به گزارش برنا، محمدعلی شعبانی کارگردان مستند «انحصار ورثه» در یادداشتی خطاب به احسان محمدحسنی رییس موسسه اوج از او در مورد مستند چگونگی خروج راش های مستندش از موسسه روایت فتح توضیح خواست. وی در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«آقای احسان محمد حسنی
ریاست محترم (موسسه) اوج
سلام.
موسسه را داخل پرانتز نوشتم چون نمیدانم هنوز تشکیلات را جایی ثبت کردهاید یا همچنان بدون هیچ مجوز قانونی مشغول کار هستید.
غرض از مزاحمت چند پرسش داشتم که می دانم نه تنها برای من که برای خیلیها مهم است.
نخست آنکه چطور شد که برای مدتی مدیریت روایت فتح را پذیرفتید؟ بحثم قانون نیست که مثلا چطور به لحاظ قانونی توانستید در دو تشکیلات مهم ریاست کنید؛ این قوانین که برای ما شهروندان درجه دو است. مثلا در اوج چه نداشتید که در روایت فتح جسجویش کردید؟ بودجه؟ مکان؟ امکانات؟ شما که هر چیزی در آن برند بیبزرگتر هست هزار بار بهترش را داشتید!
دیگر اینکه چرا با آن سرعت استعفا دادید؟ یعنی قرار بود از آنجا چه ببرید که احتیاج به این عزل و نصب سریع داشت؟ چرا آمدید؟ چرا رفتید؟ مجبورتان کردند؟
…
یادت میآید آقا احسان وقتی عصرانه را همراه ما در حیاط روایت فتح میخوردید با ذوق و شوق برای دوستانتان تعریف میکردید که امروز اصغر را دیدم حاج مرتضی شعبانی را دیگر یاران قدیمی آوینی را…حالا چه شد که آن کعبه دلها را به دست سرنوشت سپردید و سرخوردهاش کردید؟
من از (…) هم این سوال را دارم کمتر از یک دهه پیش چهره مغموماش را وقتی چند کاغذ آ چهار به دست داشت و منتظر بود مدیر عامل وقت ببیندش. حالا چه شده که برای آن تشکیلات چشم و ابرو کج میکنید؟ یک شبه میآیید و یک شبه میروید!
…
من سوال های مهمتر هم دارم که آن را نه به من که باید به تاریخ پاسخ گو باشید. ثروت هنگفتی که به بهانه زمین ماندن عَلم آوینی گرفتید چه کردید؟ …
اما بیشتر از پول مردم که روزی از شما واخواهی خواهد شد، الماس کوه نوری را از روایت فتح بردید که من الان به دنبال آن هستم. اگر جانم را هم در راه برگرداندن آن آرشیوِ به خون آغشته بدهم از خواستم دست نمی شویم.
حالا مساله پله کردن آدم هایی که شما را با سینه خشک شیر دادند و بزرگ کردند و الان در خانه نشستهاند و فراموشتان شده نیست! مساله اصغر و گلعلی و حاج حبیب و حاج حسین و دیگران نیست! مساله آرشیویست که به دست یک مشت نااهل افتاده. به واسطه سومدیریت شما به دست آدمهایی افتاده که صلاحیت نگهداری آن را ندارند.
….
فقط یک سوال چرا گفتگوهایی که پر است از مسائل طبقهبندی شده باید دست یک سری بچه بیفتد که با آن کارهای هیجانی بکنند؟
هنوز دوربینهای فیلمبرداری بچههای روایت فتح، ضبطهای ناگرا آغشته به خون است و من و دیگر فرزندان شهدای روایت فتح این مطالبه را داریم که چرا باید سرمایه یک موسسه آلت دست آدمهایی شود که صلاحیت نگهداری آن را ندارند.
به شما توصیهای برادرانه میکنم تا دیرتر نشده این امانت را به موسسه بازگردانید تا روح بلند صاحبان این سرمایه از شما راضی شود.
آخر اینکه بنده قریب به ده سال است که پایم را در روایت فتح نگذاشتهام و از هیچ امکانات دولتی حکومتی هم بهرمند نیستم.
اگر جواب دلنوشته من تهدیدهای آقای (…) است اولا بسپارید خودش را خسته نکند ولی اگر اصرار داشت بفرمایید قبل از پرونده سازی برای آدمهای دلسوزی مثل من گردش حسابش را به حداقل برساند و بعد…
من حاضرم در مقابل چشم مردم از همه دار و ندارم رونمایی کنم اگر این شجاعت در یاران قسم خورده شما هم هست بسم الله.
در آخر از خدا میخواهم سینما و فرهنگ را به دست متخصصان این حوزه بسپارد و آن ثروت را بین سینماگرانی که عمری کار کردهاند و الان مساله معاش دارند تقسیم کند.
والعاقبه للمتقین
محمد علی شعبانی»