به گزارش برنا؛ سریال می خواهم زنده بمانم با آرایش غلیظ اما متزلزل در روایتگری از جنس هالیوودی ، با موضوع اصلی ملتهب و پیرنگ های کم اهمیت در ملودرامی عاشقانه کم مایه و بزک شده به انواع مثلث عشقی که دیگر در سریالهای تلویزیونی و نمایش خانگی امروزه روز ، کلیشه شده و صد البته همچنان عاشقان سینه چاک خود را دارد .، مقوایی و تصنعی در صحنه آرایی و گریم تاتری بازیگران و...... که محصول بی دانشی و دریغ از کوشش نویسنده فیلمنامه برای اثبات نگاه الاکلنگی وهالیوودی خود در نگارش ، از ماموریت های درون شهری ، مهم در برهه ای حساس از جامعه با فضایی نابهنجار ، ملتهب در موقعیت های پر مضیقه ی اوایل انقلاب ، مامورین دارای هویت سازمانی و ماهیت کاری در کمیته انقلاب اسلامی را با ترسیم ناموزون قصه بر مبنای تصویر سازی واهی و پر فراوان شلخته از سختگیریهای دهه شصت ، ماشینها در ایست بازرسی ، نظارت نیروهای کمیته از نسبت دختر و پسرها ، آمد وشدهای درون شهری ، دوربین فیلمبرداری و نوار کاست و..... موتور روایتگری خود را به هر قیمتی حتی زیر پا گذاشتن تمام ارزشها و باورهای یک نهاد مولود یافته از انقلاب و برخواسته ازبطن مردم در محافل و مساجد روشن و آنان را زیرسوال برده است و دریغ از نظارت پلیس! و سازمانهای مربوطه ! کاش فرمانده ناجا که روی موضوعات اجتماعی حساسیت زیادی دارند به متولیان فیلم وسریال ناجا گوشزد بنمایند که بجای اینکه تمام فکر و ذکر خودشان را بگذارند روی اینکه به هرقیمتی لیستی کلیشه ای از فرماندهان پلیس از درشت و ریز را در تیتراژ تمام سریالها بگنجانند! ( که البته مهرتاییدی میشود بر محتویات آن سریال ) با اشرافیت و فهم و نظارت بیشتر بر تولیدات رسانه ای با موضوعات پلیسی از تکرار چنین مواردی پیشگیری نمایند.
سردار اشتری : ما نباید فراموش کنیم که تامین امنیت روحی و روانی جامعه ی مخاطبین تولیدات نمایش خانگی ، اهمیتش اگر از برقراری امنیت انتظامی ، فیزیکی بیشتر نباشد ..کمتر نیست .
*حمید اندرزچمنی / منتقد آثار نمایشی