به گزارش خبرنگار گردشگری برنا؛ در این روزهای کرونایی که نمیتوان همچون قبل به مراکز تفریحی مراجعه کرد. رستورانگردی به یکی از سادهترین تفریحهای خانوادهها مبدل شده است حال هر خانوادهای باتوجه به درآمد خود یک رستوران را انتخاب میکند.
این روزها برای رفتن به رستوران کافی است یک پلک برهم بزنیم یا سر برگردانیم تا اولین رستوران را در اطراف محل کار یا اطراف محل زندگیمان پیدا کنیم.
بعضی اوقات چندین رستوران در کنار یکدیگر وجود دارند و واقعا گیج میشویم که وارد کدام یک شویم. در آخر با یک سرچ در اینترنت یا دیدن قیمت منو و یا زیبایی بصری وارد یکی از آنها می شویم.
نکته جالب توجه این است که با دیدن منو، غذاهای مشابهی را میبینیم مخصوصا اگر رستوران ایرانی باشد محال است که در لیست غذای آن کباب، جوجه کباب، قورمه سبزی و قیمه وجود نداشته باشد اما دریغ از وجود یک غذای محلی بنابراین تنها تفاوت آنها حجم غذاها و بلند بودن سیخ کبابشان است.
اینکه کباب ایرانی را در هیچ کجای جهان نمیتوان پیدا کرد موضوع انکار شدنی نیست اما اگر قرار است با دیدگاه تفریح غذا بخوریم چرا مزه غذاهای مختلف ایرانی را نچشیم؟
باتوجه به اینکه 2500 نوع غذای ایرانی وجود دارد متاسفانه توجه ما پس از کباب و خورشت قرمه سبزی به غذاهای فست فودی و فرنگی جلب میشود و بعضا چشیدن طعم غذای جدید فرنگی برایمان خوشایندتر است! اینجاست که غذای اصیل ایرانی مورد غفلت قرار میگیرد و خودمان با دستهای خودمان این طعمها را به دست فراموشی میسپاریم.
حال فرض کنید یک گردشگری خارجی در مسیر راهتان قرار میگیرد و از شما میخواهد یک غذای خوشمزه ایرانی را به او پیشنهاد دهید. قطع به یقین اولین پیشنهاد شما کباب است اگر خیلی بخواهید متفاوت باشید خورشت قیمه و قرمه سبزی را پیشنهاد میکنید.
این گردشگر خارجی حتما قبل از سفر به ایران تحقیقاتی کرده و محال است این اسمها به گوشش نخورده باشد و حتما این غذاها را تست خواد کرد اما شما فکر کنید او در طول سفر 10 روزه خود چند وعده باید این غذاها را میل کند؟
اینجاست که از ضعف آگاهیهای ما پردهبرداری میشود. چراکه نه رستورانهای زیادی را میشناسیم که غذای محلی داشته باشند و نه نسبت به غذای محلی آگاهی کافی داریم تا آن را به یک توریست پیشنهاد دهیم. در این باره فرخ میرشاهزاده در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی برنا گفت: خوشبختانه ما در 5 سال اخیر در زمینه توریسم غذا شاهد اقدامات خوبی بودیم اما متاسفانه مشکل اینجاست که اقدامات شعاری اقدامات زیربنایی خودجوش را تحت تاثیر قرار دادند.
وی افزود: مشکل بزرگ ما این است که هیچ وقت به داشتههای خود رجوع نمیکنیم و از آنها به نحو بهینه استفاده نکرده و مانور عملیاتی نمیدهیم. وقتی الگویی تبدیل به شاخص جهانی میشود برخی از این فرصت سوءاستفاده میکنند و از عدم آگاهی سایرین، بسترسازی اقتصادی برای کسب و کار خود میکنند بنابراین به علت وجود داشتن دید بیزینسی نتیجه مثبتی از آن حاصل نمیشود.
میرشاهزاده درباره رسالت رسانههای اجتماعی اظهار کرد: رسانهها باید بستر فرهنگی لازم برای گسترش گردشگری مبتنی بر فرهنگ عامه که غذا هم یکی از آنان است را رونق دهند اما ما هیچوقت شاهد این نبودیم که متولیان مدیریت افکار عمومی نقش موثری در توسعه خدمت اثرگذار و مولد ایفا کنند و این امر مشکلات زیادی را به بار آورده است همچنین بخش خصوصی از ناآگاهی مردم استفاده کرده و جایگاه خود را تثبیت و بهای لازمه را دریافت کردند.
کارشناس گردشگری با اشاره به اینکه ایران تنوع غذایی بسیار زیادی دارد گفت: ما در کسب و کارهای نوپایی مثل صنعت توریسم گردشگری غذایی موفق عمل نکردیم چون از ابزارهای مناسبی برای تبلیغ و ارائه کردن به مخاطب بهرهمند نبودیم و نتوانستیم به صورت بهینه این داراییها را به سایر مناطق منتقل کنیم.
وی با تاکید بر اینکه صنعت غذایی ایران منحصر به فرد است خاطرنشان کرد: سرآشپزها، آشپزها و حتی کمک آشپزهایی را داریم که بسیار توانمند هستند و از انگشتانشان طلا میبارد! که این افراد نیازمند حمایت رسانههای گسترده عمومی، تبلیغات و پشتوانه عملیاتی موثر دارند تا بتوانند جایگاه خود را در این صنعت باز کنند.
