند.
علی ژکان با بیان اینکه اصلاح ارتباط ادبیات و سینما و تلویزیون، نیاز زمانه است، اظهار داشت: رابطه بین تلویزیون و ادبیات، چه ادبیات کلاسیک و چه ادبیات معاصر باید یک رابطه فعال، خوشایند و قوی باشد و همین موجب میشود که فیلمنامههایی باقدرت تولید شود. یقیناً این ارتباط وجود ندارد که سفارشیسازی و ادای این و آن را درآوردن سینما و تلویزیون را درمینوردد. این کارگردان بیان داشت: پیشتر تقلید از بزرگان صورت میگرفت و حالا میبینیم سازندگان بر موجهایی سوار میشوند که هرازگاه وارد سینما و تلویزیون میشود در حالی که رفتن سراغ یک اقتباس خوب، خودش میتواند جریانساز و عاملی برای الگو گرفتن باشد.
وی افزود:رابطه هنر سیما با ادبیات ما یک رابط قطع شده و با یک اینکه اگر خوشبین باشیم می توانیم ادعا کنیم که ادبیات و سینما رابطه حسنه ای با هم ندارند دولت مسوول و مقصر اصلی این ماجراست به لحاظ مسایل ممیزی و سانسور در واقع بخش فوق العاده ادبیات مان که اتفاقا به درد سریال سازی می خورد؛ ممنوعیت دارند و فیلمنامه نویس ها نمی توانند از آنها استفاده و اقتباس کنند البته این نکته را هم اشاره کنم که ممنوعیت استفاده از این کتاب های ممنوعه دو نوع است یک ممنوعیت درباره خود داستان است که حکم دادند درباره فلان داستان اصلا چیزی ننویسید یک ممنوعیت هم داریم که ممنوعیت اشخاص است که منظور همان نویسنده جان آثار داستانی است .
وی ادامه داد: برخورد با نویسنده های ادبیات داستانی در رسانه ملی به شدت سلیقه ای است. برای همین است که می کنیم رابطه سینما و ادبیات رابطه حسنه ای نیست.
علی ژکان با بیان اینکه اصلاح ارتباط ادبیات و سینما و تلویزیون، نیاز زمانه است، اظهار داشت: رابطه بین تلویزیون و ادبیات، چه ادبیات کلاسیک و چه ادبیات معاصر باید یک رابطه فعال، خوشایند و قوی باشد و همین موجب میشود که فیلمنامههایی باقدرت تولید شود. یقیناً این ارتباط وجود ندارد که سفارشیسازی و ادای این و آن را درآوردن سینما و تلویزیون را درمینوردد.
کارگردان «عیسی میآید» بیان داشت: پیشتر تقلید از بزرگان صورت میگرفت و حالا میبینیم سازندگان بر موجهایی سوار میشوند که هرازگاه وارد سینما و تلویزیون میشود در حالی که رفتن سراغ یک اقتباس خوب، خودش میتواند جریانساز و عاملی برای الگو گرفتن باشد.
این کارگردان سینما گفت: واقعیت این است که همیشه کارهای اصیل و غیر اقتباسی چه در حوزه ادبیات و چه در عرصه تولید فیلم، بیشتر مورد توجه بوده است. تفاوت میان یک کار اقتباسی غیرخلاق، که تنها به مضمون و درونمایه یک داستان یا فیلم ساخته شده وفادار مانده و در مقایسه با کار اصلی، هیچ نشانهای از خلاقیت و نوآوری در آن دیده نمی شود تا حدودی شبیه آن است که یک نقاش امروزی بخواهد از تابلوی نقاشی معروف لئوناردو داوینچی، مونالیزای تازهای بکشد که حتی در کپی برابر اصل خود نیز چندان موفق عمل نکند.
ژکان افزود: فیلمساز امروز ما شناختی از نویسندگان امروز و تثبیت شدهمان ندارد که در حوض امروز ادبیات ماهی بزرگی است. البته به نظرم خانه سینما و انجمن صنفی داستاننویسان میتوانند در ایجاد این شناخت و رابطه موثر باشند. این روابط هم به درک درست نویسندگان از مناسبات سینمایی میانجامد و هم از توهم کارگردانانی میکاهد که فکر میکنند مولف بودن فقط به معنای این است که نام خود را به عنوان نویسنده اثر هم بیاورند.