به گزارش برنا، گراهام گرین در مجموع ۲۲ رمان، ۷ نمایشنامه، ۱۲ فیلمنامه و چند کتاب دیگر از خود به یادگار گذاشت. این رمان، داستان رماننویسی را روایت میکند که با عشق قدیمی خود روبهرو میشود و میتوان گفت کار مهم نویسنده در کتاب، روایت داستان از زبان فردی بیایمان است که تناقضهای حیرتآور یک عشق پرحرارت را به تصویر میکشد. عشقی که ایمان در آن نقش مهمی ایفا میکند.
هنری گراهام گرین در اکتبر سال ۱۹۰۴ در انگلستان به دنیا آمد. وارد دانشگاه شد و در سال ۱۹۲۵ با مدرک لیسانس تاریخ از آکسفورد فارغالتحصیل شد. گرین در هفده سالگی دچار افسردگی شدید شد و دوستانش بر این گمان بودند که دیدار وسواسگونه او از مناطق حادثهخیز و خطرناک در سالهای بعد شگردی بود برای طفرهرفتن و پرهیز از خودکشی که در مذهب کاتولیک گناه کبیره بهشمار میآمد. گراهام گرین در سال ۱۹۹۱ به دنبال بیماری خونیای که داشت در سوئیس درگذشت.
مترجم کتاب پایان یک رابطه – احد علیقلیان – در مقدمه خود درباره مفاهیم آثار این نویسنده مینویسد: در رمانهای او مفاهیم خیر و شر مهمتر از زیبایی و برازندگی یا حتی درست و نادرست جلوهگری میکند. از نظر گرین درست و نادرست موضوع آدابدانی اجتماعی یا نوعی قانون عرفی و سنتی است که بی درنگ و اندیشه پذیرفته میشود، اما انتخاب میان خیر و شر انتخاب هولناک و مهم و سرنوشتسازی است که یکایک آدمیان با آن روبهرو میشوند.
در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «پایان رابطه را یک رماننویس روایت میکند، اما این نه رمانی دربارهی نوشتن، که داستان تلاقی عشق و ایمان است. در پسزمینهی ذهنی رمان حضور مرد زیرزمینی داستایفسکی احساس میشود که تلخکامی و انزجار خود از انسان و جهان را به زبانی فصیح و سلیس بیان میکند. گراهام گرین خود را متعلق به دنیای انسانهای خشمگین میداند. متعلق به سنت نوشتههای دینی دانته که به دلیل نفرتش خوب عشق میورزید. پایان رابطه نیز داستان عشقی بیمارگونه و نفرتی بیمارگونه است.»
بخشهایی از کتاب:
احساس ناراحتی را خیلی راحت تر از احساس خوشی می توان انتقال داد. به نظر می رسد که ما در بدبختی ها، از هستی مان آگاه می شویم، اگرچه ممکن است در قالب خودبینی بزرگی بروز کند.
نباید این قدر بترسی. عشق تمام نمی شود، فقط به خاطر این که ما همدیگر را نمی بینیم...
هیچ داستانی آغاز یا پایان ندارد: ما به دلخواه لحظه ای از یک زندگی را انتخاب می کنیم و از آنجا به گذشته یا آینده نگاه می کنیم.