میرشاهزاده به رویداد محوری این صنعت اشاره کرد و گفت: به طور کلی در مدیریت رویداد ها مشکل وجود دارد حتی زمان برگزاری آنها به چند نقطه از جمله تهران و کیش بسنده میکنیم. اگر ما در حوزه غذا مدیریت رویدادها را به درستی انجام دهیم و آن را به خود متولیان واگذار کنیم، یعنی تولید کننده غذا متولی اجرای رویداد ویژه بداند و دنبال منافع خود در این عرصه نباشیم میتوان در این حوزه موفق عمل کرد.
کارشناس گردشگری با اشاره به اینکه درحال حاضر تعداد گردشگران خارجی بسیار کم است عنوان کرد: در این شرایط باید بر رونق گردشگری داخلی تمرکز کنیم و نقاط مختلف را باتوجه به شرایط اقلیمی برای این مسئله مهیا کنیم.
وی درباره معضلات تهیه مواد اولیه برای افراد فعال در این عرصه اذعان کرد: باتوجه به تورم موجود در بازار مواد اولیه غذایی، آن فرد با زحمت زیاد غذا را تولید میکند و اگر این تولید تبلیغ و معرفی نشود، محکوم به فناست.
میرشاهزاده ادامه داد: عوامل متعددی در جریان بهینه سازی فرهنگ غذا دخیل است همچنین در این زمینه نیاز به یک کارگروه تخصصی داریم تا این کارگروه به فکر منافع مادی خود نباشد بلکه به فکر توامند سازی جوامع محلی باشد و این امر نیازمند حمایت مراکز تصمیم گیر و مراکز تبلیغی است.
کارشناس گردشگری با اشاره به تنوع غذایی در جزیره قشم اظهار کرد: تنوع غذایی در قشم یکی از جاذبههای منحصر به فرد آن است اما متاسفانه گردشگری که به این نقطه سفر میکند، فقط با رویکرد خرید مراجعه میکند و هیچکس غذای آن منطقه را به عنوان توانمندی منحصر به فرد آن منطقه معرفی نمیکند.
وی افزود: غذا جزو لاینفک صنعت گردشگری است و گردشگری بدون آن محقق نخواهد شد. کشورهای همجوار ما مثل ترکیه و کشورهای آسیای شرقی مثل تایلند یا مالزی با وجود اینکه تنوع غذایی بسیار کمتری از ایران دارند، توانستند این صنعت را تبلیغ کنند.
میرشاهزاده با اشاره به اینکه الگوی غذای مدیترانهای و الگوی غذای آسیای شرقی در صنعت غذا تعریف شدهاند بیان کرد: چرا ما نبایدالگوی غذای ایرانی را در گستره صنایع غذایی داشته باشیم به دلیل اینکه هیچوقت از این دارایی به نحو بهینه استفاده نکردیم و هیچوقت فکر نکردیم که این فرهنگ و اصالت میتواند برای ما ارزش افرین باشد و ایجاد نقدینگی کند.
وی با اشاره به اینکه تعداد زیادی رستوران در پایتخت وجود دارد اظهار کرد: از بین تعداد زیاد رستورانهای موجود در کشور همگی تمرکزشان روی غذای فرنگی است. درصورتیکه اگر غذای محلی ما رواج پیدا کند بسیار راحت میتوان بازارخوبی را ایجاد کرد. آن بازار هم به علت اینکه متکی به محصولات و مواد اولیه محلی است منجر به رونق سایر شاخههای اقتصادی خواهد شد.
کارشناس گردشگری تصریح کرد: دیدگاه رستورانداران ما نیز نگاه گردشگر پذیری در صنعت غذا نیست. علاوه بر غذا حواشی آن از جمله نحوه پذیرایی هم مکملهای غذایی هستند که جاذبه گردشگری ایجاد میکند.
شوید خولی، پلو بندری، شیرین تره، خورش ملاقورمه، دیبیجا، خورست کاری، سیروایج، شش انداز، چغرتمه، آش اماج، آبگوشت بزباش، کوفته هویج، دلمه مرغ، شامی پوک، کوکو گردو، خوراک شیله تبریزی، پلو همدانی، خورشت خلال و... . اینها قطرهای از دریای غذاهای ایرانی است که ممکن است تاکنون اسمشان را نشنیده باشید. مواد اولیه این غذاها در کشور به وفور یافت میشود و نیاز نیست در فروشگاههای لاکچری به دنبال تهیه مواد اولیه آنها باشیم.
توریستها معمولا مقداری از هزینه خود را جهت صرف غذا کنار میگذارند بنابراین میتوان با شناخت انواع غذاها به پیشروی صنعت توریسم غذا، معرفی غذای اصیل ایرانی درنهایت رشد اقتصادی کشور کمک کنیم چراکه این امر معامله دو سر سود است هم برای توریستهای داخلی وخارجی هم مقدار زیادی درآمدزایی برای ساکنان بومی و محلی یک منطقه.
انتهای پیام//